خلاصه کامل کتاب وقتی آهو خانم به تله افتاد | زهرا زواریان

خلاصه کتاب وقتی آهو خانم به تله افتاد (مجموعه با ادب چون) ( نویسنده زهرا زواریان )

وقتی صحبت از تربیت کودکان به میان می آید، هیچ چیز به اندازه داستان های غنی و الهام بخش نمی تواند در شکل گیری شخصیت و ارزش های آنان مؤثر باشد. کتاب «وقتی آهو خانم به تله افتاد» اثری از نویسنده توانمند، زهرا زواریان، یکی از همان داستان هایی است که همچون پلی، کودکان را به دنیایی از معرفت، وفا و مهربانی ائمه اطهار، به ویژه امام رضا (علیه السلام)، پیوند می زند. این کتاب که از مجموعه پرطرفدار «با ادب چون» است، نه تنها ذهن کودک را درگیر ماجرایی جذاب می کند، بلکه بذرهای مهربانی، صداقت و توکل را در قلب او می کارد. خواننده با هر خط از این داستان، با آهوی تنها و فرزندانش همراه می شود، ترس او را حس می کند و سپس، با ظهور معجزه آسای امام، آرامش و امید را تجربه می کند.

معرفی مجموعه با ادب چون

زهرا زواریان، نویسنده خلاق و پرکار، مجموعه ای ارزشمند را با عنوان «با ادب چون» به نگارش درآورده است که هدف اصلی آن آموزش غیرمستقیم ادب و معرفت به کودکان، از طریق روایت داستان حیواناتی است که به شیوه های گوناگون، احترام و محبت خود را به ائمه معصومین (علیهم السلام) نشان می دهند. این مجموعه، فراتر از یک سرگرمی ساده، ابزاری قدرتمند برای نهادینه کردن ارزش های دینی و اخلاقی در ذهن و قلب مخاطبان کوچک است. با زبانی ساده و روان، دنیایی از مفاهیم عمیق را به تصویر می کشد که حیوانات در آن، نمادهایی از صفات انسانی می شوند.

«وقتی آهو خانم به تله افتاد» به عنوان جلد پنجم این مجموعه، در کنار جلدهای دیگر همچون «اسبی که دو بال داشت»، «در حلقه شیرها»، «شتری که با وفا بود» و «شیری که سلام کرد»، یک گنجینه ادبی برای کودکان محسوب می شود. هر یک از این داستان ها، کرامات یکی از امامان شیعه را با محوریت حیوانات روایت می کنند و در بستر داستانی جذاب، درس های ماندگار اخلاقی و تربیتی را منتقل می کنند. این رویکرد، نه تنها برای کودکان جذابیت دارد، بلکه به آن ها کمک می کند تا مفاهیم پیچیده مذهبی را در قالبی ملموس و دوست داشتنی درک کنند. مجموعه «با ادب چون» نمونه ای درخشان از ادبیات کودک مذهبی در ایران است که توانسته جایگاه ویژه ای در میان خانواده ها و مربیان پیدا کند.

خلاصه کامل و بخش به بخش داستان وقتی آهو خانم به تله افتاد

داستان «وقتی آهو خانم به تله افتاد» با روایت زندگی آرام و پر از دغدغه های مادری آهو خانمی آغاز می شود که تمام هم وغمش، سیر کردن دو بچه کوچک و گرسنه اش است. روزی از روزها، صحرا خشک و بی علف می شود و آهو خانم ناچار است برای یافتن غذایی تازه، مسافتی طولانی را بپیماید.

آهو خانم در جستجوی غذا

آهو خانم، با نگاهی نگران به فرزندانش که با چشمانی معصوم از او غذا می خواستند، دل به صحرا می سپارد. هر قدمی که برمی داشت، سنگینی مسئولیت مادری را بر دوش خود حس می کرد. دشت های وسیع، جز خارهای خشک و چند بوته بی رمق، چیز دیگری برای عرضه نداشتند. ناامیدی آهو را فرا گرفته بود، اما تصویر بچه هایش، اراده ای تازه به او می داد. او به هر سو می دوید، بو می کشید و با نگاه تیزبینش، به دنبال نشانه ای از سرسبزی می گشت. پس از جست وجویی طولانی، ناگهان چشمانش به یک تکه کوچک از دشت می افتد که گویی نگینی سبز در میان کویر خشک بود؛ بوته هایی از علف های تازه و شاداب که بوی عطرشان، آهو را مدهوش می کرد.

لحظه به دام افتادن

شادی در وجود آهو خانم موج می زد. تصور سیر شدن فرزندانش، تمام خستگی راه را از یادش می برد. با عجله و شور و شوقی وصف ناپذیر، خود را به سمت آن بوته های سبز می رساند. اما لحظه ای غفلت، کافی بود تا سرنوشت او را دگرگون کند. به محض اینکه پایش را روی زمین می گذارد، احساس می کند که نیرویی او را به سمت پایین می کشد. صدای تَق محکمی در فضا می پیچد و درد شدیدی در پایش احساس می کند. ناگهان خود را گرفتار در تله ای آهنین می بیند؛ تله ای که توسط یک شکارچی بی رحم کار گذاشته شده بود. امید در دلش می میرد و ترس از تنها ماندن فرزندانش، تمام وجودش را فرا می گیرد.

گریه و ناله آهو

درد، ترس و ناامیدی، آهو خانم را فرا می گیرد. زار زار گریه می کند و ناله هایش در سکوت صحرا می پیچد. تمام تلاشش را می کند تا خود را از تله رها سازد، اما هرچه بیشتر دست وپا می زند، تله محکم تر می شود و درد بیشتری را حس می کند. تصویری از فرزندان کوچکش که گرسنه و بی مادر مانده اند، جلوی چشمانش می آید و قلبش را به درد می آورد. با خود می اندیشید که دیگر راه نجاتی نیست و این پایان راه اوست. او غرق در یاس و نومیدی شده بود و از سرنوشت نامعلوم فرزندانش، دلش هزار پاره می شد.

ظهور معجزه آسای امام رضا (ع)

همین طور که آهو خانم غرق در ناامیدی و اشک بود، ناگهان نوری ملایم و آرامش بخش، صحرا را روشن می کند. چهره ای نورانی و آرام، در مقابلش ظاهر می شود. آهو از تعجب، گریه اش قطع می شود و با چشمانی پر از اشک، به آن بزرگوار نگاه می کند. این وجود پر از نور، کسی نبود جز امام رضا (علیه السلام)، که با قدم های مبارکش به سوی تله آمده بود. امام با مهربانی و رأفت بی کرانش، با آهو سخن می گوید و او را آرامش می بخشد. سپس رو به شکارچی که از دور تماشاگر این صحنه بود، می کند. شکارچی که از حضور چنین شخصیت والامقامی حیرت زده شده بود، با احترام به سخنان امام گوش می دهد. امام با بیانی حکمت آمیز، از او می خواهد که آهو را آزاد کند.

قول آهو و مهلت امام

امام رضا (علیه السلام) از شکارچی می خواهد که آهو را آزاد کند، اما آهو خود پیش قدم می شود. او با چشمان گریان و پر از التماس، به امام می گوید که دو فرزند کوچک دارد که منتظرش هستند و اگر او بازنگردد، از گرسنگی تلف خواهند شد. آهو به امام و شکارچی قول می دهد که اگر مهلتی به او بدهند تا برود و فرزندانش را شیر دهد، حتماً باز خواهد گشت. این قول، گواهی بر وفای به عهد ذاتی او بود. امام رضا (علیه السلام) که سرچشمه مهربانی و راستی هستند، با شنیدن این درخواست، دلشان به حال آهو می سوزد. ایشان رو به شکارچی کرده و از او می خواهند که به آهو مهلت دهد و به قول او اعتماد کند. شکارچی، هرچند باورش نمی شد، اما تحت تأثیر کلام و حضور امام، با رهایی آهو موافقت می کند. آهو خانم با سرعت به سمت لانه اش می دود، فرزندانش را در آغوش می گیرد، آن ها را سیراب می کند و با دلی سرشار از وفاداری، دوباره به سوی تله بازمی گردد.

