با این وجود ، گاهی اوقات در روند خشنود کردن دیگران ، به تدریج از رضایت آنها از خودمان لذت می بریم و در واقع رضایت آنها را جایگزین خودمان می کنیم. و این اولین وابستگی و آغاز بستن نفس اصلی ما خواهد بود. این در روابط عاطفی فراوان است ، حتی به حدی که ما دائماً به دنبال تأیید دیگران هستیم تا خودمان را خوشحال کنیم.
در حالی که ممکن است وابستگی در زندگی های دیگر بوجود آید ، روابط عاطفی حقیقتی تلخ است که ما باید مراقب باشیم که از مبدأ خود منحرف نشویم و باید به جای اعتماد به نفس و عزت نفس خود از معیارهای ارزیابی و رضایت دیگران استفاده کنیم.
طبق انتشارات گیلفورد ، مطالعات مختلف در این زمینه نشان داد که 35 تا 40 درصد از بزرگسالان در رابطه عاطفی خود احساس امنیت ذهنی نمی کنند.[1] و این آمار بسیار مهم است. افراد وابسته همیشه باید “دوست داشته باشند” ، از ترس از فراق و بیش از حد “تسلیم” بودن خود را پنهان کنند تا از ترس “تسلیم شدن” راضی شوند و مورد توجه و تأیید دیگران قرار بگیرند که این غیر منطقی و غیر معمول است.
همین شادی و قدرت نابودی ناخودآگاه فرد آنها را به سمت ایجاد توجیهات غیر واقعی برای همه روابط خود سوق می دهد و باعث می شود که هر روز بیشتر و بیشتر به زندگی و روابط انگلی تبدیل شود. حال به هر دلیلی ممکن است شما بخواهید شخص دیگری در روابط شما برای رسیدن به هدف خود از این ضعف شدید نهایت استفاده را ببرد و این به نوبه خود یک فاجعه انسانی را به پیوند وابستگی می افزاید. معتادان برای برقراری ارتباط با دیگران از الگوهای غیر متعارف استفاده می كنند – فقط برای تأیید خودشان را از محاكمه و خودآزمایی آزاد می كنند.
اگر وابستگی از بین نرود ، می توانیم به راحتی وارد چرخه “عدم پذیرش خود” شویم و اندوه ناشی از این مشکل ما را به سمت “افسردگی” سوق می دهد و تخریب و مسیر “عزت نفس” “پوچی” و “سرخوردگی” عاطفی است. است. به همین دلیل ، ما به طور ناخودآگاه و مدام منتظر عشق خواهیم بود تا شخصیت خود را تأیید کنیم و اگر این عشق به دلایلی به ما نرسد ، با استعاره های دروغین خود را فلج خواهیم کرد.
چرا؟ از آنجا که ما به شدت “طرد شده” ، رد شده و از غیر قابل مشاهده بودن می ترسیم ، به راحتی در یک رابطه غیر متعارف و کاملاً مخرب قرار می گیریم. تحقیقات نشان داده است که بیشتر افراد مبتلا به اعتیاد ، بیماریهای اجتماعی مانند فحشا ، بیماریهای روانی مانند اختلال وسواس ، اجباری اوتیسم و افسردگی به طور کلی وابستگی شدید عاطفی دارند و در معرض بیماریهای اجتماعی و روانی قرار دارند.
جان بالبی ، روانشناس ، روانپزشک و روانکاو انگلیسی ، در یکی از کتابهای خود با عنوان Attachment and Loss توضیح داد که تجربیات اضطراب یا عدم احساسات به طرز عجیبی با پیوند عاطفی فرد و والدینش در کودکی و نوجوانی مرتبط است. اگر والدین نتوانند فرزندان خود را از چالش های روانشناختی به گونه ای اداره کنند که عزت نفس خود را از دست ندهد ، به طور طبیعی خود را در مرحله وابستگی جدی قرار می دهند و در درازمدت عواقب این رفتارها 100٪ وابسته است ، یا عدم اعتماد در واقع این دو در آینده زندگی می کنند. این 100٪ خراب است.
الگوهای وابستگی در حداقل و حداکثر مرز باعث رفتار وابسته می شود ، از یک طرف کاملاً با اضطراب وابستگی همراه است و با دوری از وابستگی کامل ، به طور مداوم درخواست تصویب و عشق همسر ، یا برعکس. و آنها از اعتماد به نفس کاذب رنج می برند و از صمیمیت و اعتماد فرار می کنند ، ناگزیر همه نیازها را محدود می کنند.
برای خلاص شدن از احساس وابستگی و کاهش احتمال سقوط در “اضطراب وابستگی” یا فرار از “اجتناب از وابستگی” ، نباید شروع تمرین را به تأخیر بیاندازید. بهترین راه برای انجام این کار استفاده از “رضایت از خود” است. ما باید هر روز چیزی را امتحان کنیم تا از خودمان احساس رضایت کنیم. ما فقط برای خودمان و برای خودمان ارزش ایجاد می کنیم و همیشه تأیید خود را به عنوان معیار خوشبختی می گیریم.
عرفا به ما توصیه كردند كه به طور مداوم از این سه منظر به خود نگاه كنیم تا در روحیه خوبی قرار داشته باشیم و عاری از وابستگی مخرب نباشیم: خود را خوب ببینید (بحث) ، صحبت با خودتان ، حساب كردن خود (حساب كردن) ، نقض شرایط محاسبه. اراده. بیایید آن شرط را طوری تنظیم کنیم که تکرار نشود (اطلاع دهید). این تمرین ساده اما پایدار می تواند به راحتی ما را در مقابل دلبستگی های مخرب و تکانه های عاطفی ناشی از آن ، در عین حال روابط عاطفی کافی و احساس امنیت با دیگران محافظت کند. ما به طور غریزی و طبیعی به هیچ کلاس و معلمی احتیاج نداریم و هر انسانی می داند چه چیزی باعث می شود خود و دیگران “خوب” شوند و چه چیزی باعث می شود که خود و دیگران “بد” شوند. انجام کار خوب با خود و دیگران آسان است ، همانطور که همه ما بدون توجه به ذهن غیر تحمل می دانیم که چگونه این کار را انجام دهیم.
[1] سواد رسانه ای – عصر ایرانی
* دکتر دادگستری کیفری در دانشگاه ALU