انها عروسی میگرفتند آنها را جدا میکردند و کراوات میزدند ما نمیزدیم اینها اهل نماز و روزه و هیئت نبودند ما بودیم و اصرار داشتیم و تظاهر میکردیم دین داری ما را تو حلق دیگران میکردیم! انها شاه دوست بودند ما امام دوست بودند…انها اشرافی بودند ما ساده زیست بودیم آنها از روحانیون فاصله می گرفتند ما با روحانیت مانوس وهم پیاله ساده بودیم آنها پیچیده بودند ما بودیم….انها عافیت طلب بودند ما اهل جبهه و جهاد بودند. بودیم انها شمال شهر زندگی می کردند ما جنوب شهری بودیم و خلاصه مرزهایشان شفاف بود.
اما و اما با گذر زمان و پرده بر افتادن از ذات این و آن و افزایش دانش و بصیرت و تجربه و شعور و آدارک مان با وجودی که از گذشته خودمان پشیمان نشد اما از گذشته اموختیم که ظاهر بین و ظاهر پرستی را به مثابه شرک کنار. بگذاریم . از گذشته رانده و از اینجا مانده بودیم …انقدر از مسجدی ها و حزب اللهی ها و نماز خوان ها و هیئتی ها و ظاهر الصلاح ها. بدی و گونه شباهت با آنها هم منزجر و بیزار شدیم . با مشاهده بازی های پلید و بازیگران پلشت دچار شک عمیق شدیم . انها بالانشین و بنز سوار شدند و ما همان بودیم که بودیم و قرار هم بودیم که باشیم. اما برای بودن در جبهه سعادت و پاکی و صداقت و اخلاص و خدا و قران و رستگاری مجددا مرزبندی کنیم …دیگر مسجد و هیئت و ریش و تسبیح و روضه و نماز و روزه سطحی و متظاهرانه مرز بین حق و باطل نیست .. .
تازه فه ع چه ن د ز از خ زاکثی و ماکثی مگر می شود نام علی را اورد و طرفدار استبداد رای و خودکامگی بود؟ مگر می شود قران و نماز و دین بود و به ثروت اندوزی از راه حرام پرداخت یا برای پوشش شرعی و قانونی درست کرد؟ و هزار می شود دیگر .. اما هر چه بیشتر سوال کنیم کمتر پاسخ یافتیم و خلاف آن را بیشتر دیدیم ….جای آنلاین روی پیشانی خاوری و چفیه ای او را فراموش نکنیم … خلوت شدن مساجد و نمازهای جمعه را می بینم. ارام ارام طاغوت جدید شکل گرفت …با ظاهری فریبنده و باطنی پلید و فاسد و گمراه و مست ثروت وقدرت طبقات اجتماعی ارام ارام از دایره قدرت بیرون رانده شدند…منتقدین و معترضین به حاشیه رانده شدند…چاپلوسان و متلقین و. ساکتین هر چند سرتاپا فاسد تحمل کردند و حتی قدر دیدند .
اگر این جماعت مدافع علیه مردم و بی اعتنا به رای مردم و تحقیر کننده مردم هر کاری بکنند حتی عبادت کنند ما از آن کار بیزاریم و سعی می کنم شکل و اطوار و سبک زندگی متفاوتی داشته باشیم ..از هر شباهتی با آن ها پرهیز می کنم. کنیم… آنچه در گذشته از شباهت طاغوتی های قدیم بیزار بودیم . باید دنیای دنیایی بسازیم نه مانند طاغوتی های قدیم و نه شبیه طاغوتی های جدید….حیاتی و زیستی و زندگی نوین و جدید و ومتفاوت از طاغوت قدیم و جدید و چه کار سختی است ساختن زندگی جدید… رها از نیرنگ. و ریا و شرک و فساد و سرکوب در همه مظاهر آن.
۶۵۶۵