ندامتگاه زنان قرچک ورامین: معرفی جامع و اطلاعات کامل

ندامتگاه زنان قرچک ورامین
ندامتگاه زنان قرچک ورامین، که بسیاری آن را با نام تلخ زندان زنان شهر ری نیز می شناسند، یکی از بزرگترین مراکز نگهداری زنان زندانی در ایران است. این مکان نه فقط یک زندان، بلکه روایتی عمیق از زندگی های پیچیده، چالش های بی شمار و نقض های مکرر حقوق انسانی است که در دل بیابان های اطراف شرق تهران رقم می خورد. این ندامتگاه، با دیوارهای بلند و فضایی دورافتاده، خود حدیث مفصلی است از رنج ها و امیدهایی که پشت میله هایش پنهان مانده اند. شنیدن داستان های این مکان، نه فقط برای خانواده های زندانیان، بلکه برای هر انسانی که دل در گرو عدالت و حقوق بشر دارد، امری حیاتی است. این مقاله می کوشد تا با کنار زدن پرده ها، نگاهی جامع و بی طرفانه به ابعاد مختلف ندامتگاه زنان قرچک ورامین داشته باشد و واقعیت های جاری در آن را بازگو کند.
کلیات و پیشینه ندامتگاه: روایتی از آغاز تا امروز
برای فهم عمق آنچه در ندامتگاه زنان قرچک ورامین می گذرد، ابتدا باید به معرفی کلی این مرکز و سیر تحولات آن پرداخت. این زندان که در اذهان عمومی با نام های مختلفی شناخته می شود، از همان آغاز با چالش ها و انتقادهای فراوانی همراه بوده است.
نام ها و هویت های گوناگون
ندامتگاه زنان قرچک ورامین، در طول سالیان متمادی با نام های گوناگونی شناخته شده است. برخی آن را با نام رسمی تر «ندامتگاه شهر ری» می خوانند و عده ای دیگر به دلیل موقعیت جغرافیایی اش در نزدیکی قرچک ورامین، از آن با عنوان «زندان زنان قرچک» یاد می کنند. در برخی محافل نیز، این مکان به «زندان زنان تهران بزرگ» شهرت یافته است. این تعدد نام ها، خود گویی نشانه ای است از ابهامات و پیچیدگی هایی که این مرکز را در بر گرفته است، اما هر نامی که بر آن نهاده شود، واقعیت تلخ پشت دیوارهایش را تغییر نمی دهد.
موقعیت جغرافیایی و سیمای فیزیکی
ندامتگاه زنان شهر ری در موقعیتی دورافتاده و در دل بیابان های حوالی شرق تهران، در بزرگراه تهران-ورامین، قرچک، جاده قلعه نو قرار گرفته است. این مکان دور از دسترس، عملاً ملاقات خانواده ها با عزیزانشان را دشوار و طاقت فرسا می سازد. خانواده ها اغلب باید مسافت های طولانی را طی کنند تا شاید فرصت دیدار چند دقیقه ای با زندانیان را به دست آورند، ملاقات هایی که خود نیز مملو از محدودیت ها و نظارت های شدید است. ساختار فیزیکی این ندامتگاه نیز، با سوله های بزرگ و بی روح، به جای ساختمان های استاندارد زندان، خود نشانه ای از شرایط غیرمتعارف و نامناسب آن است. این سوله ها، که برای مقاصد صنعتی طراحی شده اند، اکنون تبدیل به محل نگهداری هزاران انسان شده اند.
تاریخچه ای از تحولات و کاربری ها
زندان زنان قرچک از بدو تأسیس و آغاز به کار، شاهد تحولات زیادی در کاربری و جمعیت زندانیان خود بوده است. در ابتدا، این مکان حتی به عنوان کانون اصلاح و تربیت نیز مطرح بود، اما به مرور زمان به زندانی برای نگهداری زنان با جرایم مختلف تغییر کاربری داد. این تغییرات، بدون توجه به استانداردهای لازم برای یک زندان زنان و نیازهای خاص این گروه از زندانیان صورت گرفت و مشکلات متعددی را به وجود آورد. تاریخچه این ندامتگاه، بازتابی است از رویکردهای مقطعی و بدون برنامه ریزی جامع در حوزه زندانبانی زنان در ایران.
ظرفیت و واقعیت تلخ تراکم
شاید یکی از ریشه ای ترین مشکلات وضعیت زندان قرچک، معضل تراکم جمعیت زندان قرچک باشد. این ندامتگاه با ظرفیت اسمی بسیار محدود، مجبور به نگهداری تعداد بسیار بیشتری از زندانیان است. گزارش ها حاکی از آن است که در هفت سوله این زندان، بیش از دو هزار زندانی نگهداری می شوند، در حالی که ظرفیت واقعی این سوله ها، تنها یک سوم این تعداد را شامل می شود. تصور کنید صدها نفر در فضایی تنگ و محدود، بدون تهویه مناسب و امکانات کافی، روزها و شب های خود را سپری می کنند. این تراکم، نه تنها منجر به مشکلات بهداشتی و درمانی عدیده می شود، بلکه زمینه ساز تنش های روحی و روانی فراوانی میان زندانیان نیز می گردد و فشار مضاعفی بر دوش کارکنان زندان وارد می کند.
ساکنان ندامتگاه: تنوع جرایم و معضل عدم تفکیک
جمعیتی که در ندامتگاه زنان قرچک ورامین به سر می برد، از طیف وسیعی از زنان با اتهامات و پیشینه های مختلف تشکیل شده است. این تنوع، در کنار عدم رعایت اصول اولیه تفکیک جرایم، وضعیت پیچیده تر و بغرنج تری را ایجاد کرده است.
طیف گسترده جرایم: از بدهی تا اتهامات سیاسی
در میان ساکنان زندان قرچک، می توان زنانی را یافت که به دلیل جرایم عمومی همچون قتل، سرقت مسلحانه، قاچاق مواد مخدر و بدهی های مالی در حبس هستند. اما آنچه این ندامتگاه را بیش از پیش در کانون توجهات قرار می دهد، حضور گسترده زندانیان سیاسی و عقیدتی است. نام هایی همچون نسرین ستوده، شکوفه یداللهی و زنان درویش، تنها نمونه هایی از زنانی هستند که به دلایل سیاسی یا عقیدتی در این زندان به سر برده اند. هم نشینی این دو گروه، به ویژه زنان فعال مدنی و سیاسی که ممکن است به جرایم سبک تری متهم باشند، با زندانیان جرایم سنگین، همواره محل انتقاد و نگرانی بوده است.
نقض اصل تفکیک: هم نشینی بی قاعده
یکی از مهم ترین موارد نقض حقوق زنان در زندان قرچک، عدم تفکیک جرایم است. بر اساس استانداردهای بین المللی زندانبانی و حتی قوانین داخلی، زندانیان باید بر اساس نوع جرم، سن و میزان خطرناک بودن تفکیک شوند. اما در این ندامتگاه، زندانیان با جرایم سبک و سنگین، در کنار یکدیگر نگهداری می شوند. فراتر از آن، گاهی کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال نیز، بدون توجه به آسیب پذیری شان، در کنار زندانیان بزرگسال و حتی خطرناک به سر می برند. این بی قانونی، پیامدهای مخربی برای سلامت روانی و امنیت جانی زندانیان، به ویژه قشر آسیب پذیرتر، به همراه دارد و زمینه ساز سوءاستفاده ها و آسیب های جبران ناپذیر می شود.
سرنوشت زندانیان بلاتکلیف: انتظار در هاله ای از ابهام
تصور کنید محکومیت شما به پایان رسیده باشد، جریمه تان را پرداخت کرده باشید، یا حتی رد مال کرده باشید، اما همچنان در زندان بمانید. این سرنوشت تلخ بسیاری از زندانیان بلاتکلیف قرچک است. به دلیل کند بودن روند قضایی، ضعف در اطلاع رسانی به خانواده ها (مانند مشکلات در سامانه ثنا) و پیچیدگی های بوروکراتیک، بسیاری از زنان حتی پس از اتمام دوران محکومیت یا فراهم شدن شرایط آزادی، همچنان در حبس باقی می مانند. روایت هایی از فساد گسترده نیز در این میان به گوش می رسد؛ اینکه چگونه برخی محکومان به اعدام، با پرداخت مبالغ کلان، توانسته اند از زندان رهایی یابند، در حالی که صدها زن دیگر، با سرنوشتی نامعلوم، پشت میله ها چشم انتظار عدالت هستند.
شرایط زندگی در قرچک: نقض فاحش حقوق انسانی
محیط ندامتگاه زنان قرچک ورامین، به گواهی بسیاری از زندانیان سابق و گزارش های حقوق بشری، فرسنگ ها با استانداردهای اولیه زندگی انسانی فاصله دارد. این شرایط، نه تنها دشواری حبس را دوچندان می کند، بلکه سلامت و کرامت انسانی زندانیان را به خطر می اندازد.
فاجعه بهداشتی: محیطی آلوده و بیماری زا
شاید بتوان گفت شرایط بهداشتی زندان قرچک یکی از حادترین ابعاد این ندامتگاه است. تصور کنید بیش از ۲۰۰ نفر زندانی، تنها به دو سرویس بهداشتی دسترسی داشته باشند. حمام ها نیز وضعیتی اسفناک دارند؛ تنها دو اتاقک حمام، بدون درب و قفل، با دیوارهای نم کشیده و کثیف، برای این تعداد زندانی در نظر گرفته شده است. این کمبودها، به همراه مشکلات سیستم فاضلاب که بوی متعفن و گازهای ناشی از آن، مشکلات تنفسی جدی برای بسیاری از زندانیان ایجاد می کند، فاجعه ای تمام عیار است. حضور موش ها و حشرات موذی، آلودگی آب لوله کشی و اجبار به خرید آب سالم برای شرب، همه و همه گوشه ای از مشکلات زندان زنان قرچک در بخش بهداشت است. دستگاه تصفیه آب زندان نیز معمولاً خراب است و اقدامی برای تعمیر یا جایگزینی آن صورت نمی گیرد.
تصور کنید بیش از ۲۰۰ نفر زندانی، تنها به دو سرویس بهداشتی دسترسی داشته باشند و حمام ها نیز بدون درب و قفل، با دیوارهای نم کشیده و کثیف، برای این تعداد زندانی در نظر گرفته شده است. این وضعیت، فاجعه ای تمام عیار است که سلامت و کرامت انسانی را به خطر می اندازد.
تغذیه نامطلوب و محرومیت های رفاهی
کیفیت غذا در زندان زنان شهر ری به شدت پایین و ناسالم است. روایت ها از برنج کپک زده، غذاهای فاسد و عدم وجود وعده های غذایی منظم در برخی دوره ها، دل هر انسانی را به درد می آورد. این سوءتغذیه، نه تنها سلامت جسمانی زندانیان را تهدید می کند، بلکه توان روحی و مقاومت آن ها را نیز تحلیل می برد. علاوه بر غذا، امکانات اولیه رفاهی نیز در این ندامتگاه به شدت محدود است؛ نبود روزنامه، لوازم تحریر، مواد شوینده کافی، سیستم های سرمایش و گرمایش ناکارآمد، همه و همه نشانه ای از بی توجهی به حداقل نیازهای انسانی است. فقدان برنامه های توانمندسازی، آموزش و فعالیت های فرهنگی یا تفریحی نیز، به احساس ناامیدی و بی هدفی در میان زندانیان دامن می زند.
خدمات درمانی ناکافی و مرگ های خاموش
دسترسی به خدمات درمانی و پزشکی کافی، یکی از ابتدایی ترین حقوق هر انسان است که متاسفانه در مسائل درمانی زندان قرچک به شدت نقض می شود. فقدان دسترسی به پزشکان متخصص، کمبود داروهای حیاتی و بی توجهی به بیماران خاص (مانند مبتلایان به سرطان، ایدز، یا بیماری های قلبی) از جمله معضلات بزرگ این بخش است. موارد متعددی گزارش شده است که زندانیان بیمار، حتی با وجود دستور پزشکی قانونی برای مرخصی درمانی، به دلیل وثیقه های سنگین و سنگ اندازی های مسئولان، از این حق محروم مانده اند. داستان هایی همچون زن مبتلا به سرطان رحم که برای مرخصی درمانی اش وثیقه ۱۵ میلیارد تومانی طلب شده، یا خانم ۶۷ ساله ای که عمل قلب باز داشته اما از داروهای حیاتی اش محروم مانده است، تنها نمونه های کوچکی از رنجی است که در این زندان تجربه می شود. متأسفانه، موارد فوت زندانیان به دلیل عدم رسیدگی پزشکی کافی، مانند فوت عاطفه بنایی، نیز بارها گزارش شده است که نشان از عمق فاجعه دارد.
روایت هایی از خشونت و بدرفتاری: «کهریزک دوم» برای زنان
ندامتگاه زنان قرچک ورامین نه تنها به دلیل کمبود امکانات، بلکه به واسطه موارد مکرر بدرفتاری و خشونت سیستماتیک، شهرت منفی یافته است. بسیاری آن را به دلیل شرایط اسفناک و نقض گسترده حقوق بشر، با بازداشتگاه بدنام «کهریزک» مقایسه کرده و از آن به عنوان «کهریزک دوم» یاد می کنند.
شکنجه روحی و جسمی: از ضرب و شتم تا آزار
شهادت های متعددی از درون زندان قرچک به بیرون درز کرده است که از ضرب و شتم سیستماتیک زندانیان توسط مأموران حکایت دارد. استفاده از باتوم، گاز اشک آور، گاز فلفل و شوکر برای سرکوب اعتراضات و تنبیه زندانیان، امری معمول به نظر می رسد. فراتر از شکنجه های جسمی، آزار جنسی و تحقیر زندانیان نیز در برخی گزارش ها به چشم می خورد که ابعاد تاریک تری از این ندامتگاه را آشکار می سازد. شکوفه یداللهی، یکی از زندانیان سیاسی سابق، در کتاب شکنجه سفید به صراحت از ضربه شوکر به سر و صورت زندانیان توسط مأموران سخن گفته است. این گونه رفتارها، نه تنها نقض فاحش کرامت انسانی است، بلکه با هیچ معیار اخلاقی و حقوقی همخوانی ندارد.
سایه «مافیای قدرت»: سرکوب و سانسور در داخل
برخی گزارش ها از وجود یک «مافیای قدرت» در داخل زندان زنان شهر ری سخن می گویند. گفته می شود که برخی از مسئولان زندان، از جمله صغری خدادادی (رئیس اندرزگاه) و رئیس زندان، با اعمال خشونت، تهدید و سانسور، هر صدای اعتراضی را در نطفه خفه می کنند. بازدیدهای فرمایشی و قفل کردن درهای بندها در هنگام حضور بازرسان، تلاشی است برای پنهان کردن واقعیت های تلخ از چشم نهادهای نظارتی. این فضای رعب و وحشت، زندانیان را از بیان مشکلات و حتی دفاع از حقوق اولیه خود باز می دارد و زمینه را برای ادامه سوءاستفاده ها فراهم می آورد.
سرکوب اعتراضات و تبعیدهای اجباری
تاریخ ندامتگاه زنان قرچک ورامین با حوادث مربوط به سرکوب اعتراضات زندانیان گره خورده است. روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۳۹۷، مأموران با پرتاب گاز اشک آور و فلفل و سپس ضرب و جرح، به سرکوب زندانیان معترض پرداختند. فلیپ لوتر، رئیس بخش تحقیقات عفو بین الملل در خاورمیانه و آفریقا، این گزارش ها را عمیقاً نگران کننده خواند. پیش از آن نیز، در خردادماه ۱۳۹۷، یازده زن درویش در این زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. این حوادث منجر به محکومیت های بین المللی شد و نهادهایی همچون عفو بین الملل خواستار آزادی این زنان شدند. علاوه بر سرکوب، تبعید دسته جمعی زندانیان سیاسی از زندان اوین به قرچک، یکی دیگر از اقدامات تنبیهی بوده که با هدف افزایش فشار بر زندانیان صورت گرفته است.
بازتاب های ملی و بین المللی: فریادهایی برای عدالت
وضعیت اسفناک ندامتگاه زنان قرچک ورامین، همواره مورد توجه نهادهای ملی و بین المللی بوده و واکنش های زیادی را به دنبال داشته است. این واکنش ها، از نامه نگاری و درخواست رسیدگی تا محکومیت های شدید بین المللی و تحریم ها را شامل می شود.
واکنش های داخلی: از نامه نگاری تا تکذیب
خانواده های زندانیان سیاسی، همواره از مهم ترین صداهای معترض به وضعیت زندان زنان شهر ری بوده اند. در اردیبهشت سال ۱۳۹۰، خانواده های زندانیان سیاسی زن در قرچک ورامین با نوشتن نامه ای سرگشاده به کمیسیون حقوق بشر اسلامی، خواستار رسیدگی فوری به وضعیت عزیزانشان شدند و جزئیات تکان دهنده ای از شرایط غیرانسانی زندان را بازگو کردند. اما در مقابل، مقامات قضایی ایران، از جمله دادستانی، معمولاً حوادث و گزارش های مربوط به بدرفتاری ها را تکذیب کرده اند. با این حال، فشارهای داخلی گاهی به نتایجی نیز رسیده است؛ برای مثال، فراکسیون زنان مجلس خواستار دیدار با زنان درویش شد که نشان دهنده اهمیت موضوع در افکار عمومی داخلی است.
محکومیت های جهانی و گزارش های حقوق بشری
سازمان های بین المللی و حقوق بشری، از جمله عفو بین الملل، همواره از منتقدان جدی وضعیت زندان قرچک و حقوق بشر در زندان قرچک بوده اند. پس از حوادث مربوط به ضرب و شتم زنان درویش و دیگر زندانیان، عفو بین الملل با صدور بیانیه های تند، این اقدامات را محکوم کرده و خواستار پاسخگویی مسئولان و رعایت حقوق زندانیان شده است. سازمان هایی همچون مانیتورینگ حقوق بشر ایران نیز با جمع آوری شهادت ها و مستندات، گزارش های مفصلی از نقض حقوق بشر در این ندامتگاه منتشر کرده اند. این گزارش ها، به آگاهی رسانی جهانی درباره وضعیت اسفناک زنان زندانی در ایران کمک شایانی کرده است.
تحریم های بین المللی: ابزاری برای فشار
فشارهای بین المللی در نهایت به مرحله ای رسید که تحریم زندان قرچک در دستور کار قرار گرفت. در مهرماه ۱۳۹۷، برایان هوک، نماینده وقت وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، اعلام کرد که ندامتگاه زنان قرچک در لیست تحریم های آمریکا قرار گرفته است. این تحریم ها دو ماه بعد اجرایی شد و نشانه ای بود از وخامت اوضاع و عدم پاسخگویی مقامات ایرانی به درخواست های بین المللی برای بهبود شرایط. تحریم ها، گرچه ممکن است به طور مستقیم شرایط داخل زندان را تغییر ندهند، اما به عنوان ابزاری برای افزایش فشار بر حکومت و جلب توجه جهانیان به این نقض حقوق بشر عمل می کنند.
داستان های فردی: چهره های فراموش شده از پشت میله ها
ورای آمار و ارقام، هر زندانی در ندامتگاه زنان قرچک ورامین داستانی دارد؛ داستانی از رنج، امید، بی کسی و بی عدالتی. این روایت های فردی، انسانی ترین بخش ماجرا هستند که ابعاد واقعی بحران را ملموس تر می کنند.