بازگشت شگفت انگیز آهو

خورشید آرام آرام در افق پنهان می شد و شکارچی در کنار تله منتظر بود. هرچه زمان می گذشت، باور او به بازگشت آهو کمتر می شد. با خود می گفت: «کدام حیوانی از دام رها شود و دوباره به پای خود به سوی مرگ بازگردد؟» اما ناگهان، سایه ای در دوردست پدیدار شد و به سرعت نزدیک تر آمد. این آهو خانم بود! با قدم هایی استوار و سری بالا، به سمت تله ای که لحظاتی پیش اسیرش بود، بازگشته بود. چشمان شکارچی از حیرت گرد شده بود. او هرگز چنین صحنه ای را در زندگی خود ندیده بود. وفای به عهد این حیوان، درسی بزرگ برای او بود که تا آن لحظه، تنها به شکار و طمع اندیشیده بود. آهو، با وجود آزادی، به قول خود وفا کرده بود تا امام رضا (علیه السلام) را روسفید کند.

آزادی و رهایی

شکارچی که از وفاداری بی نظیر آهو و کرامت امام رضا (علیه السلام) به شدت تحت تأثیر قرار گرفته بود، دیگر نتوانست به کار خود ادامه دهد. او نه تنها آهو را برای همیشه آزاد کرد، بلکه تصمیم گرفت که دیگر هیچ حیوانی را شکار نکند. پشیمانی عمیقی در دلش نشست و نگاهش به زندگی و موجودات تغییر کرد. آهو خانم، با دل آسوده و درسی بزرگ، به سوی فرزندانش بازگشت و این داستان، نمادی از مهربانی اهل بیت، وفای به عهد و قدرت تحول در انسان ها شد.

«در دنیای پرهیاهوی امروز، داستان های اصیل و پرمعنایی چون «وقتی آهو خانم به تله افتاد»، نور امید و معرفت را در دل کودکان روشن می کنند و به آن ها می آموزند که حتی در اوج ناامیدی نیز می توان به نیروی الهی توکل کرد و با وفای به عهد، مسیر زندگی را تغییر داد.»

شخصیت های اصلی و نمادگرایی آن ها

داستان «وقتی آهو خانم به تله افتاد» با وجود سادگی ظاهری، سرشار از نمادها و مفاهیم عمیق است که هر یک از شخصیت ها، نماینده بعدی از وجود و کمال انسانی یا نقصان آن هستند.

آهو خانم

آهو خانم در این داستان، فراتر از یک حیوان صرف، نمادی از فداکاری مادرانه و تلاش بی وقفه برای حفظ خانواده است. او نماد صداقت، وفای به عهد و توکل در سخت ترین شرایط است. زمانی که به دام می افتد، در اوج ترس و ناامیدی برای فرزندانش گریه می کند، اما در لحظه ای که فرصت آزادی می یابد، به جای فرار، به قولی که به امام (علیه السلام) داده، پایبند می ماند و بازمی گردد. این بازگشت، نماد اوج وفاداری و درس بزرگی برای همه است که حتی در شرایطی که هیچ نظارتی نیست، باید به عهد خود وفا کرد. آهو همچنین نمادی از موجودی آسیب پذیر است که با وجود ضعف جسمی، از نظر روحی و معنوی، قدرتی عظیم برای حفظ ارزش های اخلاقی از خود نشان می دهد.

شکارچی

شکارچی در ابتدا، نمادی از انسانی است که غرق در طمع و بی رحمی است. او تنها به منافع شخصی خود فکر می کند و برای کسب آن، به موجودات بی گناه آسیب می رساند. اما نقطه عطف داستان، تحول درونی اوست. وقتی که وفای به عهد آهو و کرامت امام رضا (علیه السلام) را از نزدیک مشاهده می کند، وجدانش بیدار می شود. این تحول، نشان می دهد که هیچ انسانی محکوم به شرارت نیست و همواره امکان تغییر و پشیمانی (توبه) وجود دارد. شکارچی از نماد طمع و بی رحمی، به نماد پشیمانی، توبه و دگرگونی مثبت تبدیل می شود که به اوج درس های اخلاقی این داستان می افزاید.

امام رضا (ع)

حضور امام رضا (علیه السلام) در این داستان، خود یک کرامت بزرگ و نمادی از رأفت، مهربانی بی کران و قدرت شفاعت ائمه اطهار است. ایشان در لحظه اوج ناامیدی آهو و نیز سردرگمی شکارچی، وارد داستان می شوند. امام رضا (علیه السلام) نه تنها آهو را از مرگ نجات می دهند، بلکه با کلام نافذ و حضور آرامش بخششان، قلب شکارچی را نیز متحول می کنند. ایشان نمادی از امید، عدالت و راهنمایی الهی هستند که در سخت ترین لحظات، دستگیر انسان ها و حتی حیوانات می شوند. حضور ایشان در داستان، یادآور این است که لطف و کرامت اهل بیت، همواره شامل حال کسانی است که با توکل و صداقت به سوی آن ها روی می آورند.

پیام ها و درس های اخلاقی عمیق کتاب

«وقتی آهو خانم به تله افتاد» فراتر از یک قصه ساده، سرشار از پیام های اخلاقی و آموزه های دینی عمیقی است که می تواند به عنوان یک ابزار تربیتی قدرتمند برای والدین و مربیان عمل کند.

  • اهمیت وفای به عهد: برجسته ترین و شاید اصلی ترین درس این داستان، وفای به عهد است. آهو با وجود اینکه آزاد شده، به خاطر قولی که به امام (علیه السلام) و شکارچی داده بود، بازمی گردد. این عمل، مصداق بارز و زیبایی از پایبندی به قول و قرار است که برای کودکان به صورت عملی و ملموس نمایش داده می شود.
  • مهربانی و بخشش: داستان، نمود روشنی از مهربانی بی کران امام رضا (علیه السلام) است. امام نه تنها به آهو رحم می کنند، بلکه با سعه صدر خود، فرصت تحول و بخشش را نیز به شکارچی می دهند. این مهربانی، درسی است که باید در روابط انسانی نیز به کار گرفته شود.
  • توکل و امیدواری به خدا: در اوج ناامیدی و اسارت، آهو تنها کاری که می کند، گریه و ناله و امید بستن به یک نیروی نجات بخش است. حضور امام رضا (علیه السلام) نشان دهنده پاسخ به این توکل است. داستان به کودکان می آموزد که حتی در سخت ترین لحظات نیز باید امید داشت و به قدرت لایزال الهی توکل کرد.
  • ارزش خانواده و فداکاری مادرانه: دغدغه اصلی آهو، نه رهایی خودش، بلکه سیر کردن فرزندانش و حفظ آن هاست. این موضوع، فداکاری بی قید و شرط مادرانه و ارزش والای خانواده را به تصویر می کشد و اهمیت توجه به نیازهای عزیزان را گوشزد می کند.
  • قدرت معجزه و تأثیر حضور ائمه اطهار در زندگی: داستان با ظهور معجزه آسای امام رضا (علیه السلام) گره خورده است. این بخش، باور به معجزات و حضور پربرکت ائمه در زندگی انسان ها را تقویت می کند و نشان می دهد که ائمه اطهار، حتی به حیوانات نیز لطف دارند.
  • امکان تغییر و توبه انسان: تحول شکارچی، یکی از زیباترین جنبه های داستان است. او که ابتدا بی رحم و طمع کار بود، با مشاهده وفای آهو و کرامت امام، متحول می شود و از گذشته اش پشیمان می گردد. این بخش، به کودکان و حتی بزرگترها می آموزد که همیشه فرصت برای تغییر و جبران اشتباهات وجود دارد.

نقد و بررسی وقتی آهو خانم به تله افتاد از نگاه محتوا و نگارش

کتاب «وقتی آهو خانم به تله افتاد» از زهرا زواریان، اثری است که به خوبی توانسته در زمینه ادبیات کودک و نوجوان مذهبی، جایگاه خود را پیدا کند. این داستان نه تنها جذابیت های روایی خاص خود را دارد، بلکه در انتقال پیام های اخلاقی و دینی نیز بسیار موفق عمل کرده است.

