دین‌داران سیاستمدار – گزارشگر یک

بسیاری بر این باورند که پاپ فرانسیس و آیت الله العظمی سیستانی امروز فعال سیاسی در جهان نیستند ، بلکه مقامات دینی هستند که به مرزها و فاصله های دین و سیاست احترام می گذارند. اما از منظری متفاوت ، این دو مقام دینی را می توان سیاستمداران دینی دانست که براساس “اقتدار” و “محبوبیت” خود ، توانستند در شرایط فعلی ، به ویژه در رنج خاورمیانه نقش آفرینی کنند. از عدم ثبات.

رهبران کاتولیک جهان با بیش از یک میلیارد پیرو مذهبی ، کلیه پروتکل های رسمی را لغو کرده و از روحانیون عالیقدر شیعه در محله های فقیرنشین نجف دیدار می کنند. وی با وی در مورد لزوم تعاملات سازنده بین صلح ، اعتدال و دین صحبت می کند و دیدگاه مشترکی را برای برقراری صلح و دوستی بیان می کند. اساس آنها اقتدار و محبوبیتی است که نه تنها در میان پیروان فرقه مذهبی ، بلکه در بین دیگر اعضای جامعه سیاسی و اجتماعی نیز برخوردار است. پاپ فرانسیس و آیت الله العظمی سیستانی نقش مشترکی در حمایت از محبوبیت گشودگی سیاسی و اجتماعی و همچنین اقتدار دینی در دنیای امروز دارند. بنابراین نمی توان آنها را با فاصله از سیاست سنجید. در حقیقت ، رویکرد آنها تصویر خاصی از دخالت دین در سیاست فراهم می کند. از این طریق ، دین نقش اصلی را در تعاملات سیاسی اجتماعی و فرهنگی ایفا می کند.

برای مطالعه و تجزیه و تحلیل افکار شخصی مانند این دو ، و درک تأثیر آنها ، ابتدا باید درک کنید که اولویت های رویکرد شما به لباس مرجع مذهبی چیست؟ دوم ، مخاطبان شما تا چه اندازه می توانند این رویکرد را از جمله تعداد مراجع تقلید و دیگران درک کنند؟ سوم ، چه جنبه هایی از ایده های آنها ممکن است برای مردم مرتبط باشد و همچنان جذاب و تأثیرگذار باشد؟
از این رو ، آیت الله العظمی سیستانی در نزد عموم مردم دین اسلام ، مردم عراق و شیعیان جهان محبوب و مورد احترام است ، که توانسته اند موقعیت خود را به عنوان یک فعال “منصف و اصلاح طلب” حفظ کنند. این موقعیت باعث شد وی حتی در میان اهل سنت عراق نیز احترام بگذارد. با نگاهی به سوابق و تجربیات این مرجع ، می توان دریافت که وی هرگز هیچ نشانه ای از تمایلات سیاسی جناحی در حالی که رویکردی فروتنانه در جامعه سیاسی آشفته عراق داشته است ، ندیده است. وی موقعیت و اعتبار خود را به نفع جناح به هیچ جناح ، جناح و فرقه ای منتقل نکرد. جامعه عراق پس از سقوط رژیم بارت پر از انتقام بود. در طول تاریخ سیاسی عراق ، شیعیان که در میان تبعیض های منزوی و دردناک زندگی کرده اند ، هرگز این مقامات مذهبی را به انتقام از بنیانگذاران خود ترغیب نکرده اند.

آیت الله العظمی سیستانی ، با درک زمان و مکان ، با همان مشکلات و تهدیدهای داعش روبرو شد ، از موقعیت مذهبی خود به عنوان فرصتی برای خدمت به عنوان یک شریک “عادلانه” اما “تأثیرگذار” برای مردم عراق و همچنین شیعیان استفاده کرد. . از نظر وی ، شیعیان از تابعیت و تابعیتی که سنی ها ، کردها و پیروان سایر ادیان دولتی باید برخوردار باشند ، احترام و شایسته آن هستند.

مهمتر از آن ، با اجتناب از عدم تحمل و کوته بینی سیاسی در برابر مطالبات جناح های رقیب ، مانع این رویکرد نبود. او منافع ملی را بر منافع شخصی ترجیح می داد و پایبندی وی به قدرت نرم و ارزشهای دینی ، مشروعیت نرم مردم عراق و شیعیان را به دست آورد. به نوعی دیگران می توانند قانونی کنند. متأسفانه ، این مقامات مذهبی تلاش کردند تا معتقدان به جامعه رقابتی عراق را که هیچ اعتمادی به جهان عرب ندارند ، متقاعد کنند که اگر پیروزی بر رقبای داخلی تنها هدف سیاسی باشد ، آنها همبستگی ملی را از دست می دهند.
آنچه باعث می شود پاپ فرانسیس با یکی از بزرگترین روحانیون شیعه در یکی از محله های نجف اشرف دیدار کند ، مشخصه بارز این شخصیت مذهبی است. سفر به نجف یک رویداد تاریخی است که در آن دین و سیاست باید تلاش کنند تا به صلح کمک کنند و مردم خاورمیانه و عراق را از جنگ و نفرت نجات دهند. سفر نجف نوعی راحتی برای مراجع تقلید در تسهیل سیاست است.

خروج از نسخه موبایل