نمونه اعتراض به دیوان عالی کشور | متن کامل فرجام خواهی

نمونه اعتراض به دیوان عالی کشور

اعتراض به رای دیوان عالی کشور از طریق دو مسیر قانونی اصلی، یعنی فرجام خواهی و اعاده دادرسی، امکان پذیر است. این فرآیندها به افراد کمک می کنند تا به آرای صادره اعتراض کرده و به دنبال احقاق حقوق خود باشند.

در نظام قضایی هر کشوری، دیوان عالی کشور به عنوان عالی ترین مرجع قضایی، نقشی بی بدیل در تضمین اجرای صحیح قوانین و ایجاد وحدت رویه ایفا می کند. آرای صادره از این مرجع، معمولاً فصل الخطاب پرونده ها تلقی می شوند، اما این بدان معنا نیست که راهی برای اعتراض به آن ها وجود ندارد. در واقع، قانون گذار طرق فوق العاده ای را برای این منظور پیش بینی کرده است تا در شرایط خاص و با رعایت ضوابط دقیق، امکان بازبینی و نقض آرای صادره، حتی از دیوان عالی، فراهم شود. درک این طرق قانونی و مراحل دقیق آن ها، نه تنها برای افراد درگیر پرونده های قضایی حیاتی است، بلکه برای وکلا و دانشجویان حقوق نیز به منزله یک دانش پایه و کاربردی به شمار می آید. این راهنما، با هدف ارائه تصویری روشن و گام به گام از فرآیند اعتراض به رای دیوان عالی کشور، سعی در توانمندسازی خوانندگان برای مواجهه آگاهانه با این مسیر پیچیده دارد.

آشنایی با دیوان عالی کشور و آرای آن

پیش از ورود به جزئیات اعتراض به آرای دیوان عالی کشور، لازم است که با جایگاه و ماهیت این نهاد قضایی برجسته و نوع آرایی که صادر می کند، آشنا شد. دیوان عالی کشور به عنوان نهاد ناظر بر اجرای صحیح قوانین در محاکم و ضامن وحدت رویه قضایی، نقشی فراتر از یک دادگاه بدوی یا تجدیدنظر دارد.

وظایف و اختیارات دیوان عالی کشور

دیوان عالی کشور، مسئولیت های خطیری را بر عهده دارد که به شرح زیر است:

  • نظارت بر حسن اجرای قوانین در محاکم: این دیوان اطمینان حاصل می کند که تمامی دادگاه های سراسر کشور، قوانین را به درستی و یکسان تفسیر و اجرا می کنند.
  • ایجاد وحدت رویه قضایی: با صدور آرای وحدت رویه، دیوان عالی کشور از تشتت آرا جلوگیری کرده و تضمین می کند که در موارد مشابه، احکام یکسانی صادر شود.
  • رسیدگی به فرجام خواهی از آرای محاکم: یکی از اصلی ترین وظایف دیوان، رسیدگی به درخواست های فرجام خواهی از آرای قطعی دادگاه های بدوی و تجدیدنظر است.
  • رسیدگی به صلاحیت: در مواردی که اختلاف در صلاحیت بین محاکم مختلف به وجود آید، دیوان عالی کشور به عنوان مرجع حل اختلاف، تعیین تکلیف می کند.
  • عزل قضات: در شرایط خاص و پس از طی مراحل قانونی، این دیوان صلاحیت عزل قضات را نیز دارد.

ماهیت آرای دیوان عالی کشور

آرای صادره از دیوان عالی کشور، ماهوی نیستند؛ به این معنا که دیوان وارد جزئیات و ماهیت اختلاف نمی شود و صرفاً به بررسی شکلی و رعایت تشریفات و قوانین در روند دادرسی می پردازد. این یکی از تفاوت های اساسی آن با دادگاه های بدوی و تجدیدنظر است که به ماهیت دعوا رسیدگی می کنند. آثار رای دیوان عالی کشور می تواند به سه شکل عمده ظاهر شود:

  • ابرام (تایید): در این حالت، دیوان رای دادگاه پایین تر را صحیح تشخیص داده و آن را تایید می کند.
  • نقض (شکستن رای): اگر دیوان عالی کشور، ایرادی شکلی یا قانونی در رای دادگاه پایین تر بیابد، آن را نقض کرده و پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع می دهد.
  • نقض بلاارجاع: در موارد بسیار خاص، دیوان عالی کشور رای را نقض کرده و خود مبادرت به صدور حکم جدید می کند که این حکم، قطعی و لازم الاجرا است.

