مجموعه داستانهای تاریخی مربوط به طلایی اسماعیلی سقاخانه هیچ شکی نیست که نادر شاه پایه و اساس گذاشت.
به گزارش گزارشگر یک ، روزنامه کوه کورا او نوشت: “با وجود دشتهای حاصلخیز ، مشهد مقدس مدت هاست که با کمبود آب روبرو بوده است.” دلیل این امر آن است که جمعیت اطراف حرم رجبی افزایش یافته و منابع آب روزانه اطراف مشهد به ویژه در چند قرن اخیر محدود شده است. به همین دلیل بسیاری از حاکمان گذشته سعی کرده اند مشکل آب شهر را به نوعی حل کنند. از وزیر خردمند سلطان حسین بیکارا ، گرفته تا امیرعلی سرنابایی ، تا پادشاهان ساپا بیاد و نادرشاه و حتی حاکمان خاندان خزر. در این دوره از ترفندها و روشهای مختلفی برای تأمین آب استفاده شده است ، به ویژه در حیاط مقدس حرم لا جابی که یکی از مهمترین آنها تأسیس ساقاخانه و هدایت آب از چشمه های شهر است. بنابراین ، تاریخ تأسیس ساقاخانه در حرم امام رضا (ع) را می توان تاریخ تأسیس دربار روشنفکر دانست. یکی از مشهورترین ساقی های حرم زنده مانده و البته تا امروز نیز ادامه دارد. سقاخانه “اسماعیل طلایی” در مرکز حیاط باستانی (انقلاب اسلامی) قرار دارد. ساخاخانه با داشتن گنبد قرن قدمت خود ، به یکی از بناهای مورد علاقه زائران تبدیل شده است.
ساختمان جدید در مقایسه با بنای حرم
برخلاف تصور برخی افراد ، ساقه اسماعیل الطلائی از سایر ساختمانهای حیاط باستانی کوچکتر است. ضلع جنوبی حیاط در زمان تیمور ساخته شده است و کتیبه های سلطان حسین توسط کارا هنوز هم ایوان طلایی را احاطه کرده است. اما پس از توسعه حیاط در دوره صفویه ، آثار باستانی از این دوره نیز در ضلع جنوبی حیاط به نمایش گذاشته شده است. مکانی مانند گنبد وردی خان. ضلع شرقی و غربی ، که شامل دو ایوان و شبستان است ، دارای پیشینه مهره ساپا است ، شمال در زمان سلطنت شاه عباس دوم سلسله مهره ساپا ساخته شده است ، و در زمان سلطنت شرط پاشار تکمیل شد. با این حال ، ساختمان ساقاخانه در دوره افشاری ساخته شد و بعداً به اتمام رسید. متأسفانه اطلاعات متناقض زیادی در مورد تاریخچه این ساقاخانه وجود دارد. تا حدود 70 سال پیش ، آب از رودخانه نادری تأمین می شد ، رودخانه ای که از بالای خیابان تا انتهای خیابان جریان دارد. در کنار برخی از داستانهای اسطوره ای ، اثری از حقیقت گنجانده شده است ، و اطلاعات مربوط به مطالعه نیاز به دقت و پیگیری در مطالعات قبلی دارد.
گزارش های اسماعیل طلایی
مجموعه داستانهای تاریخی مربوط به طلایی اسماعیلی سقاخانه هیچ شکی نیست که نادر شاه پایه و اساس گذاشت.
طبق برخی اسناد ، شاه افشار برای نبرد با شرق ایران و احتمالاً فتح هند ، با آبشار بسیار زیبا و زیبایی در هرات روبرو شد و فکر کرد که ارزش نصب در حرم رضوی را دارد. نادر شاه به دو واگن دستور داد یک سبد بزرگ با چرخ ایجاد کنند و سنگ ها را به Marsh Hard منتقل کردند. گفته می شود نادر سربازانی را تهدید می کند که اگر سنگ خراب شود ، جان خود را از دست می دهند. اما ، چه این روایت صحیح باشد و چه غلط ، این سنگ به مشهد منتقل شده است و به گفته نادرشاه سایه ای در محل مورد نظر شکل گرفته است و سایه ای با شکل و تصویر ساقاخانه بر روی آن شکل گرفته است. تاکنون تاریخ سقاخانه در اسماعیل سقالی مشکل جدی در بررسی شواهد نبوده است ، اما از این پس سکته های مختلفی را در تاریخ می توان یافت.
روایت 1: گفته می شود که نادرشاه پس از بازگشت از هند و تشکر از پیروزی بزرگش ، تصمیم به بسته بندی سقف سقاخانه داده است. به همین دلیل ، وی از شخصی به نام اسماعیل آگاتالاجاس خواست كه این كار مهم را با گنجینه های نادر انجام دهد ، اما این دستور انجام شد ، اما بعداً به دلیل شهرت و پاكی اسماعیل آگاتالاجاس ، مردم آن را ساكاكان نامیدند.
روایت 2: برخی بر این باورند که اسماعیل عزیز یکی از فرماندهان نادری است که پاداش های ارزنده ای دریافت می کند و او را از این ترور نجات داده است. وی این جایزه را در قالب یک سکه طلا بدست آورد و به پشت بام حیاط قدیمی سقاقخانه که نام وی در سققاخانه باقی مانده است ، جایزه ای به وی اعطا کرد.
روایت سوم: دقیق تر و احیاناً دقیق تر از روایات دیگر ، این روایت تاریخی ، طلای موجود در پشت بام سقاخانه را طلای دوره خزر می داند ، نه دوره افغانستان. بدین ترتیب ، در حالی که سعی در پیاده روی بام اسماعیل آقای سنگساری سقاخانه ، یکی از فرماندهان شهامت فاس علی شاه در زمان جنگ ایران و روسیه داشت ، نام وی باقی ماند. برخی این داستان روایت دوم را با توجه به اسماعیل آقا به عنوان ناجی قاتل فتحعلی شاه ، و این طلای به کار رفته در پشت بام ساکاکان به عنوان هدیه شاه به ژنرالهای شجاع خود ، به این روایت تاریخی افزودند. هموطنان اسماعیل آقا با ذکر این مطلب ، این روایت را بسیار جدی گرفتند و میدان مادسر مدرس را “اسماعیل طلایی” نامیدند.
در پذیرش این سه داستان ایراداتی وجود دارد ، اما سومی به نظر می رسد قابل قبول تر از سایرین. در حقیقت ، هرکسی که خانه اسماعیله الطالقه السقاء را تأسیس کند ، خاطره ای غنی از خود به جای می گذارد و پایه و اساس آسایش زائران را می گذارد. ساقاخانه در حیاط باستانی را باید یکی از نمادهای برجسته دانست که حرم لا جابی را معرفی و به رسمیت می شناسد. نمادی محبوب و بسیار به یاد ماندنی برای همه زائران. به عنوان یکی از سوغاتی های زائر برای املاک سپاه پاسداران برای اقوام ، یک جرعه آب از “اسماعیل طلایی” ساق آقاخانه بنوشید ، هنگام نجوا بودن یک ستاره 8 در آسمان قلعه ، نعمت و شفا را دریافت می کند. وجود دارد.
انتهای پیام