آقای زاکانی، تقابل مسجد و بوستان نسازید!

پیش از نوروز، شنیده‌ها و خبرها حاکی از این بود که گویا شهرداری قصد ساخت مغازه و مسجد در آن بخش از بوستان را دارد و دوستداران شهر و محیط زیست امیدوار بودند که خبر درست نباشد. چرا که انتظار همگان از شهرداری، حفظ و گسترش فضای سبز است. با پیگیری‌های مردمی و همراهی شورای شهر، در آخرین روزهای اسفند ماه گفته شد که ساخت‌وساز در این بوستان منتفی است، و کمی بعد بیشترِ حصارها جمع‌آوری شد و من این رویداد را جزو موفقیت‌ها یا پیروزی‌های محیط زیستی قلمداد کردم.

اما از آنجا که گویا شماری از مسئولان خوشحالیِ مردم از شنیده شدن اعتراض‌ها و مطالبه‌هایشان را دوست ندارند(!) زاکانی در یک مصاحبه تآکید کرد که هم در بوستان قیطریه و هم در بوستان‌های دیگر مسجد خواهد ساخت. او با یک سخن‌پردازی شگفت‌آور مدعی شد که در بوستان قیطریه هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ درختی قطع نخواهد شد و فقط چند تا نهال جابجا خواهد شد!

تنزل دادن مفهوم فضای سبز به چند درخت یا نهال، شبیه تقلیل مفهوم جنگل به یک محیط پردرخت است؛ در هر دو مورد آنچه که بیان نمیشود، ضرورت سالم ماندنِ کلیت پارک و جنگل بهعنوان یک اکوسیستم شهری یا طبیعی است. این ساده‌سازی که غالباً آگاهانه و به قصد فریب افکار عمومی از سوی منتفعانِ ساخت‌وساز و زمین‌خواری طرح می‌شود، با این هدف صورت می‌گیرد که عموم مردم درنیابند که یک اکوسیستم طبیعی حاصل هزاران و گاه میلیون‌ها سال تکامل طبیعی، و یک اکوسیستم شهری حاصل دهه‌ها و گاه سده‌ها کنش و واکنش جامعه و طبیعت است. هرگز نمی‌توان با دستکاری‌های شدید در اکوسیستم‌ها، سلامت ذاتی آن‌ها را حفظ کرد. در مورد پارک‌ها، خیلی واضح است که ساخت‌وساز مجموعِ مساحت آن را کم می‌کند و انتقال درخت‌ها و نهال‌ها (اگر صورت گیرد و موفق باشد) جا را برای درختان دیگر تنگ خواهد کرد.

رهبر انقلاب بارها بر حفاظت از بوستان‌ها و محیط زیست تأکید کرده‌اند و برای نمونه، در یکی از سخنرانی‌ها (۱۳۹۳/۱۲/۱۷) ضمن اشاره به آلودگی هوا در شهرهای بزرگ، گفتند که تخریب محیط زیست باید جرم‌انگاری شود و «دستگاههای مسئول باید قاطعانه با تعدی به جنگل‌ها به هر بهانه‌ای اعم از هتل‌سازی و جذب گردشگر و ساخت حوزه‌ی علمیه و برخی توجیهاتِ به ظاهر قابل قبول مقابله کنند.» تبصره‌ی ۴ ماده‌ی ۴ قانون حفظ و گسترش فضای سبز هم «کاشت و حفاظت و آبیاری درختان معابر، میادین، بزرگراه‌ها و پارک‌های عمومی» را «از اهم وظایف شهرداری‌ها» دانسته است. این قانون، در مورد قطع بدون مجوز درختان، مجازات حبس تا سه سال و برای تخریب باغ‌ها به قصد ساخت‌وساز، مجازات سنگین ضبط زمین به‌نفع شهرداری را مقرر کرده است.

تهران (و دیگر شهرهای بزرگ کشور) گرفتار ساخت‌وسازمان سنگین، تراکم جمعیت، آلودگی هوا، و کمبود سرانه‌ی فضای سبز هستند. در این شرایط، هر قطعه درختزار و هر تک درخت را باید همچون گوهری ارزشمند حفظ کرد. ضمن این که تغییر کاربری یک بوستان آن هم به دست مقامی که نگهدارنده‌ی فضاهای سبز و ناظر و ضابط قانونی این حوزه فرض شده، سبب از میان رفتن قبح قطع درخت و تجاوز به محیط زیست می‌شود. همچنین موجب نادیده‌انگاری کارهای خوبی که شهرداری در دو سال اخیر کم وبیش انجام داده مانند توسعه‌ی مترو، افزایش تعداد و نوسازی اتوبوس‌ها، و احداث چند بوستان‌ جدید می‌شود که نتیجه‌ی آن کم‌رنگ شدن هرچه بیشتر اعتماد میان مسئولان و مردم یعنی زوال سرمایه‌ ی اجتماعی خواهد بود. بدیهی است که درآمدسازی از چنین اقدام‌ها با توجیه صَرف آن برای خدمات دیگر، عملی ناپایدار است و هرگز افکار عمومی را قانع نمی‌کند.

به استناد مشاهده‌های میدانی و آن‌چه که این روزها به گوش می‌رسد، می‌توان گفت که یک نارضایتی عمیق از دستکاری در پارک قیطریه در میان اهالی منطقه و دیگر شهروندان شکل گرفته است. اصرار شهردار بر مقدس‌سازی یک ساخت‌و ساز که قطعاً همراه با درست کردن مغازه و تبدیل فضای عمومی به ملک شخصی خواهد بود، و عملِ زشت یک خبرگزاری که انتقاد از این کار را به «ضدانقلاب» نسبت داده، نتیجه‌ای جز ایجاد تقابل نامیمون میان خیر همگانی با تقدس و بیشتر کردن نارضایتی‌ها نخواهد داشت. از شورای شهر و دیگر مقام‌های بالادستی انتظار می‌رود که به این لج‌بازی‌ها پایان دهند.

۴۷۴۷

خروج از نسخه موبایل