عمومی

آقای رئیس جمهور! لطفا در اجرای قانون اساسی قاضی القضات بمانید

سلام رئیس جمهور

وی با توجه به اینکه طبق اصل 119 قانون اساسی تنها یک ماه به آغاز دوره ریاست جمهوری وی باقی مانده بود ، از این فرصت بی نظیر در تاریخ سیاسی کشور استفاده کرد و اکنون نیز به عنوان قاضی کشور مشغول خدمت است. بر اساس تجربه شما در دادگستری ، جذابیت رئیس جمهور بعدی و جایگاه قانونی شما در سمت فعلی به عنوان عالی ترین قوه قضائیه ، اصول قضاوت دولت را با حقوق دولت مندرج در فصل 3 قانون اساسی مقایسه می کند. دادگستری

شما طی این سالها پستهای مختلفی را در دادگستری تجربه کرده اید و به معنای واقعی کلمه یک شخص قضایی هستید ، بنابراین نویسنده معتقد است که سید ابراهیم رئیسی یک شخص قضایی یا سیاسی است. حضور مداوم جناب عالی در قوه قضائیه باعث می شود انواع مشکلات مردم را موشکافی کنید. شما به معنای واقعی کلمه وضعیت ملت را لمس کردید ، از انتظارات آنها آگاه بودید و شاید با درک موضوع ، احساس وظیفه کردید. قابل درک است که وی در بحث های انتخاباتی به این ایده رسیده است که حل مشکلات اعضای دستگاه اجرایی ممکن و قابل دستیابی بیشتر از قوه قضائیه است ، بنابراین وی بالاترین مقام قضایی را به او اعطا کرده است. یک ایده قابل ستایش است.

مطمئناً قضات دادگستری از روند تشکیل پرونده تا مرحله صدور دستور اجرای احکام کاملاً آگاه هستند و شما به خوبی می دانید که دولت در اقدامات دادرسی چه اقداماتی را باید در قالب دادخواست انجام دهد. مرحله اجرا ماهها و سالها طول می کشد تا عنوان شاکی یا شاکی * محکوم شود. وی خواستار صدور دستور اجرایی می شود تا بعد از دادرسی که درخواست وی را به محکومیت تبدیل کند ، حقوق وی ضایع شود و تحقق این درخواست ها او را از فرار خسته کند. در هر صورت ، مراحل و هزینه هایی وجود دارد که شاکی باید برای تحقق همان حقوق ثبت شده در دادخواست متحمل شود.

مردم ایران هزینه های استقرار یک نظام قانون اساسی مبتنی بر جمهوری را پرداختند که از ابتدای ژوئن 1942 ، هنگام وضع قانون اساسی ، تا 26 فوریه 1957 و از 17 سپتامبر 1957 برای کسی پنهان نبود. هنگامی که دشمن بعثیسم در سال 1959 به این سرزمین حمله کرد ، دولت تمام پول خود را صرف حفظ اصول و مبانی قانون اساسی خود کرد و سرانجام با وقار و صبر در برابر جنگ و مشکلات و مصائب آن مقاومت کرد. تحریمهایی به امید روزی که حقوق دولت مذکور در فصل 3 قانون اعمال شود. همان ماجرای دادرسی که شاکیان * ماهها و سالها به امید محکومیت و اجرای قانون طی کردند.

با در نظر گرفتن فصل 3 قانون اساسی به عنوان یک دادخواست که در آن حق دولت به عنوان زندانی در این حکم گنجانده شده است ، اشخاص محکوم شده طبق قانون عالی ایالت می توانند از این حق برخوردار شوند.امروزه شهروندان ایرانی بعنوان ابتدایی ترین کشور شهروندی ، هزینه دار ، با ارزش ترین انسانهای جهان با حق زندگی ، کار ، تحصیل ، ورزش ، ازدواج و … هستند. سرانجام ، کربلادی قانون اساسی را در قالب دادخواست صادر شده در سال 1358 به عنوان قاضی برای اجرای حکم اجرا کرد و در تاریخ 28 ژوئیه 1968 اصلاح شد. و اراده همان کشور.

نمی توان بی دلیل دانست که دولت را به یکسان سازی تعرفه های رأی دادن با تقاضای دستور اجرایی ، افرادی که درخواست دستور اجرایی را به شما ارسال کرده اند و شما که قاضی بوده اید و می دانید چگونه حکم را اجرا کنید ، متهم کنید. این حکم نهایی است. شما با نتیجه آشنا هستید.

آقا ، شما طبق ماده 113 قانون اساسی بعنوان بالاترین نهاد اداری کشور پس از منصب رهبری مسئول اجرای قانون اساسی تعریف شده اید. در این تشبیه ، شما به عنوان قاضی اجرای احکام در یک واحد اعدام ، نقشی مشابه را بازی می کنید. به طور خاص در مورد چگونگی اجرای مواد 19 تا 42 قانون اساسی به عنوان حق یک ایالت ، همراه با سایر تعهدات اجرایی ، فکر کنید. .

رئیس جمهور ، موقعیت آینده شما ادامه همان افکاری است که شما در سند امنیت قضایی خود تنظیم کرده اید و در سند خود منتشر کرده اید ، بخشنامه صادر شده توسط قوه قضائیه در زمینه مبارزه با فساد و ادار قضایی. این واقعه خاص تاریخی را برای شما آرزو می کنیم. به دادگستری بدون چالش سیاسی وی از نقطه نظر اجرای قانون اساسی ، از تمام ظرفیت های انسانی دولت برای ایستادن برای اجرای اصول قانون اساسی که لیاقت نظام جمهوری اسلامی است ، استفاده کرد.

رئیس جمهور ، هر سازمان یا مرجع دولتی که مواد 19 تا 42 قانون اساسی را اجرا کند مدتهاست که در طی روند قانون اساسی مورد سال قرار گرفته است. پاسخ س legisال قانونگذاری قوه مجریه است ، پس چرا این س questionsالات تا به امروز عملی نشده است؟ س Theال پاسخ داده نشده است! چه ضمانتی برای عدم اجرای اصول قانون اساسی وجود دارد؟ در سیستم قضایی ایران ، اگر قاضی اجرایی از اجرای بند دادرسی خودداری کند ، اگر مجریه از اصول قانون اساسی پیروی نکند ، تکلیف چیست ؟؟ شایان ذکر است که در پایان 12 و ابتدای سیزدهم.

وکیل

* شاکی = شخص متهم به جرم علیه او مرتکب شده است

* شاکی یا شاکی = شخصی که معتقد است در یک پرونده حقوقی سزاوار حق است شاکی خوانده می شود.

محکوم علیه = محکوم علیه

محکومیت = موضوع مجازات ، چیزی که شاکی برای رسیدن به آن شکایت یا شکایت کرده است

دکمه بازگشت به بالا