موزهای با آواهای زنده – گزارشگر یک
لیلا عسگری می گوید که شخصیت ها و مفاهیم در زبان ایرانی و در گویشهایی یافت نمی شود که در متن های مکتوب ذکر نشده است ، گفت: زبان ها و گویش های ایرانی اشیا مادی نیستند بلکه موزه های عظیمی هستند که صداها را به صورت زنده زنده می کنند. و کلمات را به من نشان دهید.
گروه زبان ها و گویش های ایرانی فرهنگستان ادبیات و پژوهشگر فارسی در پاسخ به سوالات مکتوب گزارشگر یک در مورد اهمیت و ضرورت حفظ زبان و گویش فارسی گفت: بیشترین تأکید بر مجموعه گویش ها است. اما آیا مصوت گویشی است که اهمیت دارد؟ (البته هنوز به طور کامل امکان پذیر نیست). بدیهی است که پاسخ منفی است. این منابع فراوان فقط در صورت استفاده صحیح علمی قابل استفاده هستند. به ویژه در ایران ، کشوری از مردم متنوع با زبانها و گویشهای مختلف ، گنجینه های ارزشمندی را ارائه می دهد که می تواند برای روشن ساختن گوشه های تاریک زبان ، فرهنگ و تاریخ مورد استفاده قرار گیرد.
زبان و گویش ایرانی مانند موزه عظیمی است که به جای اشیا instead مادی ، صداهای زنده را در قالب نام و کلمات به نمایش می گذارد. نمادها ، اعتقادات و باورهای بی شماری که بر قبایلی که روزگاری در این سرزمین زندگی می کردند حاکم بود ، بسیار مهم یا مورد احترام بودند و تا به امروز نیز حفظ شده اند. تحقیقات جدید و رویکردهای مختلف در مورد زبان ها و گویش ها برای کشف و شناخت گنجینه های موجود در پشت کلمات مورد نیاز فرهنگ انسانی و انتقال مفاهیم خاص مورد نیاز است. همانطور که در تاریخ ایران ، هنگام کشف و شناسایی تخت جمشید ، اهمیت آن در تاریخ ایران مشهود شد. پیش از این ، این سازه عظیم به ندرت در منابع تاریخی و بدون اشاره به گذشته ذکر شده بود ، و نه به عنوان تخت سلیمان ذکر شده بود.
گویش ها منابع شفاهی هستند که گاهی اوقات دارای عناصر قدیمی تر از منابعی مانند اوستا و سایر متون کتبی باستان هستند. بیشتر تاریخ ما پس از کشف و خواندن اوستا روشن شد. با این حال ، اهمیت اوستا توسط محققانی مانند نیبرگ ، محقق ایرانی سوئدی ، که توانست با استفاده از مفاهیم و کلمات اوستایی ، دین ایران باستان را بازسازی کند ، بیشتر تقویت شد. و اطلاعات زیادی در مورد این آیین در تاریکی بیاورید.
زبان و گویش ایرانی توانایی شگفت انگیزی در حفظ کلمات باستانی دارد و شخصیت ها و مفاهیمی که در متون مکتوب ذکر نشده اند یافت می شوند.
برای روشن شدن موضوع ، مثالی می زنیم. “چموش” کلمه ای است که ما در زبان و گویش ایرانی به کار می بریم و ریشه و ریشه آن مشخص نیست. در فرهنگ فارسی این واژه صفت به معنی پایمال اسب است. با این حال ، در زبان و گویش ایران ، حتی زبان فارسی به معنی سرکش ، نافرمانی و مغرور است. یک مطالعه نشان داد که این کلمه با نام خدای موآبیتی ذکر شده در عهد عتیق همراه است. در کتاب مقدس این افراد به استکبار ، تکبر و تکبر معروف بودند. و خداوند آنها را قوم چموش خواند. چموش در زبان و گویش ایرانی رایج است و هیچ گونه دانش و نشانه ای از ارتباط چموش با خط الهی ندارد که از آن باقی مانده است. بنابراین نام این خدا در اعتقادات قبایل باستان ایرانی که به مرور زمان از معنای اصلی خود جدا شدند ، هدف خاصی دارد.
مهمترین و تنها منبعی که در کشف معنای این ارتباط و شناسایی این کلمه به ما کمک کرد ، خزانه داری کلمات باستانی در زبان و گویش ایرانی بود. حفظ کلمات در زبانهایی که تغییرات آوایی کمی دارند یا هیچ تغییری ندارند ، بسیار نادر است و این نشان دهنده توانایی زبانها و گویش ها در حفظ کلمات باستانی اجدادشان است. تحقیق امکان پذیر نیست.
پیشرفت در فناوری و برنامه نویسی رایانه ای ، امکان استفاده از کلمات گویشی را برای غنی سازی گزینه های فارسی و کلمات گسترش داده است. افرادی که در این زمینه کار می کنند برای استفاده از این گنجینه ها در انتخاب کلمات به دانش نیاز دارند. »
انتهای پیام