روانشناسی شخصیت :
: کجاها و چه زمانهایی بیش از همیشه با کلمه روانشناسی شخصیت و شخصیت روبرو میشویم؟ شاید وقتی پای تستهای شخصیتشناسی به میان میآید، یا زمانهایی که فکر میکنم چه شخصیتی برای زندگی مشترک یا اصلا برای آینده فردی مان مناسب است.
مقاله پیشنهادی :
واقعیت این است که همانطور که پیش از این هم اشاره کردیم، دنیای روانشناسی دنیایی پر پیچ و خم گسترده است و نمی توان آن را تنها با برچسب «روانشناسی» نامگذاری کرد.
روانشناسی شخصیت، بخش کوچکی از این دنیای جذاب است. در این مقاله میخواهیم نگاهی به مفهوم روانشناسی شخصیت و شخصیت بیندازیم. اما قبل از هر چیز باید به تعریفی مشترک از مفهوم شخصیت برسیم.
تست MBTI، یک پرسشنامه روانسنجی فردی است که برای شناسایی نوع شخصیت، نقاط قوت و اولویتهای افراد طراحی شده است. این تست توسط ایزابل مایرز (Isabel Myers) و مادرش کاترین بریگز (Katherine Briggs) و بر اساس کارشان بر روی تئوری کارل یونگ (Carl Jung) درمورد انواع شخصیت تهیه شده است.
شخصیت چیست؟
ما خودمان را چگونه تعریف میکنیم؟ چه رخدادهایی باعث شدهاند که ما به چیزی که در این لحظه هستیم تبدیل شویم؟ چه عواملی را میتوانیم نام ببریم که در «من» شدن موثرند؟ ژنتیک، تغذیه، جامعه، تربیت و … .
اگر بخواهیم از نگاهی روانشناسی شخصیت به ماجرا نگاه کنیم، تمام این حرفها درست است اما آنچه بیش از هر چیز باعث تثبیت شخصیت ما و شکل گرفتن هویتمان میشود احساسات، رفتارها و افکاریست که در طول زندگیمان با الگوهایی ثابت و مشخص برایمان اتفاق میافتند.
از آنجایی که تک تک این عوامل بیشمار الگو را باعث میشوند و شناسایی و بررسی هر کدام از آنها کاری بسیار پیچیده است، تعریف شخصیت هم به همان نسبت به امری پیچیده تبدیل شده است.
تست عشق مثلثی استرنبرگ اشکال مختلف عشق را از طریق سه عنصر صمیمیت، اشتیاق و تعهد ارزیابی می کند. احساس نزدیکی، برانگیختگی جسمی/عاطفی و تصمیم برای ماندن در یک رابطه طولانی مدت را اندازه گیری می کند. این به درک تجربیات عاشقانه افراد و اجزای لازم جهت یک رابطه رضایت بخش کمک می کند.
ولی اگر بخواهیم بر سر یک تعریف ساده به توافق برسیم و هم زبان شویم، میتوان اینطور گفت که شخصیت مجموعهای از تمام افکار، گرشها، احساسات، الگوهای رفتاریست که بر نگرش و عملکرد ما تاثیر می گذارد، هویت ما را شکل می دهد و ما را نسبت به دیگران منحصر به فرد میکند.
از همینجا می توانیم به اهمیت روانشناسی شخصیت و شخصیت شناسی پیببریم. روانشناسی شخصیت به ما کمک می کند تا چیزی که هماکنون هستیم را بهتر درک کنیم، الگوهای رفتاری انسانها را پیدا کنیم و در نهایت بتوانیم رفتارهای خودمان و دیگران را تا حدود خوبی پیشبینی کنیم.
وقتی با شخصیت یک فرد آشنا باشیم، بیشتر از همیشه می توانیم بدانیم که او به چه چیزهایی علاقهمند است، چه چیزهایی او را ناراحت میکند و چه چیزهایی باعث انگیزه دادن به او میشود.
اگر از دانش روانشناسی شخصیت برای شناخت خودمان استفاده کنیم، به تمام ویژگی های قبلی خودشناسی هم اضافه میشود.
