دهداری همچنان گلوله برفی میخورد!
ما ما بودیم ، اوضاع فرقی با گذشته نداشت ، فقط شکل آن تغییر کرد و اسبها ضخیم تر می شدند. به نظر می رسد روزی است که پرویز دهداری 30 سال پیش با برف از تارتان آزاد شد. یک کلاه نمدی روی زمین افتاد ، قند در سینه دو شلوار جین تیمی که تعادل خود را از دست داده و تیم ملی را رها کردند ذوب شد.
به گزارش گزارشگر یک ، مهدی طاهرخانی روزنامه باتائان امروز نوشته شده است: اکنون ما به سوم دسامبر رسیده ایم. سالگرد درگذشت مردی نامیرا به عنوان “معلم اخلاق” در فوتبال ایران. پرویز دهداری جام های زیادی را به دست نیاورد و از نظر فنی یکی از بهترین های تیم ملی ایران نبود ، اما آنچه او را از سایرین جدا می کند همان اصلی است که هرگز از آن منحرف نمی شود. او اهل مدرسه شاهین بود و قیمت جام را می دانست ، اما ارزان آن را فروخت. از آنچه دهداری پشت سر گذاشت چه چیزی باقی مانده است؟ اخلاق فوتبال ما دقیقاً کجاست و وضعیت سکو چگونه بهبود یافته است؟ در آن روز آنها در آن زمان مربی تیم ملی را با چشمان خود زدند و 20 سال بعد هواداران را با سنگ روی همین سکو کور کردند. ده ها فاجعه دیگر که از نارنجک در همان سکو برای پاک کردن چشم سربازان استفاده می کردند و هیچ درسی نمی گرفتند ، از همه مهمتر پیروزی و پیروزی به هر قیمت.
چند روز پیش ، او پس از غلبه بر مدیر استقلال آواز ، با یک جمله کوتاه 3 کلمه ای دوباره آینه را جلوی ما گذاشت و نشان داد اخلاق در فوتبال ما کجاست. بسیاری می توانند این را توجیه کنند که کلماتی مانند آب نبات در مرکز آموزش و رقابت رد و بدل می شود و تنها بدبختی محمود پکری این است که دوربینی را در دست خود بگیرد و چیزی را که نباید ضبط شود در جایی که نباید باشد ضبط کند. و پخش عذر بیش از گناه
توضیحی که می شنوید بیشتر به شما آسیب می زند. این چیزها در فوتبال ما طبیعی است ، چرا؟ زیرا فردا آنها همه چیز را در مقیاس جام قرار می دهند و پیروز می شوند و نمی گویند فلانی به اخلاق و اصول خود پایبند است. آنها فقط می گویند او چند جام و چند بازی برنده شده است.
فضایی است که در آن شما با جملات مضحک ‘اجی مجی’ روبرو خواهید شد ، جادویی که کودکان 60 ساله را در یک مسابقه فوتبال زنده در تلویزیون می خنداند. اما این بار من و تو نمی توانیم بخندیم. پشت این حرف ها صدها میلیون تومان پول و اعتقاد مربیان و کادر فنی به جادو وجود دارد.
وقتی اخلاق فراموش شود و فقط پیروزی ارزش آن را داشته باشد ، جادوگران و جادوگران باید در کنار تیم بایستند و “Sand and Astrolabe” را در میدان سبز برای پیروزی باز کنند. این وضعیت برای کارشناسان فوتبال ما رقم خورده است. فروش سالانه فوتبال بیش از 750 میلیارد است ، اما در پایان او به روسپیگری ناپسند نزدیک می شود و به “آجی مارژ” گوش می دهد.
پرویز دهداری ده ها سال پیش مورد اصابت گلوله های برفی قرار گرفت و اکنون به هیچ کجا روی سکوهایی که گلوله های برف در آن دیده نمی شود شلیک نمی کند. دامنه دقیق تر و گسترده تر. اگر به ما نپیوندید ، می آیید و گلوله ها جان شما را می گیرند. و می توانیم ببینیم که مربی پس از شکست بیش از حد عنان را از دست داده تا جایی که نمی تواند اسب خود را کنترل کند. او قسم می خورد و هرگز از جامعه به خاطر شنیدن سخنان زشت خود عذرخواهی نمی کند. این فوتبال غیراخلاقی ما است و اکنون اظهارات مودبانه و فحاشی داریم. فقط یک دلیل وجود دارد. ارزش جام به دلیل زندگی و سخنان مردم افزایش یافته است و ما فقط جنبه حرفه ای “مرده اما ببر” را یاد گرفته ایم. واقعاً! آیا می دانید چه کسی اولین بار پاها را زیر تابوت گرفت؟ آنهایی که آثاری از برف در دست دارند!
انتهای پیام