موارد عدم امکان اعتراض به رای دیوان عالی کشور

مهم است بدانیم که تمامی آرای دیوان عالی کشور قابل اعتراض نیستند. در برخی موارد، رای صادره از دیوان قطعی و لازم الاجرا تلقی می شود و راهی برای اعتراض به آن وجود ندارد. این موارد عبارتند از:

  • ابرام حکم دادگاه بدوی یا تجدیدنظر توسط دیوان عالی کشور: زمانی که دیوان، رای دادگاه پایین تر را تأیید می کند، آن رای به قطعیت رسیده و دیگر قابل اعتراض نخواهد بود، مگر در شرایط فوق العاده و جهات اعاده دادرسی.
  • نقض بلاارجاع و صدور رای جدید توسط خود دیوان: هنگامی که دیوان عالی کشور خود رای جدیدی صادر می کند، این رای به عنوان حکم نهایی و قطعی دیوان تلقی شده و اعتراض به آن جایز نیست.

آرای دیوان عالی کشور ماهوی نیستند و صرفاً به بررسی شکلی و رعایت تشریفات و قوانین در روند دادرسی می پردازند.

بررسی طرق اعتراض به آرای مرتبط با دیوان عالی کشور

مسیرهای قانونی اعتراض به آرای قضایی در ایران، دارای سلسله مراتب و شرایط خاصی هستند. در ارتباط با دیوان عالی کشور، دو طریق عمده برای اعتراض وجود دارد: فرجام خواهی و اعاده دادرسی. هر یک از این طرق، ماهیت، جهات، مهلت ها و آثار متفاوتی دارند که شناخت دقیق آن ها ضروری است.

فرجام خواهی

فرجام خواهی یکی از طرق فوق العاده اعتراض به آرای قضایی است که هدف آن، نظارت عالیه دیوان بر صحت اجرای قوانین است.

چیستی و ماهیت فرجام خواهی

فرجام خواهی، اعتراض شکلی به رای قطعی دادگاه های پایین تر (بدوی یا تجدیدنظر) است. در این مرحله، دیوان عالی کشور تنها به این موضوع می پردازد که آیا در صدور رای، قوانین شکلی و ماهوی به درستی رعایت شده اند یا خیر. فرجام خواهی به ماهیت اختلاف ورود نمی کند و صرفاً به دنبال کشف نقض قانون در رای است.

تمایز فرجام خواهی از تجدیدنظرخواهی

تجدیدنظرخواهی به طور کلی به بررسی ماهوی پرونده می پردازد و دادگاه تجدیدنظر می تواند وارد جزئیات پرونده شده و دلایل و مدارک را از نو بررسی کند. در مقابل، فرجام خواهی تنها به بررسی رعایت قوانین و مقررات در صدور رای محدود می شود و دیوان عالی کشور به عنوان مرجع فرجام خواه، اصلاً وارد ماهیت و دلایل اثباتی دعوا نمی شود.

جهات قانونی فرجام خواهی

فرجام خواهی تنها در موارد مشخصی که در قانون آیین دادرسی مدنی و کیفری آمده است، امکان پذیر است. ماده 371 قانون آیین دادرسی مدنی به برخی از این جهات اشاره دارد. برخی از مهم ترین جهات فرجام خواهی عبارتند از:

