شیخ المُحدثین دوران؛ زبان حوزه

حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ مرتضی انصاری قمی از مبلغان دینی محسوب می شد. مرحوم آیت الله بروجردی درباره او صحبت کردند. هم زبان انصاری و هم قلم سید شرف الدین خادمان واقعی اسلام هستند. وی در 7 سال هجری قم به دنیا آمد و نسب این خانواده به شیخ قبیله ای سعد بن عبدالله بن ابی خلف ، یار امام حسن عسکری ، اشعری قمی برمی گردد. (با یکدیگر). پدر وی “آل عبدالصالح العابد المتهید” مرحوم آقا شیخ محمد حسین زاهد ، آگار شیخ اولگا ، ستایشگر و مشاغل شهر قم و از معتمدین گذرگاه بود. آقا شیخ ابوالقاسم قمی و آقا شیخ مهدی حکمی قمی.
گوهاز شیخ علی زاهد که توسط او و برادرش عابدی شناخته می شود (به دلیل شدت عبادت به این نام شناخته می شود) روزهای روزه و شعبان را در تابستانهای گرم و گرم روزه می گرفت و به هم پیوند می داد. در ماه رمضان نماز شب آنها رها شد. آنها در امر به معروف و نهی از منکر بسیار کوشا بودند و شخصاً از کسانی که مرتکب عمل نادرستی شده بودند توبه می کردند. در آغاز تأسیس حوزه علمیه قم در 7 هجری ، مرحوم انصاری در علوم دینی تحصیل کرد و مقدمات مرحوم علامه ادیب تهرانی و سطح ادبیات و آیات وی را معرفی کرد: میرزا محمد همدانی و ملا علی همدانی و حاج شیخ محمد علی حائری قمی آیه الله حاج سید محمد تقی خوانساری در دوره ای خارج از قانون و اصول آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری در کلاس 9 هجری قمری شرکت کرد و به زودی یکی از شاگردان برجسته وی شد. . در همین زمان ، مورد انتقاد شدید استادش قرار گرفت. داستان زیر گواه این ادعاست: یک روز قبل از اینکه او عام شود ، وقتی آیت الله هری وارد مجلس شد و منبر شیرین او به او نگاه کرد و او را صدا کرد و گفت: نام شما چیست و چرا هنوز تعمیم داده نشده اید؟ گفت انصاری: معلم! نام من شیخ مرتضی است و تاکنون توانایی ژنرال شدن را ندیده ام! آیت الله حائری گفت: “اگر شما شیخ مرتضی انصاری هستید (و نام خانوادگی وی در بین علما و مردم به” انصاری “معروف بود) ، پس توبه کننده ترین کسی هستی که سزاوار عمامه زدن است. فردا من مدرسه فیضیه هستم به اتاقت برو داخل بگذارید و عمامه ای روی سر خود بگذارید.

شیخ آل محدیتین دوران ؛  زبان دامنه

روز بعد مردم ، بازاریان و دانشمندان وقتی فهمیدند آقای حاج شیخ برای پرداخت هزینه عمامه شیخ مرتضی به مدرسه فیضیه می رود ، به مدرسه فیضیه رفتند.
وی از بنیانگذاران هجرت برای تبلیغات در ماه مبارک رمضان و محرم و به همراه دوستانش مرحوم آیت الله سید محمد محقق داماد و آیت الله شیخ محمدرضا طبسی بود. آیت الله طبسی ، مجله “حوزه” شماره در مصاحبه با 1 ، او گفت: در 10 سال گذشته من در ساوه بوده ام و دوستانم مکان دیگری را برای تبلیغ انتخاب کرده اند. مثلاً مرحوم سید محمد داماد آشتیان و مرحوم انصاری یزد را انتخاب کردند.
به گفته آیت الله حائری ، گو انصاری برای تأسیس جماعت و ترویج دین چند سال به روستای گاراکان (دو پاساک در آشتیان) رفت و مردم آنجا را به خطبه ها و خطبه ها کشاند. در حقیقت ، دین مردم گارکان و آشتیان به خاطر اقامت طولانی وی و تلاش شبانه روزی وی است. مرحوم استاد علامه ، حاج الاسلام سید عبدالعزیز طباطبایی گفت: «آقای انصاری در این مدت بیشترین استفاده را از وقت خود کرد.

او نسل دینی را آموزش داد ، بحارالانوار را به دقت مطالعه و تسلط یافت ، آن را حفظ و به دست آورد. او در تحقیق درباره حدیث تبحر زیادی داشت ، بنابراین هر حدیث از او می خواست که منبع صحیح را نقل کند. “پوشش چیست و بابی چیست؟” ؟ “او پاسخ داد. پس از حدود سه سال اقامت در منطقه ، وی برای انجام فعالیتهای مذهبی به خانه بازگشت.
وی گفت كه همانطور كه ​​در گارخان اقامت داشت و از زمان و جوانی خود استفاده می كرد ، به خاطر آوردن همه روایات بیهار آمد و به نظر می رسد كه روایات و حدیث های بحار در صورت لزوم از جلوی چشمان من می گذرد. ! او گفت من تمام تفسیرهای Bihar را در ذهن داشتم!

او خطیب بزرگی ، سخنوری فصیح ، فصیح و مبلغ دلسوز برای جامعه بود. عشق و اخلاص او نسبت به امام ناب – درجه کمال و روایت و راوی حدیث. وی روانشناس بود و غالباً مطالب روز را با حدیث و روایت تطبیق می داد و با شیرینی و مهربانی خود برای جامعه توضیح می داد. تخصص وی عمدتاً انتشار حدیث و اخبار بود که موضوع آن در آیات قرآن ذکر شده بود. او دهها حدیث و روایت را در انتهای تریبون آورد و آنها را با اشعار ، ضرب المثل ها و حکایات دلپذیر آمیخت. … او بیش از 30000 حدیث را حفظ کرد و از این گنجینه گرانبها در منبر به خوبی استفاده کرد.

* اعضای آکادمی پزشکی ایران

خروج از نسخه موبایل