مرگ داوطلب آموزش‌ندیده

آفتاب‌‌نیوز :

کانال‌های تلگرامی خبری ممسنی را که باز می‌کنید خبر اهدای یک تانکر آبرسان در آن خودنمایی می‌کند. یک تانکر آبرسان که روی آن بنری هم نصب شده که اهدایی فلان نماینده محترم مردم به اهالی یک روستاست. این دست اقدامات و اتفاقات در فاصله چند ماه مانده به انتخابات مجلس در ایران طبیعی است. قرار است در پایان سال انتخابات دیگری برای نمایندگی در مجلس برگزار شود و نمایندگان مردم کم‌کم به یاد می‌آورند که در حوزه انتخابیه‌شان هم نیاز‌هایی روی زمین مانده و این‌دست اقدامات تبلیغاتی با شدت بیشتری پیش می‌رود. اما درست در همان‌جایی که یک نماینده با اهدای یک تانکر آبرسان به دنبال شادکردن دل رأی‌دهندگانش بود، یک مرد ۴۷‌ساله، پدر یک خانواده و کشاورز یک مزرعه در شعله‌های آتش جان سپرد. او در یک آتش‌سوزی غافلگیر نشده بود بلکه خودش به‌صورت داوطلبانه به مهار آتش شتافته بود که در میان شعله‌ها اسیر شد. آن‌هم در استانی که آتش‌سوزی‌های بهاره و تابستانه یکی از بزرگ‌ترین تهدید‌ها به حساب می‌آید و حداقل انتظار این است که یا اهالی آموزش دیده باشند یا وسایل اطفای حریق در دسترس باشد، اما صحبت از چنین خواسته‌هایی در جایی که یک تانکر آبرسان دستاورد به حساب می‌آید، چندان محلی از اعراب ندارد.

‌یعقوب حسن‌پور جاودانه شد

رسانه‌های محلی ممسنی نوشته‌اند: «یعقوب حسن‌پور ۴۷ساله، ساکن روستای «جمال کر» بخش «ماهور میلاتی» در جریان اطفای یک حریق که در ساعت ۱۹:۳۰ دقیقه روز ۲۳ اردیبهشت در حوالی این روستا واقع در منطقه «زیربند ماهور» رخ داده بود درگذشت». این رسانه همچنین تاریکی هوا حین اطفای حریق و سقوط از ارتفاع را علت مرگ مرحوم یعقوبی ذکر کردند. حسین یعقوبی اولین کشته این مسیر نیست. نزدیک به ۱۰ سالی هست که در پی خشک‌سالی ایران مراتع زاگرسی ایران با خطر آتش‌سوزی‌های گسترده مواجه هستند و با وجود گسترگی این آتش‌سوزی‌ها هنوز تدابیر لازم برای مهار سریع و کم‌خسارت آن و همچنین جلوگیری از جان‌باختن داوطلبان صورت نگرفته است. سیروس گرجی‌زاده، بخشدار «ماهور میلاتی» هم در واکنش به مرگ این داوطلب نجات طبیعت به رسانه‌های محلی گفته: «شادروان حسن‌پور از نیرو‌های داوطلب مردمی در جریان اطفای حریق این روستا بر اثر حادثه جان باخته است». همچنین حسین خسروی رئیس منابع طبیعی شهرستان ممسنی نیز به خبرنگار آنلاین گزارشگر یک گفت: تلاش‌ها از شب گذشته به‌منظور سیر مراحل اداری در راستای تأمین دیه آن مرحوم و مسائلی از این دست در قالب بیمه حوادث آغاز و تا حصول نتیجه نهایی ادامه خواهد داشت.

آتش‌سوزی یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های استان فارس

این روز‌ها شنیدن خبر آتش‌سوزی در جنگل‌های زاگرسی و هیرکانی در بهار و تابستان امری طبیعی به نظر می‌رسد. کم‌کم باید خودمان را آماده کنیم تا خبر سوختن جنگل‌ها و مراتع ایران از پیرانشهر تا مراتع خوزستان را در رسانه‌ها بخوانیم. اخباری که مثل آمار تصادف‌های رانندگی، آلودگی هوا و بحران آب از شدت تکرارشدن در ایران به مرحله عدم اثرگذاری رسیده‌اند و دیگر در کمتر مسئولی احساس مسئولیت ایجاد می‌کنند. در‌حال‌حاضر می‌توان گفت که خطر آتش‌سوزی یکی از بزرگ‌ترین تهدید‌های مناطق غربی و مرکزی ایران در تابستان است، اما برای این تهدید چه اقداماتی صورت گرفته شده؟ آیا داوطلبان آموزش دیده‌اند؟ آیا امکانات اطفای حریق در اختیار روستاییان قرار گرفته است؟ تنها می‌بینیم که با وقوع هر آتش‌سوزی گسترده اطلاعیه‌هایی برای جذب کمک مردمی منتشر می‌شود که حضور داوطلب آموزش‌ندیده هم ممکن است منجر به اتفاقات دردناکی، چون مرگ یعقوب حسین‌پور شود. درک این اتفاق هم چندان سخت نیست. وضعیت بارش‌ها نشان می‌دهد مراتع ایران در فصل تابستان برای آتش‌سوزی‌های گسترده مستعد هستند. همچنین گرمای بالای هوا در تابستان احتمال آتش‌سوزی‌ها را افزایش می‌دهد؛ چراکه هریک درجه افزایش دما ۱۷ درصد نیاز آبی را افزایش می‌دهد که این موضوع با توجه به شرایط اقلیمی نیمه‌خشک بخش‌هایی از استان، وضعیت را حساس‌تر می‌کند. در چنین شرایطی چه تمهیداتی برای مهار آتش در بخش وسیعی از ایران اندیشیده شده؟ سازمان‌های مسئول بار‌ها از کمبود نیرو برای مهار آتش در برابر وسعت آتش‌سوزی در ایران نالیده اند، اما در مقابل کارشناسان می‌گویند با سیستم‌های نظارتی دقیق می‌توان آتش‌سوزی‌ها را خیلی زودتر از گسترده‌شدن مهار کرد. استفاده از پهپاد‌ها و همچنین سیستم‌های مانیتورینگ می‌تواند خیلی زود محل وقوع آتش‌سوزی را اعلام کرده و به‌این‌ترتیب می‌توان خیلی زودتر از آنکه آتش سطح وسیعی را نابود کند آن را مهار کرد.

عدم حمایت از خانواده داوطلبان

نیروی انسانی و امکانات دو چالش بزرگ در مسیر مهار آتش‌سوزی‌های جنگل و مراتع ایران است. برای همین است که وقتی هشدار آتش‌سوزی گسترده در یک منطقه ایران داده می‌شود بلافاصله از نیرو‌های مردمی درخواست می‌شود که برای کمک به امدادگران بپیوندند. اما نیروی داوطلب آموزش‌ندیده و بدون امکانات در برابر حجم بزرگی از آتش چه می‌تواند بکند؟ نهاد‌های مسئول به‌جز وظیفه آموزش‌دادن به این داوطلب‌ها حداقل باید حمایت‌هایی را هم از آن‌ها به عمل بیاورند. این اتفاقی است که رخ نداده است و طبیعتا در کاهش اعتماد عمومی هم مؤثر است. عدم حمایت از خانواده داوطلبان جان‌باخته ممکن است موجب کاهش اشتیاق عمومی برای کار داوطلبانه شود.

از سوی دیگر انتظار می‌رود با توجه به پیش‌بینی‌های صورت‌گرفته درخصوص احتمال آتش‌سوزی‌های گسترده آمادگی لازم برای مهار ان در کشور وجود داشته باشد. خبرگزاری آنلاین گزارشگر یک در همین اردیبهشت‌ماه امسال از ستاد مدیریت بحران استان فارس خبر داده بود: «دستگاه‌های اجرائی از جمله منابع طبیعی، محیط زیست و جهاد کشاورزی برای مقابله با آتش‌سوزی‌های احتمالی در آماده‌باش قرار دارند. ماه گذشته جلسه مشترکی با حضور فرمانداران و دادستان‌های شهرستان‌های سراسر استان برگزار و مقرر شد آمادگی کامل در سراسر استان در این خصوص وجود داشته باشد».

با‌این‌حال می‌بینیم که با وجود اعلام حالت آماده‌باش در این استان باز‌هم حوادث ناگوار در منطقه در‌حال رخ‌دادن است. آن‌هم در بهار سالی که تابستانی گرم و طولانی را در پیش دارد.

خروج از نسخه موبایل