  1. عدم رعایت صلاحیت ذاتی یا محلی: اگر دادگاه صادرکننده رای، صلاحیت ذاتی یا محلی برای رسیدگی به پرونده را نداشته باشد.
  2. صدور رای خارج از حدود خواسته یا اتهام: در دعوای حقوقی، رای خارج از آنچه خواهان مطالبه کرده صادر شود؛ در دعوای کیفری، رای درباره امری صادر شود که متهم به آن متهم نشده است.
  3. عدم استناد به مواد قانونی یا استناد غلط: دادگاه در صدور رای، به ماده قانونی استناد نکند یا به ماده ای استناد کند که ارتباطی با موضوع ندارد.
  4. نقض آشکار قانون یا مقررات آمره: رای صادره به وضوح یکی از قوانین آمره یا مقررات عمومی را نقض کرده باشد.
  5. عدم توجه به دلایل و مدافعات طرفین: دادگاه بدون توجه به ادله، اظهارات یا دفاعیات یکی از طرفین، رای صادر کرده باشد.
  6. تناقض بین مفاد رای با محتویات پرونده: مفاد رای با مدارک و شواهد موجود در پرونده در تعارض باشد.

مثلاً، اگر دادگاهی به دعوایی رسیدگی کند که به موجب قانون، باید در دادگاه دیگری مطرح می شد (نقض صلاحیت ذاتی)، یا اگر دادگاه در پرونده ای کیفری، متهم را به جرمی محکوم کند که اصلاً در کیفرخواست ذکر نشده (صدور رای خارج از حدود اتهام)، می توان از طریق فرجام خواهی به آن اعتراض کرد.

مهلت فرجام خواهی

مهلت فرجام خواهی برای اشخاص مقیم ایران 20 روز و برای افراد مقیم خارج از کشور 2 ماه است. این مهلت از تاریخ ابلاغ رای قطعی آغاز می شود و رعایت دقیق آن بسیار مهم است.

مراحل و نحوه تقدیم دادخواست فرجامی

برای تقدیم دادخواست فرجامی، باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی اقدام کرد. دادخواست شامل مشخصات فرجام خواه و فرجام خوانده، مشخصات رای مورد فرجام، جهات فرجام خواهی و مدارک و مستندات مربوطه است.

آثار فرجام خواهی

با تقدیم دادخواست فرجام خواهی، اجرای حکم مورد اعتراض تا زمان رسیدگی دیوان عالی کشور، متوقف می شود. در صورت نقض رای توسط دیوان، پرونده به شعبه هم عرض دادگاه صادرکننده رای اولیه ارجاع داده می شود تا مجدداً و با رعایت نظر دیوان رسیدگی کند.

اعاده دادرسی

اعاده دادرسی یکی دیگر از طرق فوق العاده اعتراض به آرای قطعی است که در موارد بسیار محدود و مشخصی قابل طرح است. این روش، حتی به آرای قطعی خود دیوان عالی کشور نیز امکان اعتراض می دهد.

چیستی و ماهیت اعاده دادرسی

اعاده دادرسی، اعتراض ماهوی و فوق العاده به رای قطعی است. در این روش، به خلاف فرجام خواهی، امکان ورود به ماهیت پرونده و بررسی مجدد دلایل و مدارک وجود دارد، اما این ورود صرفاً در چارچوب جهات قانونی مشخص شده است.

انواع اعاده دادرسی

اعاده دادرسی به دو نوع اصلی تقسیم می شود:

  • اعاده دادرسی اصلی: این نوع زمانی مطرح می شود که فردی رأیی را که قبلاً صادر شده، مورد اعتراض قرار می دهد و به طور مستقل درخواست رسیدگی مجدد می کند.
  • اعاده دادرسی طاری: این نوع زمانی مطرح می شود که در جریان رسیدگی به یک دعوای دیگر، رای قطعی قبلی مورد استناد قرار گیرد و یکی از طرفین، نسبت به آن رای قطعی، درخواست اعاده دادرسی نماید.

جهات قانونی اعاده دادرسی

اعاده دادرسی نیز تنها در موارد حصری که در قانون آیین دادرسی مدنی (ماده 426) و قانون آیین دادرسی کیفری (ماده 474) ذکر شده، قابل طرح است. برخی از این جهات شامل:

  1. صدور حکم خارج از موضوع دعوا یا اتهام: رای صادره، به امری حکم داده باشد که در دادخواست یا کیفرخواست مطالبه نشده است.
  2. کشف سند جدید: پس از صدور حکم، سند یا دلایلی کشف شود که در زمان دادرسی موجود نبوده و می تواند دال بر حقانیت متقاضی اعاده دادرسی باشد.
  3. حیله و تقلب طرف مقابل: حکم قطعی بر اساس حیله و تقلب طرف مقابل صادر شده باشد.
  4. صدور دو حکم متناقض: در یک موضوع واحد بین همان اصحاب دعوا، دو حکم متناقض صادر شده باشد.
  5. عدم اهلیت خواهان یا خوانده: حکم در مورد کسی صادر شود که فاقد اهلیت قانونی بوده و این موضوع در زمان دادرسی مشخص نبوده است.
  6. حکم به بیش از خواسته: حکم به مقدار بیش از آنچه در دادخواست قید شده، صادر شده باشد.

مثلاً، تصور کنید فردی محکوم به پرداخت وجهی شده و پس از قطعیت حکم، به سندی دست می یابد که نشان می دهد بدهی خود را قبلاً پرداخت کرده است (کشف سند جدید). یا اگر متهمی در پرونده ای کیفری به دلیل شهادت کذب محکوم شود و بعداً کذب بودن شهادت اثبات گردد (حیله و تقلب).

مهلت اعاده دادرسی

مهلت اعاده دادرسی نیز مانند فرجام خواهی، 20 روز برای مقیمین ایران و 2 ماه برای مقیمین خارج از کشور است، اما تفاوت مهم این است که این مهلت از تاریخ کشف جهت اعاده دادرسی (نه لزوماً تاریخ ابلاغ رای) آغاز می شود. برای مثال، اگر سند جدیدی کشف شده باشد، مهلت از تاریخ کشف آن سند محاسبه می گردد.

مراحل و نحوه تقدیم درخواست اعاده دادرسی

درخواست اعاده دادرسی نیز مانند فرجام خواهی، از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت می شود. در این درخواست، باید به طور دقیق جهت یا جهات اعاده دادرسی، رای مورد اعتراض و مستندات مربوطه ذکر شود.

آثار اعاده دادرسی

با تقدیم درخواست اعاده دادرسی، اجرای حکم مورد اعتراض متوقف می شود (مگر اینکه اجرای حکم موجب خسارت جبران ناپذیری نشود). در صورت پذیرش درخواست، دادگاه مجدداً به پرونده رسیدگی می کند.

راهنمای گام به گام تنظیم لایحه اعتراض به دیوان عالی کشور

تنظیم یک لایحه اعتراض قوی و مستند، نیازمند دقت، دانش حقوقی و رعایت نکات نگارشی است. یک لایحه خوب می تواند تفاوت چشمگیری در نتیجه پرونده ایجاد کند. با رعایت اصول زیر، می توان یک لایحه اثربخش تهیه کرد.

ساختار کلی لایحه

هر لایحه اعتراضی، باید دارای ساختاری منظم و مشخص باشد تا دیوان یا دادگاه رسیدگی کننده بتواند به سرعت به محتوای اصلی آن پی ببرد. بخش های استاندارد یک لایحه عبارتند از:

  1. عنوان: مشخص کننده نوع لایحه (مثلاً: لایحه فرجام خواهی، درخواست اعاده دادرسی).
  2. مشخصات طرفین: اطلاعات کامل هویتی (نام، نام خانوادگی، کد ملی، آدرس، شغل) متقاضی و طرف مقابل.
  3. مشخصات رای مورد اعتراض: شماره دادنامه، تاریخ صدور، مرجع صادرکننده و موضوع رای.
  4. موضوع خواسته یا اتهام: به طور خلاصه، ماهیت پرونده اصلی.
  5. جهات اعتراض: مهم ترین بخش لایحه که در آن به طور دقیق و مستند به مواد قانونی، ایرادات وارد بر رای ذکر می شود.
  6. شرح و دلایل اعتراض: توضیح کامل جهات اعتراض با استناد به مدارک، شواهد و استدلال های حقوقی.
  7. منضمات و مدارک: فهرستی از تمامی مدارکی که به لایحه پیوست شده اند (مثلاً کپی مصدق رای، اسناد جدید، وکالت نامه).
  8. خواسته: درخواست مشخص از مرجع رسیدگی کننده (مثلاً نقض رای، رسیدگی مجدد).

