تحلیلی بر واقعه اصحاب کهف

از بررسی داستان اصحاب کهف (آیات 9-26) و با نگاه به شرح تفاسیر موجود و اقوال و گمانه های مطرح شده نکاتی به آیندگان سدت: میسابید.

  1. داستان اصحاب کهف یکی از شگفتیهاست. در عین حال خدا به پیامبرش میگوید تو چنین پنداشته ای که داستان اصحاب کهف یکی از عجایب روزگار است؟ (آیه، 9).
  2. داستان اصحاب کهف با رقیم نسبت نزدیک دارد و به هم مربوط است و شاید به این دلیل است که در این سوره رقیم توصیف نشده است (آیه).
  3. حقیقت خبر اصحاب کهف چیست؟ خدا در آیات 13 14 و 15 به حقیقت اصحاب که اشاره به حقیقت دارد و میگوید ما را برایتان بیان میکنیم. آنها جوانان مؤمنی بودند که ما بر هدایتشان افزودند و دلهایشان را محکم کردند و بر اساس اعتقادشان به خدای آسمانها و زمین و مخالفت با ستمگری طاغوت زمان به آنها الهام دادند تا به غاری پناه برند.
  4. خدا مؤمنان را وا نمیگذارد. خا یای خ را اصاب ه ی ه ش ح ح ه چ آآن راب طان یای یان خاه) اهام غاه غاه. ضمناً این افراد مؤمن باید از افراد مشهور علمی یا سیاسی زمان خود باشند که ناپدید شدنشان اتفاقی مهم تلقی می شده است.
  5. صبر خدا بر کفر بسیار است. فرار اصحاب کهف و گذشت مدت مدیدی بر خواب آنان و سپس بیداری آنها برای عبرت مردم مشرک دلیل بر صبر دخا دارد. خدا این صبر را در چند مورد به مردم نشان داده است. صبر بر عصیان قوم نوح یکی از آن موارد است (هود، 40).
  6. خواب شبیه مرگ است. واژه «بعث» که ظاهراً در مورد رستاخیز به کار میرود و در اینجا برای بیدار شدن از خواب به کار رفتن دلیلی بر این مشاب آ.
  7. لنعلم در آیه 12 به چه معنا دارد؟ در این باره مفسران نظرات گوناگونی داده اند به نظر می رسد موضوع اصلی این است که باید گفت علم مساوی یا مساوق خلق و آفرینش است و تعاریفی که بعضاً ناقض آن است موردی ندارد. این به این معناست که با خدا به همه چیز معلوم است اما علم فعلی با خلق و آفرینش او توأمان است. این موضوع در مورد مخلوقات او به ویژه انسان هم صادق است. یعنی همانگونه که عمل علم خدا با آفرینش انسان همزمان است، انسان هم هر انتخابی بکند از نیت تا اجرا همان معلوم آن معلوم او تلشان میقی. در این آیه «لنعلم» به معنای آن است که تا معلوم شود و ما بدانیم که چه انتخابی این دو گروه انجام می دهند. هر انتخابی از هر طرف، همان معلوم و علم خدا و مخلوق تلقی می شود. اینطور نیست که همه چیز در دفتری مکتوب باشد و همه بر طبق آن عمل کنند که از آن جبر بیرون میآید. بر طبق قانون آفرینش، انسان هر تصمیمی همان علم و معلوم اوست. من در کتاب جستارهایی در هستیشناسی و معرفت شناسی (امیرکبیر، 1395) در مورد آن به تفصیل گفته ام.
  8. دو گروه (حزبین) در آیه 12کدامند؟ در این آیه با توجه به واژه «احصی» به معنای افعل و تفضیل معلوم می شود که دو گروه صاحب نظر در مورد میزان درنگ اصحاب طاغر درنگ هستند. خدا به همه چیز واقف است بحثی جداست. خدا میخواهد در این آیه به نظرات صائب هر گروهی که از روی تحقیق سخن میگوید اشاره کند. قبلاً از اصحاب کهف بیان می کند که ما یک روز یا بخشی از یک روز در خواب ایم. اما مردم پس از دیدن سکه های قدیمی بر اساس شواهد به تاریخی بودن قضیه پی بردند و معلوم است که این نظر صحیح تر به نسد میرظ است. احصی به این معناست که از این دو گروه بر اساس شواهد سخن میگوید سخنش به حق نزدیکتر است. البته آنکس از اصحاب کهف که گفت خدا بهتر میداند سخن به جایی گفته است اما این امر ورای امر تحقیق و سال و جستجو است.
  9. واژه «احصی» فعل است یا صیغه افعل التفضیل؟ واژه «احصی» را مفسران فعل ماضی از باب افعال گرفته اند اما به نظر می رسد که از باب افعل التفضیل گرفتن آن که به آن اشاره کرده اند بیمورد نباشد (اعراب القرآن و بیانه، ج5، ص544). ترجمه المیزان (ص 337. جلد 13) هم این چنین است: «آنگاه بیدارشان کردیم تا بدانیم کدامیک از دو دسته مدتی را که درنگ کرده اند بهتر میشمارند» که فراز این ترجمه را می توانم چنین بازنویسی کنم که «کدامیک در مورد مورد نظر باشد». زمانِ درنگ شمارشگرترند».
