یکی از ابعاد مهم سردار سلیمانی را که بر سنگ مزارش نیز نقش بسته است اصرار او بر «سرباز» بودن است. او خود را یک فرمانده که در گوشه اتاق نشسته باشد و فرمان حرکت به دیگران بدهد نمیدانست، بلکه خود را سربازی قلمداد میکرد که باید همواره پیشران و در صف اول خط مقدم باشد.
به گزارش گزارشگر یک، قاسم غفوری در یادداشتی نوشت: امروز سالروز شهادت بزرگ مردی است که ایمانش، مرامش، کلامش، شرافتش، انسانیتش، اندیشههایش و… همه و همه الگو و فانوس راهی نه صرفاً برای امروز بلکه برای آینده بشریت است. مردی که شهادتش نیز همچون حیاتش، رسوا کننده جنایتکارانی است که جنایت علیه بشریت را به اوج رسانده و در تروریسم دولتی با به شهادت رساندن چنین مردانی، خوی شیطانی نظام سلطه و استکبار جهانی را آشکارتر ساختند.
اری امروز سالروز شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی و همرزمانش همچون ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی است. مردانی که در تروریسم دولتی آمریکا به ریاست جمهوری ترامپ، در فرودگاه بغداد به شهادت رسیدند.
در کنار مباحثی همچون حق ایران برای پیگیری و مجازات عاملان و آمران این ترور در هر مقام و ردهای و از هر ملیتی، شناخت ابعاد شخصیتی سردار سلیمانی میتواند سرآغاز و راهگشایی برای حل مشکلات کشور، منطقه و حتی نظام بینالملل باشد.
یکی از ابعاد مهم سردار سلیمانی را که بر سنگ مزارش نیز نقش بسته است اصرار او بر «سرباز» بودن است. او خود را یک فرمانده که در گوشه اتاق نشسته باشد و فرمان حرکت به دیگران بدهد نمیدانست، بلکه خود را سربازی قلمداد میکرد که باید همواره پیشران و در صف اول خط مقدم باشد. او کسی بود که «بیایید» را جایگزین «بروید» کرد. این یعنی آنکه خود در میان میدان در کنار نیروها، جان بر کف جان میداد تا به دیگران جان دهد. تفکری که موجب میشود تا افراد از هر قشری و هر دین و آیینی گرد او جمع شوند و فریاد واحد مقاومت را سر دهند.
همین مرام اوست که موجب شده تا همگان او را « سردار دلها» بنامند چرا که او در کنار سخت افزار نظامی بودن، نرم افزار نفوذ در قلبها و اندیشهها را به خوبی میدانست و توانست تفکری را جهانی سازد که دامنه آن امروز به آرمان فلسطین خواهی در دانشگاههای آمریکا نیز رسیده است.
نکته مهم دیگر آن است که سردار سلیمانی اندیشه ناب ایرانی و اسلامی را همزمان تجلی بخشید. در اندیشه اسلامی، داریم که انسانی که شب سیر باشد و همسایهاش گرسنه مسلمان نیست. در فرهنگ ایرانی نیز این جمله ماندگار و انسان ساز را داریم :« تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی». سردار شهید علمدار مقاومت، در عمل این اصول اسلامی- ایرانی را تجلی بخشید. برخی این ضرب المثل را را بزرگ میکنند که «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است». این مثل برای بسیاری از افراد بهانهای شده تا انسانیت و حمایت و دستگیری از دیگران را ابتدا به سطح کشور، سپس شهر، محله، همسایه، فامیل، خانواده تقلیل دهند حال آنکه در مرام سردار دلها، خانه (حرم) ،نه جغرافیای محل سکونتش، نه شهرش، نه کشورش بلکه به وسعت تمام جهان و به تعداد تمامی انسانهاست. برای سردار سلیمانی رهایی بخشی و یاری گری هر انسانی در هر نقطهای از جهان که فریاد مظلومیتش بلند است یعنی دفاع از خانه، دفاع از حرم.
او چراغ خانه را به وسعت تمام انسانیت بدون در نظر گرفتن آیین و کیش و مرام افراد میدانست. برای او روشن نگاه داشتن چراغ حتی یک خانه، نجات یک نفر از اعضای یک خانواده در هر نقطه جهان یک اصل و هدف بود. او برای یک مسلمان همان میزان جانفشانی می کرد که برای یک مسیحی، یک کلیمی و پیروان سایر ادیان جان فشانی میکرد.
این نگاه انسان مدارانه سردار به خانه و حرم بود که روز شهادتش سراسر جهان فریاد انتقام و خون خواهیاش و ادامه دادن راهش را سر داد.
آری سردار سپهبد قاسم سلیمانی با سخت افزار سلاحش، با نرمافزار قلبش توانست معادلات جهانی را دگرگون سازد و نظم نوینی را ایجاد نماید که قطعاً سرنوشت نهایی منطقه را رقم خواهد زد. آنان که تصور میکنند که با تحولات اخیر سوریه مقاومت تضعیف و یا حذف شده است، گرفتار اشتباه محاسباتی شدهاند و مکتب سلیمانی مکتبی است که در قلب و جان ملتها ریشه دوانده است و هرگز حذف شدنی نخواهد بود و نام و مرام سردار دلها تا ابد ماندگار خواهد ماند؛ چرا که حرمی که حاج قاسم میشناخت به وسعت تمام ایران و جهان است و این حرم هرگز او را فراموش نخواهد کرد.
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در گزارشگر یک به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام