«حرب لمن حاربکم» همیشه به معنای تفنگ به دست گرفتن نیست، به معنای درست اندیشیدن، درست سخن گفتن، درست شناسایی کردن، دقیق به هدف زدن است. بدانید وظیفه چیست، بشناسید راهی را که باید بپیمایید. اگر اینجور «فکر» و «شناسایی» و «همت» کردیم، زندگی معنا و هدف پیدا میکند.
به گزارش گزارشگر یک، تقی دژاکام در یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: یکی از دستورات تشکیلاتی انجمن حجتیه به اعضای خود در دوران قبل و بعد از انقلاب این بود که برای آمادگی برای یاری امام زمان، همگی باید شمشیرزنی را فرا بگیرند تا بتوانند در جبهه همراهان امام زمان باشند و در راه ایشان با دشمنان بجنگند، به همین دلیل انجمن کلاسهای آموزش شمشیرزنی داشت تا به خصوص جوانان و نوجوانان هوادارش از این توانایی بهرهمند باشند. طبیعتاً برای ما و نسل انقلابی آن موقع این موضوع خیلی قابل هضم نبود و نمیفهمیدیم که امام زمان چگونه با شمشیر با هواپیماهای جنگی و بمب اتم مقابله خواهد کرد و بهرهمندشدن شیعیان از این توانایی چه کمکی در این مبارزه میکند.
دیروز رهبر عزیز انقلاب اسلامی در دیدار اربعینی دانشجویان با ایشان نکته خوبی را در اینباره یادآور شدند و با اشاره به عبارت معروف در زیارت عاشورا (یا اباعبدالله! انی سلمٌ لِمن سالمکم و حربٌ لمن حاربکم الی یوم القیامه)، ضمن اینکه بر همیشگی و ادامهداربودن این همراهی با جبهه حسینی و دشمنی با جبهه دشمنان خدا تأکید کردند و آن را مقطعی و مربوط به زمان و دوره خاصی ندانستند، توضیح دادند که این جنگیدن و حرب با دشمنان خدا برای هر کس و در هر زمان متفاوت است. برای دانشجو به یک شکل و برای یک مدیر به شکلی دیگر، برای زمان جنگ اهل بیت (ع) با دشمنانشان به یک شیوه بوده و برای دوران جدید هم به شیوهای دیگر:
– این جنگ اشکال مختلفی دارد. در دوران شمشیر و نیزه یک جور است، در دوران اتم و هوش مصنوعی و امثال اینها یک جور دیگر است، ولی هست. در دوران تبلیغات به وسیله شعر و قصیده و حدیث و بیان کلمات یک جور است، در دوران اینترنت و کوانتوم و امثال اینها هم یک جور است، ولی هست. در دوران دانشجوبودن انسان یک جور است، در دوران مدیرشدن و مسئولشدن یک جور دیگر است، در همه احوال هست؛ و در ادامه:
– «حرب لمن حاربکم» همیشه به معنای تفنگ به دست گرفتن نیست، به معنای درست اندیشیدن، درست سخن گفتن، درست شناسایی کردن، دقیق به هدف زدن است. بدانید وظیفه چیست، بشناسید راهی را که باید بپیمایید. اگر اینجور «فکر» و «شناسایی» و «همت» کردیم، زندگی معنا و هدف پیدا میکند.
این سخنان البته یک مقدمه ضروری و لازم دارد و آن این است که برخلاف برخی مثلاً روشنفکر، هنرمند و سیاستمدار، این گزاره بزدلانه که باید با همه در صلح و صفا باشیم و دوران جنگ تمام شده و…، نه، «این کارزار، تمامنشدنی است» و تا «روز قیامت» ادامه دارد. بسیاری از آن هنرمندانی که سالها پیش شعار «مهربانی» و «صلح با همه» میدادند، از خشونتگران علیه مردم و آتشزنان اموال ملت رسماً دفاع کردند، برخی از آنها از دشمن خارجی مردم ایران خواستند که به کشورمان حمله کنند و خیلی زود پته خود را به آب ریختند و نشان دادند دشمنان، هیچگاه در مخیلهشان هم مهربانی و صلح با جبهه حق نخواهد آمد، پس چرا جبهه حق عقب بنشیند و دستها را بالا ببرد و مبارزه را کنار بگذارد و جنگ و دفاع نداشته باشد.
بعد از این مقدمه ضروری، حالا باید هر کدام ما نگاه کنیم که در چه موقعیت زمانی، مکانی، اجتماعی و علمی و با چه میزان تأثیرگذاری و مرجعیت هستیم تا بهترین شیوه را برای میدان انتخاب کنیم؛ فضای مجازی؟ فناوریهای نوین؟ هوش مصنوعی؟ نفوذ به زیرساختهای فنی دشمن؟ توانمندیهای موشکی؟ توانمندیهای دریایی؟ توانمندیهای علمی روز؟ توانمندیهای اتمی و…
هر کس هر جا هست باز هم به قول این حکیم فرزانه باید اولاً آنجا را «مرکز جهان» بداند و ثانیاً باید بکوشد در آن موقعیت زمانی و مکانی «وظیفهاش را به بهترین وجه ممکن» انجام دهد، چه در شعر و موسیقی، چه در ساخت ابزار جنگی، چه در موقعیتهای علمی، چه در ورزش قهرمانی، چه در تبلیغ و تبیین و روشنگری و چه در هر شغل و وظیفه دیگر.
جنگ با شمشیر مدتهاست سالبه به انتفاء موضوع شده و چهرههای نوین و متفاوت و متنوعی به خود گرفته است. خدا کند همه در لشکر امام زمانمان در هر رده و یگانی که هستیم، بهترین سرباز باشیم.
انتهای پیام