نکات مهم در نگارش

برای اینکه یک لایحه اعتراضی مؤثر باشد، لازم است نکات نگارشی و محتوایی زیر به دقت رعایت شوند:

  • صراحت و ایجاز در بیان مطلب: از حاشیه پردازی و تکرار مطالب پرهیز کنید. استدلال ها باید روشن، مختصر و قانع کننده باشند.
  • استناد دقیق به مواد قانونی: هر ادعایی باید با ذکر دقیق ماده و تبصره قانونی پشتیبانی شود. این کار اعتبار حقوقی لایحه را به شدت افزایش می دهد.
  • پرهیز از تکرار و حاشیه پردازی: متن باید روان و یکپارچه باشد. تکرار مکررات تنها از ارزش لایحه می کاهد.
  • اهمیت ضمیمه کردن مدارک و مستندات کامل و مصدق: هر دلیلی که به آن استناد می کنید، باید به صورت فیزیکی یا الکترونیکی به لایحه پیوست شود و کپی آن مصدق باشد.
  • رعایت ادب و احترام قضایی: زبان لایحه باید رسمی و محترمانه باشد. از به کار بردن عبارات تند یا توهین آمیز جداً خودداری کنید.

یک لایحه اعتراضی قوی و مستند، نیازمند دقت، دانش حقوقی و رعایت نکات نگارشی است.

نمونه لایحه های اعتراض به دیوان عالی کشور (حقوقی و کیفری)

برای درک بهتر نحوه تنظیم لایحه اعتراض، در این بخش چند نمونه لایحه فرضی برای فرجام خواهی و اعاده دادرسی ارائه می شود. این نمونه ها صرفاً قالب های کلی هستند و باید با اطلاعات واقعی پرونده شما تکمیل و شخصی سازی شوند.

نمونه لایحه فرجام خواهی حقوقی

به: محضر محترم ریاست و اعضای شعبه [شماره شعبه] دیوان عالی کشور

موضوع: دادخواست فرجام خواهی از دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] در پرونده [شماره پرونده]

با سلام و احترام،

اینجانب [نام و نام خانوادگی فرجام خواه]، فرزند [نام پدر]، به کد ملی [کد ملی]، ساکن [آدرس کامل]، به عنوان خواهان/خوانده در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده]، بدین وسیله فرجام خواهی خود را نسبت به دادنامه شماره [شماره دادنامه]، تاریخ [تاریخ صدور]، صادره از شعبه محترم [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]، که در مورخ [تاریخ ابلاغ] به اینجانب ابلاغ گردیده است، به شرح زیر تقدیم می دارم.

جهات فرجام خواهی:

  1. نقض آشکار قانون: دادنامه صادره، مغایر با ماده [شماره ماده] قانون [نام قانون] می باشد. دادگاه محترم تجدیدنظر، در تفسیر و اعمال ماده [شماره ماده] [نام قانون] دچار اشتباه فاحش شده است. [توضیح کامل با استناد به متن ماده و نحوه نقض آن توسط دادنامه مورد اعتراض].
  2. عدم رعایت صلاحیت محلی: در موضوع دعوا، دادگاه بدوی/تجدیدنظر، با وجود ایراد اینجانب در خصوص عدم صلاحیت محلی، به رسیدگی ادامه داده است. طبق ماده [شماره ماده] قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه صالح به رسیدگی، دادگاه محل [ذکر دلیل صلاحیت صحیح] می باشد، نه دادگاه صادرکننده رای. این تخلف شکلی، موجب نقض رای است.

شرح و دلایل:

دادگاه محترم تجدیدنظر، با بی توجهی به [ذکر مدارک یا استدلال های مغفول مانده]، و برخلاف [ذکر ماده قانونی یا اصول حقوقی]، اقدام به صدور رای مذکور نموده است. این در حالی است که [توضیح مفصل تر دلایل عدم صحت رای و نحوه تطابق آن با جهات فرجام خواهی]. مدارک پیوست شده نیز به روشنی گواه این مطلب است.