روایت زندانیان خارجی: در غبار بی کسی
در میان ساکنان زندان قرچک، زندانیان خارجی نیز یافت می شوند که با مشکلات مضاعفی دست و پنجه نرم می کنند. داستان «لیفن یان»، زنی خارجی که بدون تسلط به زبان فارسی و بدون حضور مترجم در دادگاه، در این زندان گرفتار شده است، دلخراش است. او که شریکش با پرداخت ۲۵۰ هزار دلار آزاد شده، همچنان در حبس به سر می برد و در غبار بی کسی، بدون پشتیبانی کافی، روزگار می گذراند. این موارد، نقض آشکار حق برخورداری از دادرسی عادلانه و دسترسی به وکیل و مترجم است که در قوانین بین المللی به صراحت بر آن تأکید شده است.
مصادیق عینی از رنج و بلاتکلیفی
علاوه بر «لیفن یان»، مثال های بی شماری از رنج های فردی در زندان زنان شهر ری وجود دارد. زن ۶۷ ساله ای که به دلیل بدهی مالی در زندان است و علی رغم انجام عمل قلب باز، از دریافت داروهای حیاتی خود محروم مانده است. این تنها یک نمونه از صدها داستان دردناکی است که در پشت دیوارهای قرچک نهفته است. زنانی که بیماری های صعب العلاج دارند، اما از رسیدگی پزشکی محروم اند؛ مادرانی که از فرزندانشان دورند و چشم انتظار روزی هستند که بتوانند دوباره آن ها را در آغوش بگیرند؛ و زنانی که در بلاتکلیفی قضایی، بدون اطلاع از سرنوشت خود، سال هاست در انتظار آزادی به سر می برند. هر یک از این داستان ها، نه فقط یک پرونده قضایی، بلکه یک زندگی کامل، با تمام آرزوها، ترس ها و امیدهایش است که در این ندامتگاه به بند کشیده شده است.
آنچه از این روایت ها و گزارش ها برمی آید، سیمایی است تیره و تار از یک ندامتگاه که به جای اصلاح و تربیت، به مکانی برای انباشت رنج و محرومیت تبدیل شده است. ندامتگاه زنان قرچک ورامین، نمونه ای عینی از چالش های ساختاری در سیستم زندان های ایران است که نیازمند توجه فوری و جدی است.
نتیجه گیری
ندامتگاه زنان قرچک ورامین، یا همان زندان زنان شهر ری، بیش از یک مرکز نگهداری از زندانیان است؛ این مکان نمادی از مشکلات ساختاری، بی توجهی به حقوق اولیه انسانی و نقض گسترده استانداردهای بین المللی در سیستم زندان های ایران است. از موقعیت جغرافیایی دورافتاده و دسترسی دشوار برای خانواده ها گرفته تا تراکم بی سابقه جمعیت، عدم تفکیک جرایم، شرایط بهداشتی فاجعه بار، کمبود خدمات درمانی و پزشکی، و گزارش های مکرر از بدرفتاری و خشونت سیستماتیک، همه و همه تصویری نگران کننده را ترسیم می کنند.
واقعیت این است که وضعیت زندان قرچک فرسنگ ها با آنچه یک زندان استاندارد و انسانی باید باشد، فاصله دارد. زنان زندانی در این مکان، نه تنها از آزادی خود محروم شده اند، بلکه از ابتدایی ترین حقوق خود به عنوان انسان نیز بی بهره مانده اند. فقدان شفافیت، نبود نظارت مستقل و پاسخگو نبودن مسئولان، این ندامتگاه را به مکانی دور از چشم عموم و نهادهای مدنی تبدیل کرده است.
فراخوان برای شفافیت بیشتر، نظارت مستقل و پاسخگویی مسئولان، امری ضروری است. جامعه جهانی، نهادهای حقوق بشری و فعالان مدنی داخلی باید با جدیت بیشتری این وضعیت را پیگیری کنند تا شاید روزی، شرایط در ندامتگاه زنان قرچک ورامین، به سمت رعایت حداقل استانداردهای انسانی و کرامت انسانی گام بردارد. تنها از طریق فشار مداوم و آگاهی بخشی است که می توان امید به بهبود وضعیت این زنان محبوس در پس دیوارهای بلند قرچک را زنده نگه داشت.