روانشناسی شخصیت چه نظریههایی دارد؟
در دنیای روانشناسی شخصیت، تئوریهای مختلفی وجود دارد. نظریههایی که پایههای اولیه دنیای وانشناسی شخصیت را شکل دادهاند و تعداد آنها کم نیست.
این نکته را هم باید در نظر بگیریم که شیرینی روانشناسی شخصیت و شخصیت شناسی تا حدیست که باعث شده بسیاری از از افراد به نظریههای آن به چشم یک سرگرمی نگاه کنند و همین نگاه گاهی باعث کاهش جنبههای علمی و موضوعات تخصصی این حوزه شدهاست.
ترکیب شبه علم با علم روانشناسی شخصیت، یکی از بزرگترین مشکلاتیست که امروزه با آن دست به گریبانیم.
آشنایی با نظریههای کلاسیک روانشناسی شخصیت به ما کمک می کند تا با نگاهی علمیتر به این حوزه نگاه کنیم.
افرادی مانند کارن هورنای، فیلیپ زیمباردو، آبراهام مزلو، کارل راجرز و ویلیام گلاسر تنها تعدادی از افرادی هستند که به افزایش درک و آگاهی ما از شخصیتشناسی کمک کردهاند.
به همین دلیل او این مجوعه از صفات را «صفات مشترک» نامید. در کنار صفات مشترک ما با عنوان«صفات اصلی» روبروایم. مجموعه صفاتی که در تشکیل شخصیت یک فرد نقش کلیدی را بازی میکنند.
«صفات ذاتی» مجموعه صفاتی هستند که یک شخص را در درجهی اول با آنها می شناسیم. مثلا ممکن است دوستی را مهربان، دروغگو، مرموز یا صمیمی توصیف کنیم.
آلپورت با تحقیقات گسترده در حوزهی شخصیت، ابتدا به ۱۸۰۰۰ صفت مختلف در رابطه با انسانها رسید و بعدها این تعداد را به حدود ۴۰۰۰ صفت کاهش داد. این لیست در طول زمان و توسط روانشناسان دیگر تغییر کرد.
در این میان گلد برگ نخستین روانشناسی بود که توانست این صفات را در پنج دسته تقسیم بندی کند و پایههای نظریهی پنج عاملی شخصیت را بنیان گذاری کند.
تقسیم بندی که توسط محققان دیگری هم تایید شد و نظریه پنج عاملی شخصیت را به یکی از جامعترین نظریات روانشناسی شخصیت تبدیل کرد.
شاید به دلیل همین تلاش جمعی و روحیه کار گروهی در طول بیش از نیم قرن باشد که نمیتوانیم نظریه پنج عاملی شخصیت را حاصل تلاش یک نفر بدانیم.
ویدیو پیشنهادی :
نظریه ۵ عاملی شخصیت
در تمام مسیر پرفراز و نشیب روانشناسی شخصیت، شاید بتوان نظریهی پنج عاملی شخصیت را پر اهمیتترین و همچنین محبوبترین نظریه روانشناسی شخصی دانست.
درباره این نظریه شخصیتی میتوان مقالهای جدا نوشت و آن را به طور مفصل شرح داد اما اینجا لازم است بهطور مختصر نگاهی به آن بیندازیم.
اساس این نظریه را میتوان بر این اساس دانست که افراد، بر اساس تفاوت در پنج دسته از ویژگیها با یک دیگر تفاوت پیدا میکنند:
- مجموعه صفات مرتبط با برونگرایی (Extraversion)
- مجموعه صفات مرتبط با پذیرش تجربههای جدید (Openness to experience)
- مجموعه صفات مرتبط با وجدان و مسئولیتپذیری (Conscientiousness)
- مجموعه صفات مرتبط با سازگاری و موافق بودن (Agreeableness)
- مجموعه صفات مرتبط با نوروتیک بودن(Neuroticism)
مجموعه صفات برونگرایی، صفاتی مثل ارتباط اجتماعی، رک بودن، هیجان طلبی، انرژی گرفتن از جمع و… را شامل میشوند.
از مجموعه صفات پذیرش تجربههای جدید میتوان به جستجوگری، ماجراجویی، کنجکاوی، خلاقیت و قوه تخیل قوی اشاره کرد.
وجدان و مسئولیت پذیری شامل صفاتی مثل منظم بودن، علاقهمندی و جستجوی موفقیت، هدف گذاری دقیق و وظیفه شناسی میباشد.
در بخش سازگاری و موافق بودن با صفاتی مانند توانایی انجام کارگروهی، سازگاری و انعطاف بالا، صمیمیت و همراهی روبرو هستیم.
مقاله پیشنهادی :
شخصیتهای نوروتیک با ویژگیهایی مانند اضطراب، خشم زودهنگام، آسیبپذیری و عدم ثبات احساسی روبرو هستند.
بعدها با این نظریه بیشتر آشنا خواهیم شد اما تا اینجا باید بدانیم که این مدل صفتها را به صورت یک طیف بررسی می کند و نه به صورت عواملی صد یا صفر درصد.
همین یکی از ویژگیهای مثبت این نظری است چرا که ما را از قضاوتهای شتاب زده و به دور از منطق دور میکیکی از جذابترین مفاهیم مربوط به روانشناسی، شخصیت شناسی افراد است. اصولاً کسانی که شخصیت شناسان خوبی هستند و بهخوبی میتوانند ویژگیهای شخصیتی افراد را شناسایی کنند، افراد باهوشی محسوب میشوند. البته شخصیت شناسی آنقدر که فکر میکنید کار سختی نیست و تنها به ریزبینی و دقت در حرکات نیاز دارد. برای آنکه با تکنیکها و جزئیات شخصیت شناسی آشنا شوید، ادامه این مقاله را بخوانید. با ما در ذهن همراه باشید.
مغز انسان یکی از سختترین چیزهایی است که میتوان شناخت و یا آن را قضاوت کرد. اما غریزه بقا قضاوت نکردن و تفسیر نکردن رفتار دیگران را برای ما تقریباً ناممکن و بسیار سخت کرده است. به همین دلیل است که به شخصیت شناسی افراد علاقه نشان میدهیم.
درحالیکه ما فکر میکنیم قضاوتهایمان مبتنی بر تفسیرهای درست از مکالماتمان با دیگران و رفتار واضح آنها با ما است؛ تحقیقات چیز دیگری را ثابت میکند. درواقع اکثر قضاوتهای ما درباره دیگران بر جزئیات کوچکتر و ظریفتری مانند دست دادن و زبان بدن دیگران متمرکز شده است. غالباً نظرات ما، بهصورت ناخودآگاه تحت تأثیر این جزئیات کوچک است.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید تحقیقی در دانشگاه کانزاس اثبات کرده است که افراد میتوانند از نوع کفشی که دیگران میپوشند، نظرات نسبتاً درستی از ویژگیهای شخصیتی آنها، مانند برونگرایی و درونگرایی، ثبات عاطفی، سازگاری، وجدان کاری و یا روشنفکری آنها ارائه دهند.
یادتان باشد که حتی اگر زبان ما بهخوبی کار کند و ادبیاتمان درست باشد، باید به حرکات بدنمان بیشتر توجه کنیم. چون حرکات بدن بخشی جداییناپذیر از شخصیت ما هستند که در طول زمان شکل گرفتهاند و جدا از لحن و ادبیاتی که به کار میبریم عمل میکنند و میتوانند در قضاوت دیگران از ما مؤثر باشند.
احتمالا خواندن این مقاله هم برای شما جالب باشد:
جزئیاتی که شخصیت افراد را افشا میکنند
در ادامه از جزئیاتی با شما حرف خواهیم زد که با توجه به آنها بهسادگی میتوانید بخش زیادی از راه شخصیتشناسی را بهدرستی طی کنید.
یک؛ نحوه برخورد با پیشخدمتها و مستخدمان
هیچچیز بهاندازه نحوه برخورد افراد با کارکنان خدماتی و مستخدمان امور نظافتی، در افشای شخصیت آنها مؤثر نیست. همه دوست دارند که شخصیتی مبادی آداب و اجتماعی از خود نشان بدهند. این مسئله را میتوانید در مصاحبههای شغلی یا جلسات آشنایی برای ازدواج بهخوبی ببینید.
