اقتصادی

گرایش کارآفرینانه در سازمان: ارزش آفرینی برای مشتریان

در یک یادداشت ، کارآفرینان و اقتصاددانان پاسخ دادند که چرا برخی شرکت ها و سازمان ها سهم بیشتری از بازار را جذب می کنند و درآمد بیشتری کسب می کنند.

به گزارش گزارشگر یک ، یادداشت محمدحسن ترابی می گوید: محققان و برنامه ریزان در بسیاری از سازمان ها به دنبال پاسخی هستند که چرا برخی از شرکت ها می توانند سهم بیشتری از بازار نسبت به رقبای خود کسب کنند و در نهایت درآمد بیشتری کسب کنند. مطالعات نشان داده اند که این عملکرد ممکن است به دلیل رفتار کارآفرینی یا جهت گیری کارآفرینی در یک سازمان مشتری محور باشد.

البته کارآفرینی دو رویکرد کارآفرینی متفاوت دارد. کارآفرینی بر مفهوم محتوا در رابطه با ایجاد مشاغل یا سازمان جدید تأکید می کند و می پرسد ، “در کدام مشاغل باید شرکت کنم؟” با این حال ، کارآفرینی بر مفهوم فرآیند تأکید می کند و توضیح می دهد که در فرآیند کارآفرینی چه کاری باید انجام شود.

کارآفرینی نیروی محرکه کارآفرینی است ، حمایت از فعالیت کارآفرینی با چارچوب و چشم انداز ذهنی و معیاری از رفتار کارآفرینی محسوب می شود. کارآفرینی ریشه در روند ایجاد و انتخاب استراتژی دارد. تصمیم گیری استراتژیک ، از جمله روش ها و سبک های مدیران تصمیم گیری که منجر به فعالیت های شرکتی از جمله برنامه ریزی ، تجزیه و تحلیل و تجزیه و تحلیل ، تصمیم گیری و بسیاری فرآیندهای فعلی در شرکت ، جنبه های فرهنگ سازمانی ، مأموریت ها و روش های سیستم های ارزشی و سازمانها و تجربه در استفاده از فناوری های جدید و ما می خواهیم از فرصت های جدید در بازار پذیرش استفاده کنیم ، محصولات و خدمات جدیدی ارائه دهیم و در نهایت سرمایه گذاری در سرمایه گذاری انجام دهیم.

اکثر محققان کارآفرین معتقدند که با انتخاب یک جهت گیری کارآفرین قوی ، سازمانها می توانند به طور مؤثرتری به اهداف خود دست یابند. به عبارت دیگر ، روند کارآفرینی با ایجاد اهداف و فعالیت های بازیگران اصلی در یک فرایند تولید پویا ، به ایجاد فرصت ها کمک می کند.

ابعاد مبتنی بر کارآفرینی مبتنی بر تعاریف متفکران میلر (1996) و کان (2017) شامل نوآوری ، ریسک پذیری و پیشگام شدن است. میلر که به عنوان پیشگام در توسعه مفهوم کارآفرینی شناخته شده است ، کارآفرینی را به شرح زیر توصیف می کند. “مشارکتهای مربوط به ریسک را بپذیرید و به نوآوری دامن بزنید.” بنابراین شرکت های کارآفرینی دارای نوآوری ، ریسک پذیری و پیشگام هستند. میلر گفت: سایر محققان مشهور در زمینه کارآفرینان همچون کوین ، لمپکین ، دیس ، موریس ، پیتینو و کانگ در سالهای اخیر به این کار ادامه داده اند و نقش این بعد را در درآمد ، عملکرد و رشد سازمانی برجسته می کنند.

نوآوری ، اولین بعد کارآفرینی ، یکی از پایدارترین عناصر استراتژیک است که می تواند در درازمدت موفق شود. نوآوری بازتابی از تقاضای شرکت برای ایده های جدید و فرآیندهای خلاق است که محصولات ، خدمات یا فرآیندهای جدید تکنولوژیکی را ارائه می دهد. ریسک پذیری به عنوان بعد دوم کارآفرینی شامل یک سری اقدامات جسورانه برای کار با منابع ناشناخته در سازمان هایی با شرایط نامشخص است. ریسک پذیری همچنین به عنوان تمایل به سرمایه گذاری در شرایط نامشخص تعریف شده است. کارآفرینی سه بعدی پیشگام است ، به این معنی که اولین حضور این شرکت در بین فروشندگان معرفی محصولات یا خدمات جدید است. همچنین به سؤالاتی در مورد چگونگی توسعه سازمانها برنامه های استراتژیك با پیش بینی و دنبال كردن فرصتهای جدید پاسخ می دهد.

علاوه بر این ، در بسیاری از مطالعات ، رویکردی فعال به عنوان یک جهت گیری کارآفرینی با رهبری و استقلال مطرح شده است. رویکرد تهاجمی بیانگر تمایل و تمایل شرکت برای بهبود وضعیت بازار از طریق رقابت با رقبا است. رهبری پاسخ فرصت است. یک رویکرد فعال پاسخی به تهدید است. استقلال انتخابی به فعالیت مستقل افراد یا گروهها هنگام ایجاد و اجرای ایده ها اشاره دارد.

همانطور که گفته شد ، کارآفرینی باعث افزایش درآمد ، عملکرد و رشد سازمان شما می شود ، اما موضوعات مهم و مهمی که مشتریان سازمان شما برای دستیابی به این اهداف بازی می کنند ، چیست و روند پاسخگویی برای کارآفرینان و سازمانها کجاست؟ نقش این دوره چیست؟

در آینده ، درک رفتار و نیازهای مشتری شرط مهمی برای رهبری یک سازمان موفق در یک فضای رقابتی است ، اما به دلیل برخی عوامل ، ارائه خدمات برای یک سازمان برای مشتریان خود بسیار دشوار است و رفتار مشتری را به طور جدی نقض می کند. این امر تحت تأثیر تغییر در روندهای اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی ، مشتریان هوشمند که کاملاً از انتخاب خود آگاه هستند ، ظهور تغییرات جدید در زمینه فناوری اطلاعات و دیجیتالی شدن و گسترش تعامل با سایر مشتریان است. هزینه ها را کاهش می دهد و اتلاف وقت و رفاه را افزایش می دهد ، شخصی سازی خدمات ، تغییر در نحوه ارائه خدمات ، تغییر سطح آموزش و آموزش ، بهبود سطح سواد و تغییر سلیقه را برای تحلیلگران مشتری ، ارائه اطلاعات و اطلاع رسانی بر گسترش شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها عنوان کرد. . از طرف دیگر ، در یک فضای رقابتی ، انتظارات مشتری برای تحقق سه هدف اصلی است: خدمات با کیفیت بهتر ، شفافیت و قیمت پایین. بنابراین ، برای مدیریت پیچیدگی رفتار مشتری در سطح بالایی ، باید بطور منظم از برنامه های اکتشافی و خلاقانه بر اساس رفتار کارآفرین استفاده کنید. از اهمیت بسیاری در مدیریت رفتار مشتری توجه به نیازها و خواسته های مشتریان برخوردار است و یکی از ابزارهای عملی در این زمینه ، توسعه ایده ها و نوآوری ها است که می توان با ادغام در منابع دانش مشتریان ، شرکا و تأمین کنندگان به دست آورد. به دست آمده است

با توجه به بعد محور کارآفرینی ، از جمله نوآوری ، ریسک پذیری ، پیشگام ، رویکرد فعال و استقلال مطلوب و نقشی که این مثالها در موفقیت سازمان دارند ، مشتریان می دانند که آنها در دستیابی به کارآفرینی در سازمان نقش اساسی و مهمی دارند. می توان. موارد سازمانی باید برای تأمین نیازهای مشتری در یک محیط رقابتی در نظر گرفته شود. با برجسته کردن منافع مشترک از این طریق و ایجاد نوآوری باز و مشترک برای مشتریان ، از بین بردن مرزهای بین مشتریان و سازمانها می تواند در توسعه و اعمال رفتار مشتری در ایجاد رفتار کارآفرینی در سازمان مؤثر باشد. .

جنبه مهم فرایند مشتری محور و فرایندی که برای تحقق کارآفرینی بسیار مهم است ، در نظر گرفتن ارزش افزوده ای است که یک سازمان می تواند برای مشتری ایجاد یا ایجاد کند ، یا ارزش اقتصادی مشتری برای سازمان باشد. البته این موارد را می توان با توضیح مسائل مشتری مدار ، به معادلات برنده و برنده تبدیل کرد نه معادلات برنده برای سازمانها و مشتریان ، بنابراین دستیابی به عوامل مؤثر برای ایجاد ارزش افزوده از دید مشتری ضروری است. عصر دیجیتال یک مدل جامع تجارت ایجاد کرده و برای مشتری ارزش ایجاد کرده است.

با توجه به سخنان استیو جابز مبنی بر پیچیدگی رفتار مشتری و استیو جابز “برای درک بهتر نیازهای مشتری به مشتری نزدیکتر است” ، می توانیم یک استراتژی ارائه خدمات دیجیتال طراحی کنیم. ایجاد خدمات جدید مشتری مداری ، مشتری محور ، اکتشافی و مدلهای تجاری نوین با توجه به ابعاد روند کارآفرینی تعریف شده است. البته علاوه بر توجه به مشتریان خارجی ، نباید از مشتریان داخلی که کارمند سازمان شما هستند غافل شوید و کارمندان باید از این مسیر پیروی کنند. سپس سازمان از انجام این کار خوشحال خواهد شد. رفتار کارآفرینی می تواند برای مشتریان ارزش ایجاد کند.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا