به هنگام یادآوری وجود مبارک حضرت مهدی (عج) و ذکر و یاد او و دعا برای آن، این عمل به تأسی از عمل معصومین (ع) و برای احترام و بزرگداشت آن حضرت انجام می دهد. همچنان که در روایت نقل شده است که در حضور امام رضا(ع) اسم مبارک امار دان تدان مان(ع) است که در حضور امام است. در حالی که این عمل استغاثه به آن حضرت است.
اگر چه در این زمینه مستنداََ روایتی از حضرات معصومین(ع) وارد نشده است؛ اما از آنجایی که علاوه بر قول و تقریر معصوم، فعل او نیز حجیت دارد می تواند به روایتی اشاره کرد که علامە ممقانی رضوان الله تعالی علیه تنقیح المقال در ترجمە دعبل خزاعی از مشکواة الأنوار، شیخ محمد بن عبد الجبار نقل می کند و آن را. روایت این است:
«لما قرأ دعبل قصیدته المعروفة التی أولها (مدارس آیات) علی الرضا (ع) و ذکره (عج)، وضع الرضا (ع) اید علی رأسه وتواضع قائما ودعا له بالفرج» (تنقیح المقال، ج 1، ص 418).
«زمانی که دعبل قصیدۀ معروفش را که اولش (مدارس آیات) بود بر امام (ع) خواند و در آن حضرت از حضرت مهدی (عج) برد، امام رضا (ع) دست بر سر نهاد و متواضعانه ایستاد و برای تعجیل در آن حضرت. فرج آن حضرت دعا کرد.
مرحوم محدث نوری رحمت الله علیه درباره قیام و دست بر سر مینویسد:
هذا القیام والتعظیم ویژها عند ذکر ذلک اللقب المخصوص سیرة تمام أبناء الشیعة فی کل البلاد من العرب والعجم والترک والهند والدیلم وغیرها، بل وعند أبناء أهل السنة والجماعة أیضا.
این نوع قیام در هنگام ذکر لقب مخصوص حضرت حجت(عج)، از قدیم الأیام در میان این نوع قیام در هنگام ذکر لقب مخصوص. اعم از عرب و عجم و ترک و دیلم، در تمام شهرها و کشور؛ بلکه حتی در نزد اهل سنت نیز مرسوم بوده است.
مرحوم حاج شیخ عباس قمی نیز می نویسد: روایت شده که دعبل خزاعی وقتی که قصیده (تائیه) خود را رای حضرت امام رضا (ع) سرود چون به این شعر رسید:
خروج امام لا محاله خارج
یقوم علی اسم اللَّه بالبرکات
امام رضا (ع) چون نام قائم را شنید، برخاست و سر خود را به سوی زمین خم کرد، پس از آن کف دست راست خود را بر سر گذاشت و فرمود: «اللهم عجل فرجه و مخرجه و انصرنا به نصرا عزیزا». (منتهی الآمال، ج ۲، ص ۴۸ و ۴۸۹) .
تکریم کریمان و تجلیل از صاحبان جلالت، همیشه و در همه جا پسندیده است. چنان که برای پیامبر (ص) و فرزندان معصومش (ع) بالاترین تکریمها و تجلیلها بایسته به نظر میرسد، لکن برخاستن و در حالت قیام «دست بر سر نهادن» تواضع و احترام است که هنگام شنیدن نام هیچکس جز «قائم آل محمد» ص) » به صورت سیره و سنت در نیامده است.
امام رضا (ع) را در خراسان میدیدند که در موقع ذکر نام «قائم» بر میخیزد و دست بر سر مینهد و میفرماید: «خدایا فرجش را تعجیل فرم و قیامش را آسان گردان».
چه بسا از دیگری که می توان برای این کار عنوان کرد این که، ایستادن هنگام شنیدن صفت قائم برای امام زمان، به معنای آماده بودن برای قیام امام زمان (عج) است و دست بر سرگذاشتن یعنی تسلیم و فرمان امام زمان امر بودن است. .
درباره فلسفه برخاستن و دست در سر گذاشتن، روایتی ذکر شده است که علت آن را هم بیان می کند، (البته خود این روایت و منبع برای اصل این کار هم می تواند): از امام صادق (ع) پرسیده شد که چرا؟ به هنگام شنیدن نام “قائم” لازم است برخیزیم؟
فرمود: برای آن حضرت غیبت طولانی است و این لقب را دولت حقه آن حضرت و بیان می کند آن حضرت از شدّت محبت و مرحمتی که به دوستانش دارد، به هر کسی کد مدّت حضرتش نا گک با این ای. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است که هر بنده خاضعی در مقابل صاحب (عصر) خود، زمانی که مولای بزرگوارش به سوی او بنگرد از جای برخیزد، پس باید برخیزد و تعجیل در امر فرج مولایش را از خداوند منان مسئلت بنماید. ، آیة الله صافی گلپایگانی ، ۶۰۰)
در عرب و نیز در میان عقلای عالم رسم است که هرگاه گره ناگشودنی در کار بیفتد، به نشانه ناچاری و اضطرار، دست خود را بر سر می گذارد. معنای این کار در هنگام قرائت دعای فرج این است که دوری و غیبت امام برای ما بسیار دشور فرج است این کار در هنگام قرائت است.
همچنین باید گفت که دست بر سرگذاشتن هنگام بردن نام امام زمان (عج) و یا سلام بر آن حضرت نوعی احترام و تعظیم برای ایشان و نیز اعلام تسلیم بودن برای آن حضرت و آماده بودن برای خدمت به ایشان و پا در رکاب بودن ایشان است. آنچه به عنوان مستند برای بلند شدن هنگام ذکر نام حضرت نقل شده، روایتی از امام رضا (ع) است که: نام «قائم» نزد آن حضرت، حضرت را بر سر نهادند و دست خود را بر سر نهادند و فرمودند: «اللهم عجل فرجه». و سهل مخرجه». (مستدرک سفینه 8/629) از این روایت می توان استحباب ایستادن به هنگام برده شدن کلمه «قائم» را داس. حتی از این روایت می توان استفاده کرد که قیام حضرت رضا (ع) به جهت خاص لفظ قائم نبوده، بلکه به احترام نام آن حضرت بوده است که در این صورت هر نامی برده شود، ایستادن و دست روی سر نهادن خوب است.
از امام صادق (ع) پرسیدند: باعث برخاستن به خاطر ذکر لفظ «قائم» -از القاب امام حجّت (یج) – از امام صادق (ع)
فرمود: زیرا او را غیبتی طولانی است و او را سخت مهربانی نسبت به دوستانش، هر کس را که به این لقب از او یاد می کند به دیده عنایت مینگرد، زیرا این لقب یاد حکومت او و برانگیزاننده حسرت غربت اوست، به خاطر بزرگداشت اوست. که باید بنده خاضع و فروتن، زمانی که مولای گرامی که مولای گرامی او با دیدگان شریفش به او نگاه می کند، برخیزد و احترام کند و تعجیل فرج کند و تعجیل فرج او را از خدای تعالی بخواهد.
بیتردید این برخاستن که به فرمایش امام صادق (ع)، یاد قیام و حکومت حضرت مهدی (عج) است، تنها به انگیزه احترام نمی گذارد، بلکه دلالتی بر آمادگی شیعه، برای قیام و همراهی با مولای خود نیز دارد.
چرا تنها بزرگواری که «از جا برخاستن» در هنگام شنیدن یا خواندن نام شریفش لزوم، یا شریفش لزوم، یا حداقل استحباب فراوان دارد امام غائب قائم موعود (عج) است؟
پیام این «قیام»؛ هم احترام به «قائم» است، همسویی با آرمانهای بزرگ قیام جهانی او. پیام این قیام هم واکنش در مقابل نگاه مهرآمیز «مولای غائب» است، هم بیعتی برای همراهی با او در روز.
پیام این قیام هم اکرام قیام قائم است و هم اعلام آمادگی برای قیام و شاید چون چنین ذاکر این نام است، شایستگی نگاه لطف و نظر عنایت مولایش را می کند، «ینظر الی کل من یذکره بهذا اللقب المشعر بدولته».
حضرت به با این که او راد این نام است، یاد می کند که خود را نشان می دهد اعتقاد به پاخیزی او ودولتش دارد، نظر کرده و او را مورد توجه قرار می دهد!
خداوندا، بار الها
ما را در میان منتظران ویاران ویاوران حضرتش ده و همیشه دیده پر محبتش را.