زبان تفکر ناشنوایان چیست؟
زبان تفکر ناشنوایان موضوعی پیچیده و چندوجهی است که اغلب با تصورات نادرستی همراه است. بسیاری از افراد تصور می کنند که تفکر همواره وابسته به زبان گفتاری است و بنابراین برای ناشنوایان که از این نوع زبان محروم هستند فرآیند اندیشیدن با چالش های اساسی روبرو خواهد بود. اما واقعیت این است که تفکر پدیده ای بسیار گسترده تر و انعطاف پذیرتر از آن است که صرفاً به زبان گفتاری محدود شود. افراد ناشنوا نیز مانند سایر انسان ها از ظرفیت کامل تفکر برخوردارند اما سازوکارهای ذهنی آن ها ممکن است با افراد شنوا تفاوت هایی داشته باشد. این تفاوت ها ناشی از تجربه های حسی متفاوت روش های ارتباطی جایگزین و نحوه پردازش اطلاعات در مغز است. در این مقاله به بررسی عمیق تر زبان تفکر در ناشنوایان می پردازیم. ابتدا به این سوال پاسخ می دهیم که افراد ناشنوا پیش از یادگیری زبان چگونه فکر می کنند. سپس به بررسی نقش زبان اشاره در فرآیند تفکر آن ها می پردازیم و انواع مختلف زبان اشاره و ویژگی های آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم. در ادامه به اهمیت آموزش و توانمندسازی افراد ناشنوا در جهت رشد و شکوفایی توانایی های ذهنی آن ها می پردازیم و چالش های ارتباطی و اجتماعی که این افراد با آن مواجه هستند را بررسی می کنیم. همچنین به وضعیت افرادی که با هر دو معلولیت ناشنوایی و نابینایی متولد می شوند خواهیم پرداخت و روش های ارتباطی و تفکر آن ها را مورد بحث قرار خواهیم داد. هدف از این مقاله ارائه درکی جامع و دقیق از فرآیند تفکر در ناشنوایان و ترویج نگرشی مثبت و توانمندساز نسبت به این گروه از افراد جامعه است.

زبان تفکر ناشنوایان چیست؟
زبان تفکر ناشنوایان بسته به شرایط و تجربیات فردی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. در حالی که افراد شنوا معمولاً از زبان گفتاری به عنوان ابزار اصلی تفکر استفاده می کنند ناشنوایان ممکن است از زبان اشاره تصاویر ذهنی احساسات و سایر حواس برای اندیشیدن بهره ببرند. در واقع زبان تفکر لزوماً به زبان گفتاری محدود نمی شود و می تواند شامل هر نوع نظام نمادینی باشد که فرد برای سازماندهی و پردازش اطلاعات از آن استفاده می کند. برای ناشنوایانی که زبان اشاره را فرا گرفته اند این زبان به ابزاری قدرتمند برای تفکر تبدیل می شود. آن ها می توانند مفاهیم انتزاعی ایده ها و استدلال ها را از طریق زبان اشاره در ذهن خود شکل دهند و با استفاده از آن به حل مسائل و تصمیم گیری بپردازند. اما برای ناشنوایانی که به زبان اشاره دسترسی ندارند فرآیند تفکر ممکن است بیشتر متکی به تصاویر ذهنی احساسات و تجربیات حسی باشد. این افراد ممکن است از طریق تجسم اشیاء رویدادها و مفاهیم به درک و پردازش اطلاعات بپردازند. همچنین احساسات و هیجانات می توانند نقش مهمی در تفکر آن ها ایفا کنند و به آن ها کمک کنند تا موقعیت ها و روابط اجتماعی را درک کنند.
تفکر افراد ناشنوا پیش از یادگیری زبان
تفکر افراد ناشنوا پیش از یادگیری زبان موضوعی است که توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. در این دوران کودکان ناشنوا هنوز به نظام نمادین مشخصی برای سازماندهی و بیان افکار خود دست نیافته اند. با این حال این بدان معنا نیست که آن ها قادر به تفکر نیستند. بلکه آن ها از روش های دیگری برای پردازش اطلاعات و درک جهان پیرامون خود استفاده می کنند. یکی از این روش ها استفاده از حواس بینایی و لامسه است. کودکان ناشنوا از طریق مشاهده دقیق محیط اطراف و لمس اشیاء اطلاعات زیادی را کسب می کنند و از این اطلاعات برای ساختن درک خود از جهان استفاده می کنند. همچنین آن ها از حرکات بدن حالات چهره و سایر نشانه های غیرکلامی برای برقراری ارتباط با دیگران و بیان نیازها و خواسته های خود استفاده می کنند. محققان بر این باورند که این تجربیات اولیه نقش مهمی در شکل گیری ساختارهای شناختی و توانایی های تفکر در کودکان ناشنوا ایفا می کنند. با این حال فقدان دسترسی به زبان در این دوران می تواند چالش هایی را نیز به همراه داشته باشد. کودکان ناشنوا ممکن است در درک مفاهیم انتزاعی استدلال منطقی و حل مسائل پیچیده با مشکلاتی روبرو شوند. به همین دلیل آموزش زودهنگام زبان اشاره به این کودکان از اهمیت بسزایی برخوردار است.
آشنایی و یادگیری مهارت های زبانی در بین افراد ناشنوا
آشنایی و یادگیری مهارت های زبانی در بین افراد ناشنوا نقشی حیاتی در رشد شناختی اجتماعی و عاطفی آن ها ایفا می کند. زبان ابزاری قدرتمند برای تفکر برقراری ارتباط یادگیری و مشارکت در جامعه است. برای ناشنوایان زبان اشاره زبانی طبیعی و در دسترس است که می تواند به آن ها کمک کند تا به این اهداف دست یابند. یادگیری زبان اشاره به ناشنوایان این امکان را می دهد تا افکار احساسات و ایده های خود را به طور کامل و دقیق بیان کنند. همچنین این زبان به آن ها کمک می کند تا با دیگران ارتباط برقرار کنند اطلاعات را به دست آورند و در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی شرکت کنند. علاوه بر زبان اشاره آموزش زبان گفتاری و نوشتاری نیز برای ناشنوایان اهمیت دارد. اگرچه ممکن است یادگیری این زبان ها برای ناشنوایان با چالش هایی همراه باشد اما تسلط بر آن ها می تواند فرصت های بیشتری را برای تحصیل اشتغال و مشارکت در جامعه برای آن ها فراهم کند. امروزه روش های مختلفی برای آموزش زبان به ناشنوایان وجود دارد از جمله روش های دیداری شنیداری و لمسی. انتخاب روش مناسب بستگی به شرایط و نیازهای فردی هر دانش آموز دارد. نکته مهم این است که آموزش زبان به ناشنوایان باید از سنین پایین آغاز شود و به طور مداوم و پیوسته ادامه یابد.
نقش تعلیم در رشد افراد ناشنوا
تعلیم و آموزش نقشی تعیین کننده در رشد و شکوفایی استعدادهای افراد ناشنوا ایفا می کند. آموزش مناسب و با کیفیت به ناشنوایان این امکان را می دهد تا دانش مهارت ها و توانایی های لازم برای زندگی مستقل و موفق را کسب کنند. تعلیم و تربیت ناشنوایان باید به گونه ای طراحی شود که نیازهای ویژه آن ها را در نظر بگیرد. این بدان معناست که معلمان باید با زبان اشاره آشنا باشند از روش های آموزشی دیداری و تعاملی استفاده کنند و محیطی حمایتی و تشویق کننده برای دانش آموزان فراهم کنند. علاوه بر این آموزش ناشنوایان باید شامل توسعه مهارت های زبانی تفکر انتقادی حل مسئله و مهارت های اجتماعی باشد. همچنین آموزش های فنی و حرفه ای می تواند به ناشنوایان کمک کند تا شغل مناسبی پیدا کنند و از نظر اقتصادی مستقل شوند. خانواده ها نیز نقش مهمی در آموزش و پرورش ناشنوایان ایفا می کنند. والدین باید از همان ابتدا با زبان اشاره آشنا شوند و با فرزندان خود به زبان اشاره صحبت کنند. همچنین آن ها باید فرزندان خود را تشویق کنند تا در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی شرکت کنند و با افراد دیگر تعامل داشته باشند. با حمایت و آموزش مناسب ناشنوایان می توانند به پتانسیل کامل خود دست یابند و به اعضای فعال و سازنده جامعه تبدیل شوند.
زبان اشاره
زبان اشاره زبانی بصری-حرکتی است که توسط جوامع ناشنوا در سراسر جهان استفاده می شود. این زبان دارای دستور زبان واژگان و قواعد خاص خود است و به اندازه زبان های گفتاری پیچیده و غنی است. زبان اشاره از طریق حرکات دست حالات چهره و حرکات بدن مفاهیم و ایده ها را منتقل می کند. هر حرکت دست نشان دهنده یک واژه یا مفهوم است و ترکیب این حرکات جملات و عبارات را شکل می دهد. زبان اشاره تنها یک تقلید از زبان گفتاری نیست بلکه زبانی مستقل و کامل است که دارای ساختار و قواعد خاص خود است. در واقع زبان اشاره زبانی طبیعی برای ناشنوایان است و به آن ها این امکان را می دهد تا به طور کامل و دقیق با دیگران ارتباط برقرار کنند. امروزه زبان های اشاره مختلفی در سراسر جهان وجود دارد که هر کدام ویژگی ها و قواعد خاص خود را دارند. برخی از این زبان ها مانند زبان اشاره آمریکایی (ASL) و زبان اشاره بریتانیایی (BSL) بسیار پرکاربرد هستند و توسط تعداد زیادی از افراد ناشنوا استفاده می شوند. یادگیری زبان اشاره نه تنها برای ناشنوایان بلکه برای افراد شنوا نیز می تواند بسیار مفید باشد. این زبان می تواند به آن ها کمک کند تا با ناشنوایان ارتباط برقرار کنند فرهنگ ناشنوایان را درک کنند و دیدگاه جدیدی نسبت به زبان و ارتباطات به دست آورند.
دسته بندی
زبان های اشاره را می توان بر اساس معیارهای مختلفی دسته بندی کرد. یکی از این معیارها منشأ تاریخی و جغرافیایی آن ها است. بر این اساس زبان های اشاره را می توان به خانواده های زبانی مختلف تقسیم کرد که هر کدام دارای ریشه ها و ویژگی های مشترکی هستند. دسته بندی دیگر بر اساس ساختار زبانی است. برخی از زبان های اشاره ساختاری مشابه با زبان های گفتاری دارند در حالی که برخی دیگر ساختاری متفاوت دارند. همچنین زبان های اشاره را می توان بر اساس میزان استفاده و تعداد کاربران نیز دسته بندی کرد. برخی از زبان های اشاره بسیار پرکاربرد هستند و توسط تعداد زیادی از افراد ناشنوا استفاده می شوند در حالی که برخی دیگر کمتر شناخته شده هستند و تعداد کاربران آن ها محدود است. در نهایت دسته بندی زبان های اشاره می تواند به درک بهتر این زبان ها و تفاوت های آن ها کمک کند.
گونه شناسی
گونه شناسی زبان های اشاره به بررسی ویژگی های ساختاری و زبانی مختلف این زبان ها می پردازد. این ویژگی ها شامل ترتیب واژه ها نوع نشانه ها استفاده از فضا و سایر عناصر زبانی است. گونه شناسی زبان های اشاره به محققان کمک می کند تا الگوهای مشترک و تفاوت های موجود در بین زبان های اشاره مختلف را شناسایی کنند. همچنین این بررسی ها می تواند به درک بهتر چگونگی شکل گیری و تکامل زبان های اشاره کمک کند. یکی از یافته های مهم در زمینه گونه شناسی زبان های اشاره این است که زبان های اشاره دارای تنوع بسیار زیادی هستند و از نظر ساختاری با زبان های گفتاری تفاوت های قابل توجهی دارند. این تفاوت ها ناشی از ماهیت بصری-حرکتی زبان اشاره و نحوه پردازش اطلاعات در مغز ناشنوایان است. به عنوان مثال در بسیاری از زبان های اشاره ترتیب واژه ها انعطاف پذیرتر از زبان های گفتاری است و اطلاعات مربوط به زمان مکان و فاعل از طریق نشانه های غیردستی مانند حالات چهره و حرکات بدن منتقل می شود.
گونه نوشتاری
برخلاف زبان های گفتاری که دارای سیستم نوشتاری استاندارد هستند زبان اشاره فاقد سیستم نوشتاری واحد و پذیرفته شده ای است. این موضوع چالش هایی را برای ثبت مستندسازی و آموزش زبان اشاره ایجاد می کند. با این حال تلاش هایی برای ایجاد سیستم های نوشتاری برای زبان اشاره صورت گرفته است. یکی از این سیستم ها سیستم نوشتاری SignWriting است که توسط والری ساتون ابداع شده است. SignWriting یک سیستم نوشتاری بصری است که از نمادهای مختلف برای نشان دادن حرکات دست حالات چهره و حرکات بدن استفاده می کند. این سیستم می تواند برای نوشتن هر زبان اشاره ای مورد استفاده قرار گیرد و به ناشنوایان و شنوایان این امکان را می دهد تا زبان اشاره را بخوانند و بنویسند. با این حال SignWriting هنوز به طور گسترده مورد استفاده قرار نمی گیرد و چالش هایی برای پذیرش و رواج آن وجود دارد. از جمله این چالش ها پیچیدگی سیستم عدم وجود فونت های استاندارد و عدم آشنایی کافی کاربران با این سیستم است. با وجود این چالش ها تلاش ها برای توسعه و ترویج سیستم های نوشتاری برای زبان اشاره ادامه دارد و امید است که در آینده سیستم نوشتاری واحد و استانداردی برای زبان اشاره ایجاد شود.
خانواده های زبانی
مانند زبان های گفتاری زبان های اشاره نیز دارای خانواده های زبانی هستند. زبان های اشاره ای که از نظر تاریخی با یکدیگر مرتبط هستند و دارای ویژگی های زبانی مشترکی هستند در یک خانواده زبانی قرار می گیرند. یکی از شناخته شده ترین خانواده های زبانی اشاره خانواده زبان اشاره فرانسوی (LSF) است. این خانواده شامل زبان اشاره فرانسوی و زبان های اشاره ای است که از آن مشتق شده اند مانند زبان اشاره آمریکایی (ASL) و زبان اشاره ایرلندی (ISL). زبان اشاره آمریکایی در قرن نوزدهم توسط لورنت کلرک یک معلم ناشنوای فرانسوی به آمریکا آورده شد و به سرعت در بین جوامع ناشنوای آمریکایی گسترش یافت. امروزه زبان اشاره آمریکایی یکی از پرکاربردترین زبان های اشاره در جهان است و توسط میلیون ها نفر استفاده می شود. خانواده های زبانی اشاره دیگر شامل خانواده زبان اشاره بریتانیایی (BSL) و خانواده زبان اشاره ژاپنی (JSL) هستند. بررسی خانواده های زبانی اشاره به محققان کمک می کند تا روابط تاریخی و فرهنگی بین جوامع ناشنوا را درک کنند و الگوهای تکامل زبان های اشاره را شناسایی کنند.
بر پایه منطقه
زبان های اشاره اغلب بر اساس منطقه جغرافیایی که در آن استفاده می شوند دسته بندی می شوند. به عنوان مثال زبان اشاره آمریکایی (ASL) در آمریکای شمالی زبان اشاره بریتانیایی (BSL) در بریتانیا و زبان اشاره فرانسوی (LSF) در فرانسه استفاده می شوند. با این حال این دسته بندی همیشه دقیق نیست و ممکن است زبان های اشاره ای وجود داشته باشند که در چندین منطقه مختلف استفاده شوند. همچنین در برخی از مناطق ممکن است چندین زبان اشاره مختلف وجود داشته باشد. به عنوان مثال در هند بیش از ۲۰۰ زبان اشاره مختلف وجود دارد که هر کدام در منطقه خاصی استفاده می شوند. تنوع زبان های اشاره در مناطق مختلف نشان دهنده تنوع فرهنگی و زبانی جوامع ناشنوا در سراسر جهان است. این تنوع چالش هایی را برای برقراری ارتباط بین ناشنوایان از مناطق مختلف ایجاد می کند اما در عین حال فرصت هایی را نیز برای تبادل فرهنگی و زبانی فراهم می کند.
اختلالات ناشنوایی
اختلالات ناشنوایی طیف گسترده ای از شرایط را شامل می شود که باعث کاهش یا از دست دادن شنوایی می شوند. این اختلالات می توانند مادرزادی باشند یا در طول زندگی به وجود آیند. علل ناشنوایی می تواند ژنتیکی عفونی ناشی از ضربه یا قرار گرفتن در معرض صداهای بلند باشد. ناشنوایی می تواند بر جنبه های مختلف زندگی فرد از جمله ارتباطات تحصیلات اشتغال و سلامت روان تأثیر بگذارد. با این حال با تشخیص زودهنگام مداخله مناسب و حمایت های لازم ناشنوایان می توانند زندگی مستقل و موفقی داشته باشند. امروزه روش های مختلفی برای درمان ناشنوایی وجود دارد از جمله سمعک کاشت حلزون و زبان اشاره. سمعک دستگاهی الکترونیکی است که صداها را تقویت می کند و به افراد کم شنوا کمک می کند تا بهتر بشنوند. کاشت حلزون یک عمل جراحی است که در آن یک دستگاه الکترونیکی در گوش داخلی قرار داده می شود و به طور مستقیم عصب شنوایی را تحریک می کند. زبان اشاره زبانی بصری-حرکتی است که به ناشنوایان این امکان را می دهد تا با دیگران ارتباط برقرار کنند. انتخاب روش مناسب برای درمان ناشنوایی بستگی به نوع و شدت ناشنوایی سن فرد و سایر عوامل دارد.