نقاط قوت

زبان ساده و روان: یکی از بارزترین نقاط قوت این کتاب، زبان ساده، روان و قابل فهم آن برای گروه سنی مخاطب (کودکان ۷ تا ۱۲ سال) است. جملات کوتاه و واژگان آشنا، به کودک کمک می کند تا بدون دشواری، با داستان همراه شود و از آن لذت ببرد.
ترکیب هنرمندانه داستان سرایی با مفاهیم مذهبی: نویسنده به شیوه ای ظریف و هنرمندانه، یک داستان جذاب و پرکشش از حیوانات را با یکی از کرامات امام رضا (علیه السلام) درهم آمیخته است. این ترکیب، بدون آنکه حالت نصیحت گونه یا خشک و بی روح پیدا کند، مفاهیم مذهبی را در قالبی دلنشین به کودک منتقل می کند.
تصویرسازی قوی شخصیت ها و موقعیت ها: زهرا زواریان توانسته است احساسات آهو خانم را در لحظات ترس، ناامیدی و سپس آرامش، به خوبی به تصویر بکشد. خواننده با آهو همذات پنداری می کند و نگرانی ها و امیدهای او را حس می کند.
استفاده غیرمستقیم از حیوانات برای انتقال مفاهیم اخلاقی: این رویکرد، کودکان را جذب می کند و به آن ها اجازه می دهد تا از طریق شخصیت های حیوانی، درس هایی درباره وفاداری، صداقت، مهربانی و توکل بیاموزند. حیوانات، به واسطه معصومیت و سادگی شان، ابزار بسیار مناسبی برای این نوع آموزش هستند.
الهام بخش بودن و تأثیرگذاری بر روح و ذهن کودک: داستان، با پایان خوش خود و تحول شکارچی، حس امید و الهام بخشی را در خواننده زنده می کند. کودکان می آموزند که حتی انسان های بد نیز می توانند تغییر کنند و خوبی همواره پیروز است.

جنبه های قابل بهبود

در برخی نقاط، شاید رویدادها کمی سریع اتفاق می افتند یا تحول شخصیت ها با جزئیات بیشتری می توانست همراه باشد تا عمق بیشتری به داستان ببخشد. اما این موضوع، با توجه به گروه سنی مخاطب و ضرورت حفظ جذابیت و سرعت روایت، کاملاً طبیعی و قابل قبول است. هدف اصلی، انتقال پیام به شکلی ساده و مؤثر است که این کتاب به خوبی از عهده آن برآمده است.

آشنایی با زهرا زواریان؛ خالق مجموعه با ادب چون

زهرا زواریان، نامی آشنا در ادبیات داستانی ایران، به ویژه در حوزه کودک و نوجوان و ادبیات دینی است. او یکی از نویسندگان و پژوهشگران فعالی است که پس از انقلاب اسلامی، با آثار خود به غنای فرهنگی و ادبی کشور افزوده است.

زواریان که متولد سال ۱۳۴۱ در تهران است، فعالیت حرفه ای خود را در زمینه داستان نویسی از سال ۱۳۶۷ به طور رسمی آغاز کرد. او همکاری خود را با مراکز مهم ادبی همچون ماهنامه ادبیات داستانی حوزه هنری و سید مرتضی آوینی آغاز کرد. این همکاری ها، نقش مهمی در شکل گیری سبک و مسیر ادبی او داشت. زواریان در دوران همکاری با شهید آوینی، به مدت دو سال مسئولیت دبیر صفحه داستان مجله «سوره» را بر عهده داشت و پس از شهادت آوینی، سردبیری ماهنامه ادبیات داستانی را عهده دار شد که نشان از توانمندی و اعتبار او در این عرصه است.

علاقه و تخصص زهرا زواریان به ادبیات دینی و نگارش داستان هایی با مضامین مذهبی و اخلاقی، او را به یکی از برجسته ترین نویسندگان در این حوزه تبدیل کرده است. او با قلمی شیوا و بیانی گیرا، مفاهیم عمیق و ارزش های اسلامی را در قالب داستان های جذاب و دلنشین، به ویژه برای کودکان و نوجوانان، ارائه می دهد.

برخی از آثار برجسته زهرا زواریان، علاوه بر مجموعه «با ادب چون»، عبارتند از:

  • روایت جنگ در ادبیات حماسی زنان: اثری پژوهشی و تحلیلی در حوزه ادبیات پایداری.
  • داستان زهیر (نگاهی به سرخی آتش): روایتی داستانی از زندگی یکی از یاران امام حسین (علیه السلام).
  • رمان دیانا که بود: یک اثر داستانی در حوزه بزرگسال.
  • رمان زنی در جزیره گمنام: رمانی با مضامین اجتماعی و انسانی.
  • شبستان دل (سفرنامه حج): تجربه ای شخصی از سفر معنوی حج.
  • نزدیک تر بیا احمد (داستان معراج): روایتی جذاب از معراج پیامبر اکرم (ص).
  • خاتون عشق (داستان حضرت نرجس خاتون، علیهاالسلام): زندگی نامه داستانی مادر امام زمان (عج).
  • چهار بانوی تاریخ ساز: معرفی شخصیت های برجسته زن در تاریخ اسلام.

زواریان با این آثار متنوع، توانسته مخاطبان گسترده ای را جذب کند و نقش مؤثری در ترویج فرهنگ و ارزش های دینی از طریق هنر داستان نویسی ایفا کند.

سوالات متداول درباره کتاب وقتی آهو خانم به تله افتاد

این کتاب برای چه گروه سنی توصیه می شود؟

این کتاب به طور خاص برای کودکان گروه سنی ۷ تا ۱۲ سال طراحی و نگاشته شده است. زبان ساده و داستان پرکشش آن برای این گروه سنی کاملاً مناسب است و به آن ها کمک می کند تا با مفاهیم داستانی و اخلاقی به خوبی ارتباط برقرار کنند.

آیا این کتاب تنها بخشی از یک مجموعه است؟

بله، «وقتی آهو خانم به تله افتاد» جلد پنجم و یکی از مهم ترین عناوین مجموعه پنج جلدی «با ادب چون» است که توسط زهرا زواریان به نگارش درآمده است. هر جلد از این مجموعه به یکی از کرامات ائمه اطهار (علیهم السلام) با محوریت حیوانات می پردازد.

آیا داستان وقتی آهو خانم به تله افتاد بر اساس واقعیت است؟

داستان «وقتی آهو خانم به تله افتاد» اثری داستانی و تخیلی است که با الهام از کرامات و مفاهیم مذهبی، به ویژه کرامتی که به امام رضا (علیه السلام) منسوب است، نگارش شده است. هدف اصلی آن، انتقال پیام های اخلاقی و دینی در قالب قصه ای جذاب و ملموس برای کودکان است.

پیام اصلی داستان چیست؟

پیام های اصلی داستان شامل اهمیت وفای به عهد، مهربانی و رأفت بی کران ائمه اطهار، توکل و امیدواری به خدا در شرایط سخت، فداکاری مادرانه، و امکان تغییر و توبه انسان (با تحول شخصیت شکارچی) است.

آیا این کتاب نسخه صوتی نیز دارد؟

بله، این کتاب دارای نسخه صوتی نیز هست و توسط ناشران صوتی مختلف برای دسترسی راحت تر کودکان و خانواده ها عرضه شده است. این نسخه صوتی امکان شنیدن داستان را در زمان هایی مانند سفر یا پیش از خواب فراهم می کند.

«داستان وقتی آهو خانم به تله افتاد، با محوریت کرامت امام رضا (علیه السلام) و وفای به عهد یک آهو، به کودکان می آموزد که مهربانی، صداقت و توکل به خدا، چگونه می تواند مسیر زندگی را متحول کند و حتی سخت ترین دل ها را نیز به نرمی و پشیمانی وادارد.»

جمع بندی و نتیجه گیری

کتاب «وقتی آهو خانم به تله افتاد» از زهرا زواریان، اثری است که به راستی در تربیت نسل جدید نقش آفرینی می کند. این داستان نه تنها با روایت شیرین و جذاب خود، کودکان را سرگرم می کند، بلکه با انتقال پیام های اخلاقی و دینی عمیق، بذر ارزش های انسانی و معنوی را در وجود آن ها می کارد. خواننده، در طول این روایت، شاهد فداکاری مادرانه آهو، مهربانی و کرامت بی انتهای امام رضا (علیه السلام) و تحول عمیق شکارچی می شود. این کتاب، گواهی بر این حقیقت است که داستان های خوب، می توانند پلی باشند میان دنیای کودکی و مفاهیم والای انسانی و الهی.

در پایان، مطالعه یا حتی گوش دادن به نسخه صوتی این کتاب، تجربه ای ارزشمند برای هر کودکی خواهد بود. این داستان، نه تنها لحظاتی دلنشین را برای کودکان فراهم می آورد، بلکه درسی ماندگار درباره صداقت، وفای به عهد، توکل و قدرت شفاعت ائمه را در ذهن آن ها حک می کند. اگر این کتاب را مطالعه کرده اید، نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید تا دیگران نیز از آن بهره مند شوند. برای دسترسی به این داستان شیرین و غنی، می توانید نسخه چاپی یا صوتی آن را تهیه کنید و فرزندان خود را به این سفر معنوی دعوت نمایید.

دکمه بازگشت به بالا