خواسته:

با عنایت به مراتب فوق، از محضر عالی دیوان عالی کشور، تقاضای نقض دادنامه شماره [شماره دادنامه] و ارجاع پرونده به شعبه هم عرض جهت رسیدگی مجدد را دارم.

منضمات:

  • کپی مصدق دادنامه مورد فرجام خواهی
  • کپی مصدق دادنامه بدوی
  • وکالت نامه (در صورت وجود وکیل)
  • سایر مدارک و مستندات (در صورت نیاز)

با احترام فراوان،

[نام و نام خانوادگی فرجام خواه یا وکیل وی]

[تاریخ]

نمونه لایحه فرجام خواهی کیفری

به: محضر محترم ریاست و اعضای شعبه [شماره شعبه] دیوان عالی کشور

موضوع: دادخواست فرجام خواهی از دادنامه شماره [شماره دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] در پرونده کیفری [شماره پرونده]

با سلام و احترام،

اینجانب [نام و نام خانوادگی فرجام خواه/متهم]، فرزند [نام پدر]، به کد ملی [کد ملی]، ساکن [آدرس کامل]، در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده]، بدین وسیله فرجام خواهی خود را نسبت به دادنامه شماره [شماره دادنامه]، تاریخ [تاریخ صدور]، صادره از شعبه محترم [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]، که در مورخ [تاریخ ابلاغ] به اینجانب ابلاغ گردیده است، به شرح زیر تقدیم می دارم.

جهات فرجام خواهی:

  1. عدم توجه به ادله دفاعی متهم: دادگاه محترم تجدیدنظر، بدون توجه به ادله دفاعی مؤثر و مستندات ارائه شده توسط اینجانب (از جمله [ذکر ادله مانند شهادت شهود، مدارک، فیلم دوربین مداربسته])، اقدام به صدور رای نموده است. این بی توجهی، نقض آشکار حقوق دفاعی متهم و ماده [شماره ماده] قانون آیین دادرسی کیفری است.
  2. ایراد شکلی در تحقیقات مقدماتی: در مرحله تحقیقات مقدماتی، [ذکر ایراد شکلی، مثلاً عدم اخذ آخرین دفاع به طور صحیح یا عدم تفهیم اتهام به نحو قانونی]. این ایراد، طبق ماده [شماره ماده] قانون آیین دادرسی کیفری، موجب بی اعتباری بخشی از روند دادرسی و در نتیجه، نقض رای صادره است.

شرح و دلایل:

علی رغم آنکه [توضیح مختصر در مورد ماهیت اتهام و دفاعیات ارائه شده]، دادگاه تجدیدنظر با بی اعتنایی به [توضیح دلایل نقض قانون یا عدم رعایت حقوق دفاعی]، حکم بر [نوع حکم] صادر کرده است. [توضیح مفصل تر در مورد اینکه چگونه این بی اعتنایی یا ایراد شکلی، منجر به صدور رای ناصحیح شده است].

خواسته:

با عنایت به موارد معنونه، از محضر عالی دیوان عالی کشور، تقاضای نقض دادنامه شماره [شماره دادنامه] و ارجاع پرونده به شعبه هم عرض جهت رسیدگی مجدد را دارم.

منضمات:

  • کپی مصدق دادنامه مورد فرجام خواهی
  • کپی مصدق دادنامه بدوی
  • وکالت نامه (در صورت وجود وکیل)
  • سایر مدارک و مستندات (در صورت نیاز)

با احترام،

[نام و نام خانوادگی فرجام خواه/متهم یا وکیل وی]

[تاریخ]

نمونه لایحه اعاده دادرسی حقوقی/کیفری

به: محضر محترم ریاست و اعضای شعبه [شماره شعبه] دیوان عالی کشور / دادگاه صادرکننده حکم قطعی [ذکر دادگاه]

موضوع: درخواست اعاده دادرسی نسبت به دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه] صادره از [مرجع صادرکننده رای قطعی] در پرونده [شماره پرونده]

با سلام و احترام،

اینجانب [نام و نام خانوادگی متقاضی اعاده دادرسی]، فرزند [نام پدر]، به کد ملی [کد ملی]، ساکن [آدرس کامل]، در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده]، بدین وسیله درخواست اعاده دادرسی خود را نسبت به دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه]، تاریخ [تاریخ صدور]، صادره از [نام مرجع صادرکننده رای قطعی، اعم از دادگاه تجدیدنظر یا خود دیوان عالی کشور]، که در مورخ [تاریخ ابلاغ] به اینجانب ابلاغ گردیده است، به شرح زیر تقدیم می دارم.

جهات اعاده دادرسی:

  1. کشف سند جدید: پس از صدور دادنامه قطعی، سندی کشف گردیده است که در زمان دادرسی موجود نبوده و می تواند به روشنی دلیل حقانیت اینجانب باشد. این سند [توضیح مختصر در مورد ماهیت سند و محتوای آن] می باشد و در تاریخ [تاریخ کشف سند] کشف شده است. رونوشت مصدق سند جدید پیوست این درخواست می باشد. (مستند به ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی / 474 قانون آیین دادرسی کیفری).
  2. حیله و تقلب طرف مقابل: حکم قطعی صادره، نتیجه حیله و تقلبی است که توسط طرف مقابل [نام طرف مقابل] در جریان رسیدگی انجام شده است. [توضیح کامل در مورد ماهیت حیله و تقلب و نحوه تأثیر آن بر رای، مثلاً ارائه سند مجعول، شهادت کذب و …]. مدارک اثبات کننده حیله و تقلب نیز ضمیمه است.

شرح و دلایل:

دادنامه قطعی مذکور، منجر به [خسارت یا محکومیت] اینجانب شده است. حال آنکه، [توضیح مفصل تر در مورد جهت اعاده دادرسی و چگونگی تأثیر آن بر بی اعتباری رای قطعی]. سند تازه کشف شده/ حیله و تقلب صورت گرفته، به طور کامل ماهیت پرونده را تغییر می دهد و اثبات کننده بی گناهی/حقانیت اینجانب می باشد.

خواسته:

با عنایت به وجود جهت قانونی [ذکر جهت اعاده دادرسی]، از محضر عالی دیوان عالی کشور/دادگاه محترم [نام دادگاه صادرکننده حکم قطعی]، تقاضای پذیرش درخواست اعاده دادرسی و سپس رسیدگی مجدد به پرونده و نقض دادنامه شماره [شماره دادنامه] را دارم.

منضمات:

  • کپی مصدق دادنامه قطعی مورد درخواست اعاده دادرسی
  • کپی مصدق سند/مدارک جدید کشف شده (در مورد کشف سند جدید)
  • مدارک اثبات کننده حیله و تقلب (در مورد حیله و تقلب)
  • وکالت نامه (در صورت وجود وکیل)

با احترام،

[نام و نام خانوادگی متقاضی یا وکیل وی]

[تاریخ]

سوالات متداول در مورد اعتراض به رای دیوان عالی کشور

آیا رای دیوان عالی کشور به طور مطلق قطعی است؟

خیر، رای دیوان عالی کشور در مواردی قطعی تلقی می شود، اما در شرایط خاص و محدود، امکان اعتراض به آن از طریق اعاده دادرسی وجود دارد. این روش برای بازبینی آرای قطعی در صورت کشف دلایل جدید یا وجود ایرادات اساسی است.

اگر دیوان عالی کشور رای را نقض کند، چه اتفاقی می افتد؟

اگر دیوان عالی کشور رایی را نقض کند، پرونده به شعبه هم عرض دادگاه صادرکننده رای اولیه ارجاع داده می شود. این شعبه مکلف است با رعایت نظر دیوان عالی کشور، مجدداً به پرونده رسیدگی و حکم جدیدی صادر کند.

تفاوت اعتراض به رای دیوان عالی کشور با اعتراض به رای تجدیدنظر در دیوان عالی کشور چیست؟

اعتراض به رای تجدیدنظر در دیوان عالی کشور عموماً از طریق فرجام خواهی صورت می گیرد و دیوان فقط به بررسی شکلی و رعایت قوانین می پردازد. اما اعتراض به خود رای دیوان عالی کشور (که اغلب پس از فرجام خواهی صادر شده) فقط در موارد بسیار محدود و از طریق اعاده دادرسی امکان پذیر است که در این صورت، دیوان می تواند وارد بررسی ماهوی نیز شود.

آیا برای اعتراض به رای دیوان عالی کشور حتماً باید وکیل داشت؟

از نظر قانونی الزامی برای داشتن وکیل در تمامی مراحل اعتراض به رای دیوان عالی کشور وجود ندارد، اما با توجه به پیچیدگی های حقوقی و تخصصی بودن این فرآیندها، توصیه اکید می شود که از مشاوره وکلای متخصص دیوان عالی کشور بهره مند شوید تا از تضییع حقوق خود جلوگیری کنید.

هزینه های دادرسی برای اعتراض به رای دیوان عالی کشور چقدر است؟

هزینه های دادرسی برای اعتراض به رای دیوان عالی کشور، مطابق با تعرفه های مصوب قوه قضائیه است و برای هر نوع اعتراض (فرجام خواهی، اعاده دادرسی) و در هر مرحله ای، مبلغ مشخصی تعیین شده است. این هزینه ها ممکن است شامل هزینه اوراق قضایی، هزینه دادرسی و سایر مبالغ قانونی باشد.

مدت زمان رسیدگی به اعتراض در دیوان عالی کشور چقدر است؟

مدت زمان رسیدگی به پرونده ها در دیوان عالی کشور ثابت نیست و به عوامل مختلفی مانند حجم کاری شعب، پیچیدگی پرونده، کامل بودن مدارک و… بستگی دارد. این فرآیند ممکن است چند ماه تا بیش از یک سال به طول بینجامد.

چگونه می توان از ابلاغ رای دیوان عالی کشور مطلع شد؟

ابلاغ رای دیوان عالی کشور از طریق سامانه ثنا و به صورت الکترونیکی انجام می شود. شما می توانید با مراجعه به این سامانه و وارد کردن اطلاعات کاربری خود، از ابلاغ هرگونه رای یا تصمیم مربوط به پرونده تان مطلع شوید. همچنین، وکلای شما نیز از طریق پنل کاربری خود می توانند آرای ابلاغی را مشاهده کنند.

نقش وکیل متخصص دیوان عالی کشور در این فرآیند چیست؟

وکیل متخصص دیوان عالی کشور، با دانش عمیق حقوقی و تجربه فراوان در رسیدگی به پرونده های این مرجع، می تواند شما را در شناسایی جهات قانونی اعتراض، تنظیم دقیق لوایح و پیگیری مراحل دادرسی یاری دهد. این تخصص، شانس موفقیت در پرونده های پیچیده دیوان عالی را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.

نتیجه گیری

دیوان عالی کشور، به عنوان ستون فقرات نظام قضایی، در تضمین عدالت و یکپارچگی رویه قضایی، نقشی محوری دارد. گرچه آرای آن در بسیاری از موارد نهایی تلقی می شوند، اما قانون گذار با تدبیر، راه هایی نظیر فرجام خواهی و اعاده دادرسی را برای بازنگری در شرایط خاص پیش بینی کرده است. آگاهی دقیق از این فرآیندها، مهلت های قانونی و جهات حقوقی مرتبط، کلید اصلی موفقیت در این مسیر پیچیده است. به یاد داشته باشید که هر گام در این راه، از شناسایی صحیح جهت اعتراض تا تنظیم دقیق لایحه و استناد به مدارک، نیازمند دقت و بینش حقوقی عمیق است.

برای اطمینان از اینکه پرونده شما با حداکثر توانمندی حقوقی پیگیری می شود و حقوق شما به بهترین شکل ممکن استیفا گردد، اکیداً توصیه می شود که از مشاوره با وکلای متخصص در امور دیوان عالی کشور بهره مند شوید. تجربه و دانش یک وکیل کارآزموده می تواند راهگشای بسیاری از چالش های حقوقی پیش روی شما باشد و به شما کمک کند تا با اطمینان خاطر بیشتری این فرآیند مهم را طی کنید.

دکمه بازگشت به بالا