  10. رحمت خدا در این داستان چیست؟ نجات از ظلم ظالمان و شکنجه بی امان و برای مدت مدیدی به خواب رفتن خود رحمتی از جانب خداست. گرداندن بدن آنها در صبح و شام و با توجه به نیاز آنها به غذا و سایر ملزومات زندگی خود رحمتی از جانب خداست. به ویژه پس از بیداری قبل از همه نعمات الهی و هوش و حواس بودند، (آیات 16 و 17). حتی پس از بیدار شدن و تصمیم برای تهیه غذا به خطر می دهند مبادا کسی از تصمیم آنها که مشخص شود، تا آشیکنج آشیانه آشیکنج. از همه مهمتر اینکه پس از مرگ عبرت تاریخ شدند و داستان آنها زبانزد و عام شد.
  11. سگ حیوانی همیشه همراه و وفادار بوده است. اینکه سگ حیوان وفادار در طول تاریخ برای بشر بوده است به این زمان و هر زمان دیگری نیست. هوشمندی و وفاداری آن زبانزد است (آیه 18).
  12. ترس از نزدیک شدن به آنها وجود داشت. درطول این مدت چه بسا کسانی از وجود آنها در غار مشخص بودند، اما هیئت و هیبت آنها مانع از نزدیک شدن به آنها و رحمتی دیگر از جانب خدا بوده است و این را خدا چنین بیان کرده است که «گمان می تواند بیدارندکه خوابیده باشد. ..، اگر بر آنها مییافتی ترس وجودت را فرا میگرفت». (آیه،18).
  13. زمینه برای پرسش و تحقیق تهیه شد. در این آیات دو بار از «کذالک بعثناهم» استفاده می شود، و راز و دلیل این برانگیختگی بیان شده است. معلوم می شود که این امر به دو منظور یکی از این معلومات است که دو گروه در تبیین و شمارش زمانِ درنگ صائب ترند (آیه، 12) و دیگری برای پرسش از هم نسبت به امر اتفاق افتاده است. اولی از این جهت مهم است که اگر نظر مردم با دیدن سکه های به کمک نمیآمد اصحاب کهف نمیدانند یا نمیتوانند مدت زمان را در خواب خود را معلوم کنند و این خود را قدیمی بر نظر مردم و جمع کنند، هر چند کافر کنند و میتوانند مؤمنان را در. زندگی برای درک حقیقت یاری کند. سوال دوم در هر واقعه ای است (آیه، 19). به این معنا که هر جمع و گروه موافق هم در زندگی باید به امر تحقیق و پرسش بها دهند. شاید بتوان گفت که راز آفرینش در آیه 13 سوره حجرات برای تعارف مردم و برانگیختن در این سوره (آیه، 19) برای پرس داشیگ. روز قیامت هم زمان پرسش و تحقیق است (اعراف، 6، نحل، 93).
  14. معاد و وعده خدا حق است. یان ات اصاب ب یای م ر یی ا ا ا اس قق و خ ا ی اس ؤ ا و و و و و و قق ا ا ا ا ا ا ا ا ا.
  15. مسائل تاریخی برای همه مهم است. یکی دیگر از پیام های این آیات توجه به وقایع اتفاقیه است. وقتی داستان اصحاب کهف برای همگان معلوم شد عده ای که شاید به خدا هم کافر پذیرفتند که برای این واقعه نماد و بنایی بسازند و مؤمنان پیشنهاد ساختن مسجد دادند (21). در هر دو صورت این امر بیانگر توجه به تاریخ و بناهای فرهنگی و دینی برای بین نرفتن آثار آن است.
  16. کمیت و تعداد مهم نیست. در آیه 22 پس از ذکر اقوال گوناگون در تعداد اصحاب کهف خدا از جدال و مراء نهی می کند و علیرغم ادعای می کند که تعداد هفت را برای آنانیتر میدانند خدا با ذکر اینکه خود را به عده آنها واقف است آن را نفی می کند و آن را خاص می کند. خود میداند. این نه به این معناست که عدد مهم است یا نیست بلکه به این معناست که در پندآموزی و عبرت گیری تعداد زیادی نمی دهد. اینکه آنها سیصد سال و بیشتر در غار بودند ظاهراً قول دیگران است و با پیام آیه 26 منافات دارد که «قل الله اعلم بما بلماغا الإی الإض»
  17. گذشته مانند آینده است. جزئیات مای تایخی چه بسا اتفاقاتی مانع از انجام کار شود و این ناشی از فراموشی نسبت به اصل کار یا عناصری است که در عمل نقش دارند باد. آیات 23 و 24 سوره کهف بر این امر وجود دارد و خواست خدا در تحقق هر کاری به این معنا است که غفلت از شرایط و عواملی که انجام می دهند می توانند مانع باشند پس باید در نظر قطعی احتیاط کرد. علی عیه السلام هم میفرماید: عرفت الله بفسخ العزائم و نقض الههم.
خروج از نسخه موبایل