روحانی هم به باشگاه روسای جمهور مطرود و مغضوب نظام پیوست!
عجیب است که همه این روسای جمهور با رأی چند نفر انتخاب شدند ، اما این مزیت هیچ چیزی نتوانست آنها را از انکار و خشم باز دارد.
برخلاف همه معیارهای عقلانی و دینی ، معدود افرادی که به این نهاد مقام مقدس و آسمانی می دهند ، مشکل را تجزیه و تحلیل می کنند تا این روسای جمهور نتوانند منوی مقدس ، عالی و انقلابی این موسسه و افراد آن را درک کرده و اجرا کنند. آنها به بصیرت نیاز داشتند و اشتباه می کردند. با این حال ، مشکل هیچ ارتباطی با این توهمات ندارد و نشان دهنده یک نقص ساختاری و گفتمانی در نحوه اداره جمهوری اسلامی است.
البته این کاستی ها دستاوردهای مهمی در چند سال گذشته بود که سیستم توانست بر ناکارآمدی و بحران با محوریت نظام ریاست جمهوری منتخب و مردم تمرکز کند و آزادی از آنها را نشان دهد. و کشور
در بسیاری از کارکردها ، مانند سیاست خارجی ، نمی توان توصیف قوه مجریه و دولت را از سیستم به طور کلی جدا کرد و موفقیت عملکردی آن به دلیل سیستم و کاستی ها و ضعف های آن است. وی جمهوری و نظام را بی گناه و عاری از گرفتاری کشور می دانست.
منطق عقلانی ، عرفی و حقوقی می گوید: “من غارتگر چیزها هستم” ، به این معنی که غنایم و دستاوردها به نام او ثبت می شود و ضررها و شکست ها به نام او ثبت می شود.
اگر دولتها در 40 سال گذشته راه واقعاً اشتباه ، غیر انقلابی و غرب گرا را در پیش گرفته اند ، چرا با نظارت و محاسبه نهادهای نظارتی و قضایی سیستم مورد انتقاد ، اصلاح و مجازات قرار نگرفته است؟ آیا این روسای جمهور همه شایستگی شورای نگهبان را ندارند؟
مجمع انقلاب در ماه اول تأسیس دولت روحانی تلاش کرد تا استیضاح کند ، اما چرا با آن مخالفت کرد ؟!
مکانیزم حکومتی چیست که در آن همه دولتها با حمایت سیستم زندگی به پایان رسیدند ، اما در عین حال همه آنها رد شدند ؟!
حال این سال مطرح می شود که آیا رئیس جمهور جدید باید چهار یا هشت سال دیگر منتظر این سرنوشت بماند؟ اما مهمترین س isال این است که آیا ملت و مردم آن هنوز ظرفیت مقاومت در برابر این مدل حکومتی عجیب و شگفت انگیز را دارند که همچنان به افزایش آسیب و بحران در ایران ادامه می دهد؟