نکته مهم دررابطه با شخصیت شناسی افراد همینجاست. کافی است برخورد این افراد را خارج از فضای مصاحبه و محیط اداری ببینید. مخصوصاً وقتی که قرار است با مستخدمین خدماتی برخورد کنند. افراد معمولاً در برخورد با آنها لزومی نمیبینند که نقابی از آداب معاشرت به چهره بزنند و روی واقعی خودشان را نشان میدهند.
مقاله مرتبط:
دو؛ چند بار تلفنشان را چک میکنند
یکی از روشهای شخصیت شناسی افراد، میزان توجه آنها به مکالمه است. افرادی که به لحاظ شخصیتی دچار اختلال و عدم ثبات هستند، بهصورت مداوم تلفنشان را وسط مکالمه چک میکنند. چیزی روی اعصابتر از چک کردن مداوم صفحه گوشی همراه، آنهم وسط مصاحبه کاری یا جلسات آشنایی وجود دارد؟
یکی از نشانههای شناخت افراد میزان توجه آنها به گوشی همراهشان است. انجام این کار به معنی نگذاشتن احترام، توجه، نداشتن مهارت گوش دادن و قدرت اراده را نشان میدهد.
البته استثنائاتی هم وجود دارد. ممکن است طرف مقابلتان در وضعیت و شرایط اضطراری قرار گرفته باشد. البته که در چنین مواقعی این قاعده درست عمل نمیکند. یادتان باشد که چک کردن مداوم و چندباره گوشی همراه وسط مکالمات جدی هم کیفیت مکالمه را کاهش میدهد و کمیت تعامل چهرهبهچهره را پایین خواهد آورد.
سه؛ عادتهای عصبی تکرار شونده
یکی دیگر از راههای شخصیت شناسی افراد توجه به حرکات مداوم آنها است که بهصورت عصبی درآمده است. جویدن ناخن، لمس مداوم صورت و چانه و یا کشیدن پوست نشاندهنده این است که طرف مقابلتان عصبی است و نمیتواند خود را کنترل کند. به حرکات تکراری افراد که بهصورت حالتهای عصبی درآمده است توجه کنید.
افراد کمالگرا و کمال طلب در مواقع ناامیدی و بیحوصلگی از عدم دستیابی به شرایط مطلوب و نتیجه مدنظرشان، دچار چنین حرکات ناخواستهای میشوند.
چهار؛ توجه به میزان پرسشگری افراد
نحوه تعامل با دیگران، یکی دیگر از رازهای شخصیت شناسی افراد است. حتماً تابهحال با افرادی روبهرو شدهاید که دائماً درباره خودشان صحبت میکنند. باید اعتراف کنم که موقعیت عذابآوری است. بهخصوص برای من! این افراد، کسانی هستند که بیشتر دوست دارند از خودشان حرف بزنند، دوست دارند افراد را به خودشان جذب کنند و شخصیتهای مهر طلب دارند.
در مقابل، افرادی که ابتدا اجازه میدهند به آنها علاقهمند شوید و یا در موردشان احساس کنجکاوی کنید و سپس از خودشان حرف میزنند، شخصیتهای قوی دارند.
افرادی بیشتر در مورد شما سؤال میپرسند و کمتر چیزی از خودشان به اشتراک میگذارند یا افرادی که اصولاً ساکت هستند، شخصیتهای آرام و فروتن دارند. افرادی هم که مکالمه دوطرفه برقرار میکنند و میتوانند شما را به حرف بگیرند، شخصیتهای اجتماعی دارند و خوشصحبت محسوب میشوند.
استعداد یابی چیست؟
با فرآیند استعدادیابی، روشها و فواید آن آشنا شوید
پنج؛ دست دادن
یکی از راههای شخصیت شناسی افراد، توجه به نحوه دست دادن آنها با شما در زمان ملاقات است. اصولاً افرادی که اعتمادبهنفس چندانی ندارند، هنگام با برخورد با شما ضعیف و شکننده دست میدهند. دستان آنها معمولاً لرزان است و قدرت چندانی ندارد.
بر اساس مطالعات گروهی از محققان در دانشگاه آلاباما، شیوه دست دادن افراد هنگام ملاقات با دیگران، میتواند ابعاد وسیعی از شخصیتهای افراد را به نمایش بگذارد.
بر اساس این مطالعات، شیوه دست دادن افراد با دیگران میتواند صفاتی مانند خجالتی بودن یا نبودن افراد، عصبی بودن یا نبودنشان و برونگرا و درونگرا بودن آنها را به نمایش بگذارد.
مقاله مرتبط:
شش؛ سرعت واکنش
سرعت واکنش دیگران به درخواست یا حرفهای شما، میتواند یکی دیگر از ملاکهای شخصیت شناسی افراد باشد. اینطور تصور میشود که افرادی که دیرتر به درخواست و حرفهای دیگران واکنش نشان میدهند و سرعت واکنششان مناسب نیست، معمولاً شخصیتهای بیپروا و کمتوجه دارند.
دیگران دیر واکنش نشان دادن افراد به حرفهایشان را بیاحترامی قلمداد میکنند و بهخوبی متوجه میشوند که شخص مقابلشان، تمایلی به نشان دادن واکنش به آنها ندارد و یا تنبل و بیحوصله است.
البته زود قضاوت نکنید! برخلاف برداشتهای ما از این نوع واکنش، تحقیقاتی در دانشگاه سندیهگو نشان داده است که سرعت پایین واکنش دیگران، نشاندهنده بیاحترامی آنها به ما نیست، بلکه نشان میدهد این افراد شخصیتهای آرامی دارند یا سادهتر از آن، سرشان شلوغ است!
این مطالعات نشان داد که افرادی باشخصیت آرام که اصطلاحاً شخصیتهای تیپ ب نامیده میشود، معمولاً دارای واکنشها کند و پاسخهای ضعیف هستند. دلیل آن بیاحترامی یا بیتوجهی نسبت به ما و خواستههایمان نیست، بلکه زمان برای این دسته از افراد بهکندی میگذرد. بهتر است در برخورد با این دسته از افراد راحتتر برخورد کنید و قبل از آنکه از دستشان ناراحت شوید دلیل تأخیرشان را از آنها بپرسید.
هفت؛ دستخط
یکی از معروفترین متدهای شخصیت شناسی افراد تأکید بر شناسایی ویژگیهای شخصیتی آنها از روی دستخطشان است. بیایید همه کلیشههای ذهنی که راجع به دستخط و تأثیری که از شخصیتمان میگیرد را فراموش کنیم.
گاهی تصور میشود که مثلاً کسانی که خودکار را زیاد روی کاغذ فشار میدهند، شخصیتهای متلاطم و عصبی دارند. یا کسانی که مدل خاصی مینویسند، شخصیتهای درونگرا یا برونگرا دارند. یا مثلاً شیب دستخط شما نشاندهنده تمایلات سیاسی و حزبی را نشان میدهد.
این تصورات بیاساس است و اصولاً مبنای علمی ندارد. تحقیقاتی متعددی درباره تأثیر شخصیت افراد بر نوع دستخط آنها انجام شده است و همه این تحقیقات ارتباط بین شخصیت افراد و دستخط آنها را رد کردهاند.
بهتر است برای اینکه از قضاوت بیمورد درباره شخصیتمان از دستخطمان دور بمانیم، نامهها و اظهاراتمان را بهصورت الکترونیک ثبت کنیم!
هشت؛ ارتباط چشمی
تعادل، کلید برقراری ارتباط چشمی است. میتوانید از طریق بررسی میزان چشمی به شخصیت شناسی افراد اقدام کرد. اگرچه حفظ ارتباط چشمی اهمیت زیادی دارد، افرادی که تمام مدت با دیگران ارتباط چشمی برقرار میکنند، بهعنوان شخصیتهای پرخاشگر و یا وحشتزده تلقی میشوند.
در مقابل، افرادی که تماس چشمی بسیار ضعیفی برقرار میکنند و به چشم طرف مقابلشان نگاه نمیکنند، افرادی سرد، خجالتی یا گوشهگیر تلقی میشوند.
مطالعات نشان میدهد که برقراری ارتباط در حدود ۶۰ درصد از زمان مکالمه، نشاندهنده تعادل و اعتمادبهنفس است و شخصیت افراد را بهصورت افرادی دوستانه، قابلاعتماد و دوستداشتنی معرفی میکند.
ند و باعث میشود تا نسبیتر به مسائل نگاه کنیم.
منبع : ترویتی عشق