مدیران هنرستانها ما را کارت بانکی میبینند!/ به بچهها بگوییم هدایت بخوانند که چه شود؟
محمود سالاری میگوید: در اغلب هنرستانها یک جمله دینی روی دیوارها نیست؛ گویی که به یک مدرسه در منطقه لائیک ترکیه رفتهای ولی مدیران آنها مدام میگویند که فلان امکانات را نداریم و ما را کارت بانکی میبینند. باید از آنها پرسید آخر امکانات بدهیم که شما چه کنید؟ تنها میگویند که شما کاری نداشته باش ما چه میکنیم ولی نمیشود که!
به گزارش خبرنگار گزارشگر یک، آیین امضای تفاهمنامه همکاری بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت آموزش و پرورش با حضور محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش و محمود سالاری معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همراه با رونمایی از نشان ملی آموزش هنر امروز شنبه ـ ۱۳ اسفند ماه ـ برگزار شد.
محمود سالاری ـ معاون هنری ـ در ابتدای این برنامه تصریح کرد: میخواهیم هنرجویان را هنرمند کنیم ولی آنها را از بافت دین و اخلاق خارج میکنیم و در بافت دیگری به آنها هنر آموزش میدهیم. هنرجویانی که تکنیک بلد هستند و در حوزه بافت هنری کاستی زیادی دارند. اگر میخواهید گفتمان را از بین ببرید، نشانههای آن را از بین ببرید. نشانهها در گفتمان نقش اساسی دارند. این نشانهها چه تصویری، چه واژگانی و چه صوتی، همگی نشانههای گفتمانی هستند که متأسفانه در اغلب هنرستانها رعایت نمیشود.
او ادامه داد: ما باید نگران گفتمان و مفاهیمی باشیم که در حال از بین رفتن است. متاسفانه در بازدیدهایی که از هنرستانها دارم، گفتمان انقلابی به ندرت دیده میشود. مثلاً در هنرستان شهر دارالعباده یزد یک خط خوشنویسی دیده نمیشود. شما نسلی را تربیت میکنید که در حال فاصله گرفتن از معنویات هستند.
معاون امور هنری تصریح کرد: در برخی از هنرستانها گویی کسی به حجاب اعتقادی ندارد و کسی هم تلاش نمیکند مشکل را حل کند. در ژوژمانهایشان یک بار یک کار مذهبی نیست. همه تلاش خود را میکنند که یک موقع کسی نگوید با ما هستند اگر با شهدا نیستید با که هستید؟ ما از آرمانها دفاع میکنیم نه از فرد.
سالاری خاطرنشان کرد: خوب است گاه یک جانباز را به هنرستانها ببرند تا برای این بچهها حرف بزند. این بچهها پاک هستند ما باید با آنها گفتوگو کنیم. باور کنید من از مشکلات هم آگاه هستم، ولی اینها غصه است. خیلی وقتها از خودم میپرسم ما بعدا چگونه میخواهیم جوابگو باشیم؟
او خطاب به مدیران هنرستانها چنین بیان میکند: اگر هنرجویان را به استادیوم برای عکاسی میبرید، یک بار هم به مزار شهدا و یا آسایشگاه معلولان و جانبازان هم ببرید. اینها چون معنویت ندارند، صبر ندارند. اکثر اینها افسردگی دارند چون بحث ایمانی آنها تقویت نشده است. در کلیساهای خارجی هم که بروید عشق آنها را ساخته است. ولی ما چه هنرمندی تربیت میکنیم؟ این همه آدم تکراری هنر خواندند چه شد؟ یکسری آدم هم باید تربیت کنیم که لایههای معنوی جامعه را تقویت کند. استاد شجریان میگفت خواننده اگر دروغ بگوید صدایش خراب میشود، این را در کدام کلاس آواز به شما میگویند؟ هنرستانهای ما بچههایی را تربیت میکند که رتبه زیر ۱۰ دارد، ولی درباره کوچکترین مسائل وجودی خودش ناتوان است. باید همه ابعاد بچهها را تربیت کنیم.
معاون هنری وزیر ارشاد میگوید که باید فکر کنیم بچهها را برای کجا و چه چیزی تربیت میکنیم. باید روی اصطلاحات حساس باشیم، اگر اینها از بین بروند مفاهیم هم از بین میروند.
او ادامه میدهد: دیدهام سرمشق به دانشآموز دادهاند که کاملا پوچگرا است. صادق هدایت را بین بچهها رواج بدهیم چه از آنها بیرون میآید؟ هر چیزی یک سنی دارد. تهش باعث میشود خودکشی کنند همان اتفاقی که برای هدایت افتاد. اینها عقب ماندگی نیست بلکه توجه به این مسائل باعث میشود که بعدا به سرنوشت تلخی دچار نشوند.
ادامه دارد …