فرهنگی

چرا مردم کتاب‌های روانشناسی «زرد» می‌خوانند؟

یک ناشر درباره رابطه بین عرضه و تقاضا از نظر فروش بالای کتابهای درسی روانشناسی رایج است. “همه ما باید مراقب بالا بردن سطح تفکر ، دانش و هوش افراد باشیم تا از خوردن غذاهای ناسالم خودداری کنیم. چیزی را به سر شخص اعتیاد نگذارید.

علی حسین سازمند ، مدیر و نویسنده نشر دانژه ، در مورد کیفیت و وضعیت علمی کتاب های روانشناسی در سال های اخیر و چالش های کتاب سازی در این زمینه به گزارشگر یک گفت: من به عنوان ناشر ، کتابهای روانشناسی عمومی زیر را منتشر می کنم: هیچ تفاوتی با حمایت نظری ندارد.

وی گفت: “اما اینكه كتابهای زیادی تولید و فروخته می شود ، مشكل دیگری ایجاد می كند.” چرا خرید؟ واضح است که جامعه برای دیدن این کتاب به مردم احتیاج دارد.

سازمند با در نظر گرفتن این کتاب به عنوان غذا ، فراتر رفت و افزود: “همه بودجه و طعم یک نوع غذا را ندارند.” بخشی از دلیل وجود کتاب روانشناسی مشهور (به اصطلاح زرد) مربوط به تقاضا است. زیرا کتاب بدون تقاضا قابل چاپ نیست.

این ناشر همچنین در مورد اینکه چرا مردم به کتابهای روانشناسی رایج مراجعه می کنند ، گفت: “مردم به دنبال یک نکته آسان ، ساده و قابل تأمل هستند و این کتاب ها همچنین این س theال را ایجاد می کند که خوانندگان نیز با مشکلات مشابهی روبرو هستند.” اگر خواننده ای کتابی را تحویل بگیرد ، ده صفحه اول کتاب را بخواند و دریابد که هیچ ارتباطی با زندگی او ندارد ، آن را ادامه نمی دهد و آن را به کسی توصیه نمی کند. بنابراین ، برخی از محبوبیت کتاب های روانشناسی رایج به تولید و بازاریابی مربوط می شود ، در حالی که برخی دیگر به تقاضای بازار مربوط می شوند.

سازمند در ادامه گفت: “مهم این است که ما برای بالا بردن سطح تفکر ، دانش و اطلاعات افراد از هر گونه احتیاط استفاده کنیم تا غذاهای ناسالم مانند غذا نخوریم. چیزی را به سر کسی که باعث اعتیاد می شود نگذارید. اما ما مدام می گوییم این رنگ زرد و یکی قرمز است ، من کتابی را با توجیه منطقی منتشر می کنم که البته باید به زبانی باشد که خوانندگان آن را درک کنند.

ناشر سپس توضیح داد که چرا این همه کتاب ترجمه روانشناختی در مقایسه با آثار نوشته شده در این زمینه وجود دارد. نوشتن یک اثر هنری به زمان ، کار ، تحقیق ، اصول اولیه و … نیاز دارد. کسانی که در کشورهای دیگر چاپ می کنند از منابع فراوانی برخوردارند و آنها همچنان به نوشتن کتاب و حتی دریافت بورسیه تحصیلی ادامه می دهند ، اما این امکانات برای استادان ، نویسندگان و مترجمان امروز عملاً وجود ندارد. نوشتن باید دارای اصول ، اصول ، مستندات و غیره باشد. نوشتن مانند ساختن دستگاه یا واکسنی است که اگر بخواهیم خودمان آن را بسازیم نیاز به دانش دارد. اکنون دریافت واکسن مانند ترجمه است. هنگام نوشتن کتاب ، کافی است مترجم زبان منبع و مقصد را بداند و ترجمه کند. بیش از 300400 منبع در کتاب های دانشگاهی خارجی وجود دارد ، اما این بدان معنی است که نویسنده کتاب و مقاله کافی برای نوشتن کتاب خوانده است.

وی همچنین گفت که دلیل وجود بسیاری از کتابهای ترجمه روانشناسی رایج به این دلیل است که تعداد زیادی از این کتابها در گردش است زیرا مردم آنها را حتی در کشورهای خارجی می خواهند و بیشتر تولیدات مربوط به تقاضا است. ما باید مسئله تقاضا را حل کنیم و نه اینکه وقتی صحبت از تولید می شود ، زرد بگوییم.

علی حسین سازمند گفت که با وجود فضای مجازی ، تعداد افرادی که کتاب می خوانند به میزان قابل توجهی کاهش یافته و تیراژ نیز کاهش یافته است. “مردم درباره سواد تخیل دارند و فکر می کنند اینترنت سواد را افزایش می دهد.” سواد رسانه ای کشور ما پایین است و مردم برای هر کاری بدون سند از اینترنت استفاده می کنند و گرفتار هرج و مرج رسانه های مجازی می شوند.

در پایان ، ناشر با تأکید بر اهمیت سواد فارسی برای مترجمان کتابهای روانشناسی ، گفت: فارسی زبان ترجمه شده فارسی است زیرا زبانی قدرتمند ، باشکوه و به وضوح زیباست. وقتی مترجمان با زبان مادری خود آشنا نباشند ، اصطلاحات تدریجاً ضعیف شده را برای بیات شدن زبان استفاده می کنند. البته ناشران معمولاً تا آنجا كه ممكن است به این موضوعات توجه می كنند اما زبان فارسی مترجم باید تقویت شود.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا