کوچک انگاری یک امر پلشت!

موضوع واگذاری خارج از نوبت خودرو با نرخ بسیار پایین به نمایندگان و مسئولین آن قدر ایراد داشت که حامیان پر و پا قرص مجلس و دولت هم نتوانستند آن را معمولی جلوه دهند و به زشتی موضوع اعتراف کردند. به عنوان مثال مدیر مسئول کیهان گفته که بدیهی است که تحویل خودروی خارج از نوبت به نمایندگان اقدامی پلشت و درخور پیگیری و توبیخ و تنبیه است. هرچند ایشان در ادامه اظهار داشته که شایسته است حتی خودروها پس گرفته شود اما بدیهی است که بازپس گیری خودروها کمترین نوع برخورد با این امر پلشت اشت.

ایراد اصلی موضع حامیان بی چون و چرای دولت و مجلس اصولگرا در این قضیه این است که اولا می خواهند اصل موضوع را هنوز کوچک جلوه دهند و ثانیا آن را ساخته و پرداخته جناح اصلاح طلب بدانند. مثلا برخی چهره های تندرو هنوز فکر می کند که هر کس اصولگرا نیست لابد اصلاح طلب است برای کوچک نشان دادن موضوع خودروها آن را با مبلغ تخلف شده مدیران بانک مرکزی در دولت آقای روحانی مقایسه کرده اند و به عبارتی تلاش کرده اثبات کنند که این موضوع در مقایسه با تخلف اصلاح طلبان اصلا قابل توجه نیست. بد نیست این افراد گشتی در کوچه و بازار بزنند تا ببینند که افکار عمومی خواهان برخورد با هر ویژه خواری، رانتخواری، فساد و سو استفاده است و هیچ حد و مرز و مصلحتی را در این مهم به رسمیت نمی شناسد.

اتفاقا رای دادگاه مدیران بانک مرکزی دولت سابق هم فارغ از این که چقدر مبتنی بر بررسی های کارشناسی است دو بارقه امید را در جامعه آفرید:

  • این رای نشان می دهد که قوه قضائیه بنا دارد بیش از گذشته به تخلف مدیران رسیدگی نماید و هرگونه آسیبی که بخصوص از تصمیمات مسئولان ارشد قوه مجریه متوجه بیت المال و منافع مردم شده است را مد نظر قرار دهد. طبیعی است اگر می توان به پرونده مدیران دولت قبل رسیدگی کرد به طریق اولی می توان عملکرد مدیران دولت فعلی ( اعم از آن که هنوز بر مسند هستند یا خیر) را در حوزه های مختلف و بخصوص حوزه های اقتصادی مانند بورس، تورم، عدالت در توزیع خودرو و بالاخره عمل به وعده ها و …. به بررسی های کارشناسی سپرد و به موارد اهمال و تخلف احتمالی رسیدگی قضایی کرد.
  • حالا که تصریح شده است که فروش ارز خارج از سامانه های قانونی توسط مسئولین اقتصادی دولت تخلف است می توان انتظار داشت به این موضوع مهم برای دولتهای فعلی و اسبق نیز رسیدگی و اطلاع رسانی شفاف گردد.

آقای شریعتمداری در مطلبی که روزگذشته نوشته به سخنان رهبری اشاره می کند که در آن توصیه شده است مردم و مسئولان به جای حاشیه ها بر روی مسائل اساسی کشور متمرکز بشوند. بر خلاف استناد نامبرده ، اتفاقا در همین راستا جا دارد از ایشان بپرسیم که از اعتماد عمومی جامعه که سرمایه اجتماعی نظام است کدام موضوع مهمتر است و چه اتفاقی در این سالها بیشتر از موضوع واگذاری بدون نوبت خودرو به بخشی از نمایندگان و مسئولین دستگاههای اجرایی و … باعث آسیب به این سرمایه شده است؟ آیا برخورد با موضوعی پلشت و عوامل دخیل در آن – ولو این که به هر تعداد و در هر منصب و از هر حزب و جریانی باشند – در حفظ این سرمایه نظام کم اهمیت است؟

ایشان ابتدا موضوع خودروها را موضوعی حاشیه ای معرفی می کند که نباید سرگرم آن شد و در ادامه آن را سراب می داند که به تعبیر ایشان ممکن است عده ای از عزیزان انقلابی در مجلس و دولت در پی آن بروند یا رفته باشند. مدیر مسئول روزنامه کیهان در انتهای مطلبش بیتی از حافظ را آورده است:

دور است سر آب در این بادیه،                            هشدار تا غول بیابان نفریبد به سرابت

جا دارد پاسخ استفاده از این بیت لسان الغیب را به همان زبان شعر تقدیم نمایم:

از دید شما سراب اگر سر زده است

صد لطمه ولی به دشت باور زده است

توضیح شما شبیه عادی سازی است

آسیب به منطقی تناور زده است

در سایه توجیه اگر غول فساد

پر رو شده و به سیم آخر زده است

دیوار خجالتش فرو ریخته است

بی دغدغه هم به کوی و معبر زده است

توجیه گر مساله هم مسئول است

بر زخم جگر دوباره نشتر زده است

تنها نه نماینده ، که خودروسازی

یک حرکت زشت سودآور زده است

زیرا که حدود نصف تولیداتش

از چرخه ی واگذاری اش پر زده است

البته‌ که با شعبده ی قرعه کشی

خود را – به گمان من – به آن در زده است

می خواسته افکار عمومی را هم

قانع بکند، دکان و دفتر زده است

بر جامه ی اعتماد مردم ، گرچه

یک پیله ی ناجور ، رفوگر زده است

سرچشمه به بیل می شود بست هنوز

هر چند سر از چشمه ی دیگر زده است

#حمیدحاجی_زاده

خروج از نسخه موبایل