ارتباط مهم ترین مشکل ناشنوایان
ارتباط اغلب به عنوان مهم ترین چالش پیش روی ناشنوایان شناخته می شود. توانایی برقراری ارتباط موثر برای مشارکت کامل در جامعه دستیابی به فرصت های آموزشی و شغلی و حفظ روابط اجتماعی سالم ضروری است. ناشنوایان به دلیل محدودیت در شنوایی ممکن است در درک گفتار شرکت در مکالمات و دسترسی به اطلاعات با مشکلاتی روبرو شوند. این مشکلات می تواند منجر به انزوا افسردگی و کاهش اعتماد به نفس شود. با این حال با استفاده از روش های ارتباطی جایگزین مانند زبان اشاره لب خوانی و فناوری های کمکی شنوایی ناشنوایان می توانند بر این چالش ها غلبه کنند و به طور موثر با دیگران ارتباط برقرار کنند. آموزش زبان اشاره به خانواده ها دوستان و همکاران ناشنوایان می تواند به ایجاد محیطی حمایتی و فراگیر کمک کند. همچنین فراهم کردن دسترسی به خدمات ترجمه زبان اشاره و زیرنویس برای برنامه های تلویزیونی فیلم ها و سایر رسانه ها می تواند به ناشنوایان کمک کند تا به اطلاعات دسترسی داشته باشند و در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی شرکت کنند. با تلاش و حمایت می توان موانع ارتباطی را برای ناشنوایان کاهش داد و به آن ها کمک کرد تا به پتانسیل کامل خود دست یابند.
افرادی که نابینا و ناشنوا متولد می شوند
افرادی که با هر دو معلولیت ناشنوایی و نابینایی متولد می شوند با چالش های منحصر به فردی روبرو هستند. این افراد از دو حس اصلی برای دریافت اطلاعات از محیط اطراف محروم هستند و برای برقراری ارتباط و یادگیری به روش های جایگزین نیاز دارند. با این حال با وجود این چالش ها افراد نابینا و ناشنوا می توانند زندگی مستقل و موفقی داشته باشند. یکی از روش های اصلی ارتباطی برای افراد نابینا و ناشنوا استفاده از زبان اشاره لمسی است. در این روش فرد شنوا حرکات دست زبان اشاره را بر روی دست فرد نابینا انجام می دهد و فرد نابینا از طریق لمس پیام را دریافت می کند. روش های ارتباطی دیگر شامل استفاده از حروف برجسته (بریل) و دستگاه های کمکی ویژه است. آموزش و توانمندسازی افراد نابینا و ناشنوا نیازمند رویکردی تخصصی و فردی است. معلمان و مربیان باید با روش های ارتباطی و آموزشی مناسب آشنا باشند و محیطی حمایتی و تشویق کننده برای دانش آموزان فراهم کنند. همچنین خانواده ها و دوستان نیز نقش مهمی در حمایت و تشویق افراد نابینا و ناشنوا ایفا می کنند. با حمایت و آموزش مناسب افراد نابینا و ناشنوا می توانند به پتانسیل کامل خود دست یابند و به اعضای فعال و سازنده جامعه تبدیل شوند.
آیا تفکر بدون زبان امکان پذیر است؟
بله تفکر بدون زبان امکان پذیر است. تفکر می تواند شامل تصاویر ذهنی احساسات و حس های بدنی باشد به ویژه در مراحل اولیه رشد یا در افراد ناشنوا قبل از یادگیری زبان.
ناشنوایان چگونه خواب می بینند؟
ناشنوایان خواب هایی مشابه افراد شنوا می بینند با این تفاوت که ممکن است تصاویر و حرکات دست (در صورت استفاده از زبان اشاره) نقش بیشتری در خواب هایشان داشته باشد.
آیا افراد ناشنوا با زبان اشاره فکر می کنند؟
بسیاری از ناشنوایانی که زبان اشاره را می دانند با استفاده از آن فکر می کنند. زبان اشاره به آن ها امکان می دهد مفاهیم را به صورت بصری و حرکتی در ذهن خود پردازش کنند.