عمومی

۲ تله خطرناک در کمین زوج‌ها

طرحواره یا دام زندگی یک باور عمیقاً احساسی درباره خود ، دیگران و دنیایی است که بوجود می آید و همیشه در اوایل زندگی خواهد بود.

به گزارش گزارشگر یک ، روزنامه “خراسان” نوشت: “دام زندگی تکرار مداوم درد ، رنج ، افکار و احساسات دوران کودکی است. یعنی ما ناخودآگاه همان الگوهایی را که در طول زندگی خود تجربه کرده ایم تکرار می کنیم. زندگی خود را مشترک داریم.” اگر والدینی داریم که از انجام این کار امتناع می ورزند بنابراین ، ما یا ناخودآگاه با دیگران رفتار می کنیم به گونه ای که ما را دوست نداشتنی می کند و ما را پس می زند ، یا عاشق افرادی می شویم که برای پیروی از الگوهای کودکی ما ، اصلاً ما را رد و دوست ندارند. باز هم به این نتیجه برسید که “من دوست داشتنی نیستم”!

روانشناسان تاکنون 18 نوع طرحواره را شناسایی کرده اند ، یک داستان در این هفته ، و یک تحلیل روانشناختی از دو مورد از این مشکلات رایج در ازدواج امروز.

زنی تشنه عشق و شوهر بی عاطفه

زن همان صحبت هایی را که من از خانم های دیگر در جلسات مشاوره شنیدم گفت. “شوهر من اصلاً من را دوست ندارد!” پرسیدم: “چرا فکر می کنی او تو را دوست ندارد؟” اخم کرد و گفت. “او هیچ علاقه ای به من نشان نمی دهد. دلم برای گفتن چهار کلمه عشق به من تنگ شده است. و … بدتر ، وقتی او را دوست نداشته باشی و بدون هیچ حرفی او را عصبانی کنی.” او را عصبانی کرد. دو روزه دیوونه شدم! “من همیشه آرزو داشتم با مردی ازدواج کنم که مرا در عشق و علاقه غوطه ور خواهد کرد. اما رویای من هرگز با این مرد بی رحم محقق نشد!” از شوهرش پرسیدم. “نظر شما در مورد گفته همسرت چیست؟” مرد سرش را پایین انداخت و گفت: “همسرم اشتباه می کند ، من تو را دوست دارم …”. گفتم پس چرا طبق علاقه همسرت این علاقه را ابراز نمی کنی؟ بعد از چند ثانیه سکوت ، او گفت: “ابراز علاقه فقط کار از صبح تا شب نیست. یخچال ما ، شما می توانید راحت زندگی کنید.” برای اینکه دیگران باور کنند او در قلب خود عشق و علاقه دارد ، زبان خود را برگردانید و چهار کلمه بگو. آیا می توانم بگویم؟ “من گفتم:” بله. صحبت در مورد احساسات خود دشوار است. نه تنها ابراز عشق و علاقه ، بلکه ابراز ناراحتی ، کینه و عصبانیت نیز دشوار است. وقتی از همسرتان عصبانی هستید ، چرا در این مورد صحبت نمی کنید؟ “چرا شما ترجیح می دهید عصبانی باشید تا اینکه از ناراحتی صحبت کنید؟” مرد با صدای کم اعتراف گفت: “آره … گفتن در مورد احساسات من سخت است … اما نمی دانم چرا … دست من نیست …” به آن مرد نگاه کردم و پسری ناتوان را دیدم که از ابراز احساسات در سکوت خود می ترسید. شاید به این دلیل بود که پدر و مادرش سرد و احساساتی نبودند. . در اتاق مشاوره پسری زخمی را دیدم که مجبور شد زخمهای خود را التیام بخشد و در کنارش یک دختر کوچک غمگین بود که علاوه بر احساس “دوست نداشتنی” از اختلافات عاطفی زیادی نیز رنج می برد.

نظر کارشناس / اشتراک آشنایی با 2 تله خطرناک زندگی

اگر بخواهیم داستانی را با زبانی تخصصی تر بگوییم ، مردان از طرحواره “سرکوب عاطفی” رنج می برند ، در حالی که زنان از طرح “محرومیت عاطفی” رنج می برند. در ادامه با این دو دام بیشتر آشنا خواهیم شد.

دام محرومیت عاطفی

وقتی والدین (به ویژه مادر) کودک را به اندازه کافی دوست ندارد ، نیازهای کودک را درک نمی کند و با او همدلی نمی کند ، وقتی کودک احساس می کند پدر یا مادر از “حمایت” برخوردار نیستند ، یک طرح محرومیت عاطفی برای او شکل می گیرد. . فردی با چنین طرحی ممکن است از دوست داشته شدن “ناراضی” باشد. هر چقدر هم که دوست داشته باشید و برجسته باشید ، نارضایتی و عطش عشق هنوز هم وجود دارد. آنها در مورد مسائل احساسی بسیار پیش بینی می کنند و گاهی اوقات آنها را “مجبور” می کنند که به عزیزانشان توجه و محبت کنند. برخی از آنها برای جلب محبت و توجه اطرافیان خود از درد و مشکلات جسمی رنج می برند. آنها هرگز در مورد نیاز خود به عشق و علاقه صحبت نمی کنند و وقتی نیازهای عاطفی آنها برآورده نمی شود ، غمگین و افسرده می شوند و از طرف مقابل دور می شوند.

دام مهار عاطفی

والدین ، ​​افراد دیگر یا فرهنگ به فرد القا می کنند که نباید احساسات خود را ابراز کنند ، و اگر والدین نسبت به نیازهای عاطفی فرزندان خود بی تفاوت هستند و اجازه نمی دهند خود را ابراز کنند ، در این صورت این کار را نمی کنند. یا او به دلیل موقعیت اجتماعی و عقایدش “کودکانه” است. دیگران بیشتر اهمیت می دهند ، کودک به این نتیجه می رسد که احساسات و عواطف من مهم نیستند و در عوض مجبورم آنها را سرکوب کنم تا بتوانم اراده و تأیید دیگران را داشته باشم. چنین شخصی همیشه احساسات خود را سرکوب می کند ، چه مثبت و چه منفی. او در ابراز عشق ، خوشبختی ، خشم و غم مشکل دارد. زندگی آنها بی روح و بدون هیجان به نظر می رسد و غالباً انسان های کسل کننده ای در اطراف هستند. در بسیاری از موارد ، این افراد ناخودآگاه عاشق افراد “هیجان زده” می شوند و چنین افرادی را برای ازدواج انتخاب می کنند.

با طرحواره چه باید کرد؟

اولین و مهمترین گام ، کسب “بینش” در مورد این است که با چه برنامه ای روبرو هستیم و اینکه چگونه بر زندگی ، ادراک و روابط مشترک زندگی ما تأثیر گذاشته است. با درک این مسئله که مشکلات از خود ما ناشی می شود و نوع نگاه ما اغلب ممکن است گیج کننده باشد ، اما اگر به طور جدی از طرحواره های درون خود یا یکی از اعضای خانواده رنج می برید ، ضروری است. با یک روانشناس بالینی تماس بگیرید. من ترجیح می دهم این اختلال را با استفاده از روش طرحواره درمانی درمان کنم.

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا