«صدای انقلاب شما را شنیدم»

«رضا پهلوی و مادرش در تمام این سال‌ها به این پیام اشاره‌ای ندارد. اگر مادرش در پیام نقش داشته و دست کم روشن است که کار مشاوران او بوده و پیام هم متضمن به رسمیت شناختن انقلاب ۵۷ و قبول ظلم و فساد در آن دوره و عدم انتخابات آزاد بوده است چرا به انتقاد از جمهوری اسلامی بسنده نمی‌کنند و اصل انقلاب را می‌کنند. هم زیر سوال می‌برند؛ در حالی که پیام ۱۴ آبان بهترین گواه است برای اینکه شاه هم اصل انقلداب و خطاکر »د اخو.

به گزارش گزارشگر یک، در یادداشتی در عصر ایران ش ا ا ا ا ا ات: «« از آ آ آ آق آق آق آق آق آق ک ک ک ک ک ک ک ک ا ا ا ا ا ا ا ا اف باف ش اف. ناهار میهمان بودیم و آقای آموزگار (نخست‌وزیر سابق) هم بود و چند تا شنز همکاران کابی. داشتیم ناهار می خوردیم. تلویزیون روشن بود. گفتند که شاه پیامی دارد و شاه ظاهر شد. درهم شکسته و با لکنت زبان و روحیه‌های بسیار خراب و به حال نیمه‌گریه. یک ها اد راپا اس و دات و آه «« «پی پیام قاب» »و گذای خاصه خ م ر راصه باب. اجازه بدهید! تمنا میکنم. همه‌اش التماس ولی بعد از حکومت نظامی اعلام کرد و باز گفت: نترسید! این هیچ کاری نمی‌کند، هیچ ترسناکی وجود ندارد. خوب! پس چرا حکومت نظامی می‌دهید؟ ما هم متحیر. نمی‌دانستیم چه بگویم. واقعا نمیدانستیم. بهت‌زده شده بودیم. تلفن زنگ زد. آموزگار رفت پای تلفن و یواشکی صحبت کرد و بعد به عجله خداحافظی کرد و رفت. بعد شنیدم که یکی از دوستانش بود که گفته بود می‌خواهند تو را بگیر. فورا برو و بلیط هواپیما را به او داده و از ایران رفته بود … به خانه برگشتیم و همان شب ساعت یک نیمه‌شب مستخدم آمد بالا و گفت چند نفر آمدند و شما را می‌خواهند. کار مختصری است و چند ساعت طول می‌کشد و می‌دانستم این حرف‌ها نیست و ما را به جمشیدآباد بردند و گفتند به استناد ماده پنج حکومت دستگیر شده‌اید.»

این عبارات عین خاطرات داریوش همایون، اطلاعات و جهانگردی و وزیر دولت جمشید آموزگار به نقل از کتاب «آیندگان و روندگان/ جلد سوم تاریخ شفاهی ایران معاصر به کوشش حسین دهباشی» است که در زندان تا انقلاب شد و در آن چهار ماه. و یک هفته ریش گذاشته شد ۲۲ بهمن که درگاه باز شد خود را به عنوان نیروی انقلابی جا زد و کسی به او شک نکرد و تا ۱۳ آبان ۵۸ مخفی بود و پس از اشغال سفارت آمریکا تصمیم مخفیانه از ایران خارج شد و رفت.

همان گونه ای که داریوش همایون توضیح می دهد از پیام مشهور «صدای انقلاب شما را شنیدم»، شماره ای از رجال مشهور عصر پهلوی دستگیر شدند تا کاسه کوزه ها را سر آنها بشکنند و آرام شوند و مشهورترین امیرعباس هویدا با سابقۀ ۱۳ سال نخست وزیری از ۱۳۴۳ بودند. تا ۱۳۵۶ و شماره دیگری از جمله همین داریوش همایون و نیک‌پی، شرودار سابمق تهران.

شاه می‌خواست بگوید در مبارزه با فساد جدی است اما مشخص نیست اگر قصد بازکردن فضای سیاسی را دارد چرا حکومت اعلام کرده است و اگر سرکوب دارد چرا از انتصاب ارتشبد غلامعلی اویسی، فرمانداری، تهران در دقیقه ۹۰ منصرف شد و ارتشبد ازهاری را مأمور کرد. تشکیل دولت کرد؟

با ای ضیات یان گف: ۱۴ آان ر اس ا ا ا ض ه ه ای بای و ایص یای چ پیام از آنجایی که هم آشتی و قول اصلاح هم داد با استقرار دولت اسراف کرد!

یادمان کمتر از سه ماه قبل از آن و در کنفرانس مطبوعاتی به مناسبت سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ باشد که به عنوان جشن قیام ملی می‌گیرند دربارۀ اعتراضات گفته می‌شود: «دو، سه نفر بیشتر منطقه». دو سه نفر و نه حتی دو سه هزار نفر! حالا اما کمتر از سه ماه بعد در حالی که امام خمینی لفظ «جنبش» و «نهضت» را به صنقار حازا.

دربارۀ پیام شاه در 14 آبان 1357 نکاتی را می‌توان به یاد آورد که ابتدا باید کامی پ:

«ملت عزیز ایران! در فضای باز سیاسی که از دو سال پیش به‌تدریج ایجاد می‌شد، شما ملتو ایران هو ایران علییه ظلم انقلاب ملت ایران مورد تأیید من به‌عنوان پادشاه ایران و به‌عنوان یک فرد ایران نیست.

مشکل در کنار این انقلاب دسیسه و سوء استفاده از دیگران از احساسات و روشم شما، آشوب و هرج موج اعتصاب‌ها که خیلی از آنها بر حق بوده، همیشه ماهیت دارد و برای یافتن چرخ‌های اقتصاد مملکت و زندگی روزمره مردم تلف می‌شود و حتی جریانی که نفت مملکت به آن می‌پردازد، قطع می‌شود، تا عبور و مرور روزانه و تأمین مایحتاج زندگی. مردم نیز تعطیل شود. ناامنی، آغتشاش و شورش و کشتار در بسیاری از نقاط میهن‌مان به جای رست شورش و کشتار در بسیاری از نقاط میهن‌مان جای بهمی رست آده است که قلامنی است، کشتار که استار است. وقایع اسفباری که پایتخت را دیروز به آتش کشید، براس مردم و مملکت نیگر را ادامه داد وقایع اسفباری. در پی استعفای دولت و برای جلوگیری از اضمحلال مملکت و از بین رفتن وحدت ملی، برای جلوگیری از سقوط و هرج‌ومرج و آشوب و کشتار و به منظور حاکمیت حکومتی قانون و ایجاد نظم و آرامش، تمام کوشش خود را در تشکیل یک دولت ائتلافی مبذول کردم. و فقط وقتی معلوم شد که ممکن است این ائتلاف را انجام دهد، به ناچار یک دولت موعمت را می کند و فقط زمانی که معلوم می شود که می تواند این کار را انجام دهد.

من آگاهم که به نام جلوگیری از آشوب و هرج‌ومرج این امکان وجود دارشروه که اشتباها گذشت. من آگاهم که ممکن است احساس کند که به نام مصالح و پیشرفت مملکت و با ایجاد فشار این خطر وجود دارد که سازش نام قدس فساد مالی و سیاسی تکرار شود و اما من به نام پادشاه شما که سوگند خورده‌ام که تمامیت ارضی مملکت، ملی وحدت دارد. و مذهب شیعه اثنی‌عشری را حفظ کند، بار در برابر ملت ایران سوگند را تکرار می‌کند و متعهد می‌شود که خطاهای گذشته هرگز تکرار می‌شود، بلکه خطاها از هر جهت جبران شود. متعهد می‌شود که پس از برقراری نظم و آرامش در اسرع وقت یک دولت ملی برای آزادی‌های اساسی و انتخابات آزاد، تصمیم‌گیری آزادانه تا قانون اساسی که خون‌بهای انقلاب مشروطیت به صورت کامل انجام شود در آید، من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را انجام دهد. شنیدم.

من حافظ سلطنت مشروطه که موهبتی است الهی است که از طرف ملت به پادشاه تفویض شده است، هستم و آنچه را که شما برای دستیابی به قربانی داده‌اید، تضمین می‌کنم که حکومت ایران در آینده بر اساس قانون اساسی، عدالت اجتماعی و اراده ملی و به دور از استبداد تضمین می‌شود. و ظلم و فساد خواهد بود. در وضعیت کنونی نظام و آرامش برای جلوگیری از سقوط و اضمحلال ایران وظیفه اصلی نیروهای مسلح شاهنشاهی است که همیشه با حفظ ماهیت ملی متکی بر ملت ایران و وفادار به سوگندهای خود بوده و هست، باید با شما هموطنان عزیم این نظم و آرامش باشد. هر چه زودتر باشد دولت ملی بعدی که استقرار و آزادی‌ها، اجرای اصلاحات و به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های به‌خصوص کنترل انتخابات آزاد را بر عهده خواهند داشت، در اسرع وقت کار خود را شروع کند.

من و شما در این سی چند سال وقایع حساس را دیده‌ایم و خطرات بسیار را پشت سر گذاشته‌اید. امیدوارم در این لحظه و خطیر و سرنوشت ساز، خداوند بزرگ ما را مشمول عنایات خود فرماید تا بتواینم در کنار هم به اهداف اصلی که آسایش و آرامش و آزادی و سربلندی و ایران و ایرانی است، برسیم.

من اینجا از آیات عظام و علمای اعلام کردند که رهبران روحانی و جامعه مذهبی و پاسداران اسلامی و به‌خصوص مذاهب شیعه هستند، درخواست می‌کنند تا با توصیه‌های خود و دعوت مردم به آرامش و نظم برای حفظ تنها کشور شیعه جهان بکوشند. ن از هان ی جانان یاه تا با ت آ ا و ر ر ر ص ای رای من از شما پدران و مادران ایرانی که نگران آینده ایران و فرزندان خود هستند می‌خواهم که با راهنمایی‌های آنان مانع شوند تا از راه شور و احساسات در آشوب و اغتشاش شرکت کنند و به خود و به میهنشان وارد سازند شوند. ن از شانان و جانان که ی ایان ه ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا خ و و آ و ا ا ای و ای یان ز. من از شما رهبران سیاسی جامعه می‌خواهم تا به دور از اختلافات عقیدتی و توجه به موقعیت حساس و استثنایی کشورمان، نیروهای خود را برای نجات میهن به کار برید. من از همه شما اقتصادی و کار و دهقانان که با کوشش‌های خود چرخ‌های کشور را به حرکت درمی‌آورند می‌خواهند تا با فعالیت‌های هر چه بیشتر در حفظ و احیای اقتصادی کشور بکوشید. من از همه شما هموطنان عزیزم می‌خواهم تا به ایران فکر کنید. همه به ایران فکر کنیم. در این مکان قرار گرفتن همه با هم به ایران فکر کنید. بدانید که در راه انقلاب ملت ایران علیه استعمار، ظلم و فساد من در کنار شما هستم. و بای فظ ا ای ا اضی و ، ، و ش ئا اسای و قای آزای ا اس ا و و قق خ ا ا ا ه ه ای یای یاه آاه آه آه خاه خاه خاه.

ایار ر زه زه زه که د ا ا، ا ا ا ال اا ع ن ا خ خ د ا ا اینر و ه ااه و و ح و ی ایاش.

انشاءالله تعالی.»

و اما آن نکات:

۱. شاه در این پیام ۱۴ بار از کلمۀ «من» استفاده می‌کند. همین منهای چهارده‌گانه نشان می‌دهد کشور با «من» اداره می‌شود، در حالی که ادبیات خود شاه «ما» بود ولو از آن من را مراد داشت و همین‌طور هم متن را می‌دهد پیام را دیگری نوشت. «ما» را به جای «من» به کار می‌برد. ک ف افاف آه هزار هزار ی یاه (آزای ک) گف: «« ما داپه ی ش اه ایای ای فاف »» » این همه «من» و ضمیر مفرد سابقه نداشت.

۲. همانطور که اشاره شد شاه در حالی که از جنبش ضد استبدادی مردم ایران با لفظ «انقلاب» یاد کرد که خود رهبران انقلاب کمتر از میکردند و پس از آن رایج شد و شورای انقلاب هم تشکیل شد. شاه ه یار ر ام «اقاب» خ و و ج ج اداد ز ا از ا اق اب ر ا ش ش ز ز زاپ زاپ زات کات کاپ

۳. در این متن سه بار به ظلم و فساد و دو بار به اشتباهات و خطاهای گذشته اعتراف می‌کند و وعدۀ انتخابات آزاد می‌دهد و این هم یعنی از دولت ملی مصدق انتخابات آزاد نبوده است.

۴. هوشنگ نهاوندی از نزدیکان شاه که یک چند وزیر علوم هم بود در کتاب «محمدرضا پهلوی، آخرین شاهنشاه ایران» – در انتشار خارج از کشور – ندۀ متن را رضا قطبی و سیدحسین نصر و فرح پهلوی را از آن معلوم می‌داند و می‌گوید: «تا آن موقع کلمۀ انقلاب هرگز به صورت رسمی گفته نشده بود و شاه چند ذار و آن را تکر ار کرون آن موقع کلمۀ انقلاب هرگز به صورت رسمی گفته اند. اما این نکته را قبول دارم – عدم رعایت قانون اساسی – به مجلس شورای ملی امکان می‌دهد که وی را از سلطنت عزل کند… خود نوشت: آیا واقعاً فهید چه گفته؟»

۵. هوشنگ نهاوندی در کتاب بالا به نقل از خود شاه در مکزیک می‌نویسد: «به من گفت در حال مفرط با گلویی است که بغض و اندوه آن را حتی یک کلمۀ آن را تغییر نداده بود.» – [صفحۀ ۷۴۸]

عباس میلانی هم نوشته پیش‌نویس این متن را یافته است و در دست دارد و به قلم شخص رضا قطبی است و برای حصل چند بار از او درخواستی ملاقات کرده و هرگز پاسخی دریافت نمی‌کند. (رضا قطبی، رئیس جمهور رادیو و تلویزیون و از بستگان نزدیک فرح دیبا بود.)

ه هان ر هانۀ ۷۴۹ عاس یای «« «ی ص ه د د ر ا ا د ا ا ا ا ا ا اه.»

به احسان نراقی هم برخی نسبت به می‌دهند چون او نیز مورد وثوق فرح بود ولی نراقی بارها و از جمله در گفتگو با این نویسنده تکذیب کرده و گفته در آن روزها با خود شاه ملاقات داشته است و شرح آن را در کتاب «از کاخ شاه تا زندان اوین». » آورده است.

۶. خی ی ای پ ر ر ای پ ای شاه تاش تا ا و و و ر ر ر و ه خ ایق زهازه ازهای شای. بختیار هم از این نقشه بود و به همین خاطر شرط گذاشت که فرح هم باید همراه شد. در عرف سلطنتی شاه و ملکه و ولیعهد با هم نباید در خارج از کشور باشند و ۲۶دی با خروج شاه و فرح با هم در حالی که ولیعهد هم در آمریکا بود و با تشکیل شورای سلطنت در حقیقت سلطنت محمدرضاشاه تمام شد و بختیار دنبال دولت جدید بود. با اتکا به ارتش بود ولی دیر شده بود و صدای او شنیده نمی‌شد.

۷. آن روز و پیام رجال مشهور روزنامه‌های روزنامه‌ها می‌شد ولی از فردای آن روز از مطبوعات در اعتراض به حکومت شروع شد که تا ۱۷ دی و ۶۲ روز ادامه یافت. با این اعتصاب گفتمان روشنفکری انقلاب تضعیف شد و با سه راهپیمایی تاسوعا و عاشورا تی شد تاسوعا و عاشورا ی اربا این اعتصاب روشنفکری انقلاب تضعیف علت اینکه عکس شاه در آن پیام، تار و بی کیفیت است به خاطر آن است که عکسی در مطبوعات آن زمان منتشر نشد و عکس از فیلم برداشته شد چون روزنامه‌ها از نیم آبان ۵۷ وارد اعتصاب شدند.

۸. رضا پهلوی و مادرش در تمام این سال‌ها به این پیام اشاره‌ای ندارند. اگر مادرش در پیام نقش داشته و دست کم روشن است که کار مشاوران او بوده و پیام هم متضمن به رسمیت شناختن انقلاب ۵۷ و قبول ظلم و فساد در آن دوره و عدم انتخابات آزاد بوده است چرا به انتقاد از جمهوری اسلامی بسنده نمی‌کنند و اصل انقلاب را می‌کنند. هم زیر سوال می‌برند؛ در حالی که پیام ۱۴ آبان بهترین گواه است برای اینکه شاه هم اصل انقلداب و خطاکر دا کر.

۹. با این که شاه به سبک مرداد ۱۳۳۲ می‌خواست روحانیت سنتی و مراجع به داد او برسند و آنها را خطاب قرار داد که برای حفظ تنها کشور شیعه جهان بکوشند اما آنان اعتنا نکردند. چرا که اولا در سال 32 سیدابوالقاسم کاشانی در مقابل دکتر مصدق قرار گرفت و آیت الله بروجردی نگران رسیدن به کمونیستها و از بین رفتن حکومتش شیعه بود. حال این بار یک مرجع تقلید خود در رأس جنبش قرار داشت و هتدونچنکس نگران یاز بی. ثانیا شاه با تغییر تاریخ هجری خورشیدی به شاهنشاهی در سال ۱۳رجانت سنتی را ثانیا شاه با تغییر تاریخ هجری خورشیدی به هر چند شریف امامی در شهریور ۵۷ بازگرداند. (جالب که بعد از سقوط نوروزی سال ۱۳۵۸ را ۲۵۳۸ امضا کرد.)

۱۰. بعد از پخش پیام از رادیو شعر طنز هادی خرسندی منتشر شد:

«ز پشت رادیو گفتم به گزارش

که […] خوردم غلط کردم ببخشید.»

این در حالی بود که نه از اینترنت خبری بود و نه شبکه های اجتماعی شعر کپدی و تکثی هادی خرسندی البته بعد از انقلاب یک ضد انقلاب کامل شد.»

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل