چین و توهم بازیگری در منطقه

گفته بودیم که دنیای سیاست دنیای رقابت است و بر همین اصل است که وقتی قدری بی پرده حبت شود.

تاکتیک یا راهبرد

اظهارات و بیانیه های مداخله جویانه ای که اکنون یکی از افراد دیگر از میان اخبار سفر شی جین پینگ، رئیس جمهور چین به عربستان سعودی به گوش می رسد نشان می دهد که مشکلاتی که در رابطه با گرایش دستگاه های خارجی دیپلماسی ایران به شرق وجود دارد. اند چه اندازه نگرانه و واقع بینانه بوده است. آنهایی که در داخل مرزین را به غربزدگی می کنند -اگر چه ممکن است مصونیت داشته باشد و نیازی به پاسخگویی إحساس نکنند – شاید الان لازم باشد لااقل برای افکار عمومی توضیح دهنده چرا نشان ملی را فدای ژست های غرب استیزی خود کرده اند. آن ها نه می توانند تغییرمان دهند رفتار چین در منطقه را کت و کار کنند و نه می توانند آن را تغییر دهند تاکتیکی و بر اساس مقتضیات زمان توجیه کنند زیرا نادیده گرفتن تمام ارضی ایران موضوعی ساده است که نیست که ابهام کند دیگران و یا به زودی از. حافظه ی یک ملت بزرگ و با شکوه پاک شود. این موضوع نیست که چین به برکتات بین کشورها در منطقه خلیج فارس چه قدر سود خوبی را از سفره تسهیم با غرب برده است، همان طور که این موضوع را درک می کنم، سخت نیست که چین هم اکنون هیچ هزینه ای از حواشی جنگ ندارد. چین -که باتلاقی برای روسیه شده است-چه منافعی می برد. با این وجود هنوز عده ای به توجیه تحلیل های جانبدارانه گذشته خود دارند و هنوز فکر می کنند با فرار رو به جلوی مشکلی حل می کنند.

آیا رئیس محترم دستگاه دیپلماسی رسمی کشور که با یک تلفن به رئیس جمهور چین مشکل واکسن را حل می کند می تواند با یک تلفن او را وادار به عذرخواهی از ملت بزرگ ایران و اصلاح مواضع ایران ستیزانه اش کند؟ آیا آن وزیر اسبق امور خارجی رسانه ای است که تریبون بسیار در آن است و مدعی بود چین اتحاد استراتژیک ایران هم اکنون بر حرف خود پایبند است یا معتقد است که این اتحاد استراتژیک بدون تحصیل هیچ منفعتی برای ایران به سر آمده است؟ آیا آنهایی که به دیوارنوردی از سفارت ها در حال حاضر هستند سری به سفارت چین هم بزنند؟ هر چند که همه می دانیم تعارض به سفارت ها برای مردم منافعی ندارد و فقط ممکن است برای عده ای ناچیز داشته باشد. علاوه بر این، راه درست برخورد با این موضوع در سفارت نوردی نیست و بهتر است که با سیاست دیپلماتیک و مد نظر قرار دادن احتمال تغییر مواضع در قبال موضوعات مرتبط با چین، در جهت صیانت واقعی و حراست از اهمیت ملی گام بردارد.

قسمت عجیب این داستان آن جاست که طرفداران گرایش به شرق هنوز به سناریوی تکراری «گذران حال به کمک وعده های ناممکن ولی قشنگ در دور دست» آورده اند و در این شرایط مدعی شده اند که هدف چین دورزدن ایران نیست، ورود به حیاط خلوت. آمریکا است! به نظر آن ها آیا چین مجاز است برای ورود به حیاط خلوت آمریکا با کلنگ به جان ساختمان ایران بیافتد؟ از این مهمتر، آیا عربستان سعودی که فعلا سرخوش از تعارض منطقه با هشت میلیون بشکه در روز بزرگترین صادرکننده نفت جهان است و دولتش در سال جاری بجای کسر بودجه، مازاد بودجه دارد و قاعدتا در دو قطبی شرق – غرب ثروت ملی اش را دنبال می کند. می کند به این آسان اسیر بازی استراتژیک چین می شود؟ البته همزمان با انتشار این تحلیل، بخش دیگری از گرداران به شرق همچنان طرفین را به باد غربزدگی گرفته اند. آن ها از افزایش حجم قراردادهای نفتی با چین به عنوان یک موفقیت در دیپلماسی کشور فعلی یاد می کنند که:

  • از قیمت و نحوه فروش نفت در این قراردادها سخنی بگویند و آن ها را با قیمت های مشابه در منطقه مقایسه کنند
  • از این که چه مقدار از پول نفت و محصولات نفتی فروخته شده به چین تا کنون به کشور برگشته است حرفی بزنند.

چین، ساکن خانه ای شیشه ای

ایرانی ها ضرب المثلی دارند که می گوید: «آدم عاقلی که در خانه شیشه ای نشسته است به دیگران سنگ نمی زند». بی اظهار نظر آقای «شی» نه به تمام ارضی ایران آسیب می زند و نه برای چین در منطقه منافعی دراز مدت دارد. چین مشترک قابل اتکایی نیست و دولت های حاکم در منطقه خلیج فارس این مهم را یا در تجربه رفتار تاریخی چین با دیگر متحدانش می توانند و یا به زودی خود را تجربه کنند. اما آن چه از میان اظهارات و بیانیه های مداخله جویانه چین استنباط می شود این است که هیئت حاکمه چین کمونیست هم می تواند توهم «کدخدا» گشته، توهمی که اعتبار فعلی آن را دراز مدت به باد خواهد داد. چین اگر خودش را بی نیاز از همراهی افکار عمومی مردم دنیا می داند موضوعاتی را به خاطر بیاورد که در آن به شکل چشم گیری ملزم به پاسخگویی به همین افکار عمومی است، موضوعاتی که اگر عمری و مجالی باشد به آن پرداخته است.

در همین زمینه این یادداشت ها را هم می توانید بخوانید:

شرق کجاست؟

نگاه به شرق

شرق یا غرب موضوع این است!

۶۵۶۵

خروج از نسخه موبایل