روابط امارات و ایران – هر آنچه باید بدانید

روابط امارات و ایران
روابط امارات و ایران، داستانی از همزیستی پیچیده دو بازیگر مهم خلیج فارس است که همواره در نوسان میان همکاری های اقتصادی عمیق و چالش های سیاسی و امنیتی قرار داشته. این پیوند که ریشه های تاریخی و فرهنگی غنی دارد، در دهه های اخیر شاهد تحولات چشمگیری بوده است.
ایران و امارات متحده عربی، دو بازیگر محوری در منطقه حساس خلیج فارس هستند که هر یک با جایگاه ژئوپلیتیکی و اقتصادی خاص خود، نقشی کلیدی در معادلات منطقه ای ایفا می کنند. رابطه این دو کشور، از دیرباز ترکیبی از وابستگی های متقابل، رقابت های پنهان و آشکار، و تلاش برای مدیریت اختلافات بوده است. در طول تاریخ، شاهد بوده ایم که چگونه جریان های تجاری و مبادلات فرهنگی، پیوندهای محکمی میان مردمان این دو سوی آبراه ایجاد کرده اند، اما در عین حال، چالش های سیاسی و امنیتی نیز همواره سایه خود را بر این روابط افکنده اند. در دهه های اخیر، شاهد دگرگونی های بسیاری در این زمینه بوده ایم که از اوج تنش ها تا حرکت های محتاطانه به سوی تنش زدایی و ازسرگیری کامل روابط دیپلماتیک را شامل می شود. درک این پویایی ها و عوامل محرک آن ها، برای تحلیل دقیق آینده منطقه خلیج فارس بسیار ضروری است.
ریشه های تاریخی و بنیان های اولیه روابط
تاریخچه روابط میان سرزمین ایران و آنچه امروز امارات متحده عربی نامیده می شود، به قرون متمادی پیش بازمی گردد. سواحل جنوبی خلیج فارس، از دیرباز میزبان حضور پررنگ ایرانیان بوده و این حضور، نه تنها در تجارت و بازرگانی، بلکه در ابعاد فرهنگی و اجتماعی نیز تاثیرگذار بوده است. بنادر ایرانی و شیخ نشین های عربی، قرن ها نقطه ی تلاقی فرهنگ ها و کالاهای مختلف بودند و بازرگانان ایرانی، با رفت وآمد خود، بخش جدایی ناپذیری از بافت اقتصادی و اجتماعی این منطقه را تشکیل می دادند. این پیوندهای کهن، سنگ بنای ارتباطاتی شدند که تا به امروز نیز ادامه دارند و میراثی از تبادلات دیرینه را با خود حمل می کنند.
ظهور امارات متحده عربی و آغاز روابط دیپلماتیک
با تأسیس فدراسیون امارات متحده عربی در سال ۱۹۷۱ و استقلال آن از بریتانیا، فصل جدیدی در روابط رسمی با ایران گشوده شد. در ابتدا، تعاملات بر پایه همکاری های اقتصادی و منطقه ای شکل گرفت، اما همزمان، مسائلی نیز مطرح شدند که می توانستند پتانسیل ایجاد اختلاف را داشته باشند. این دوره، آغاز شکوفایی روابط دیپلماتیک رسمی بود که در کنار آن، چالش های خاص خود را نیز به همراه داشت.
مسئله جزایر سه گانه: کانون اصلی تنش
یکی از مهمترین و پایدارترین نقاط اختلاف در روابط امارات و ایران، مسئله مالکیت جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی است. ریشه های این اختلاف به پیش از تشکیل کشور امارات متحده عربی بازمی گردد. در تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱، تنها دو روز پیش از اعلام رسمی تأسیس امارات، نیروهای بریتانیایی از این جزایر خارج شدند و ارتش شاهنشاهی ایران کنترل آن ها را به دست گرفت.
از آن زمان، امارات متحده عربی همواره بر ادعای مالکیت خود بر این جزایر پافشاری کرده و خواستار داوری بین المللی برای حل این مناقشه بوده است. این موضوع به یک مسئله حیثیتی و ملی برای امارات تبدیل شده و به طور مداوم در مجامع منطقه ای و بین المللی مطرح می شود. در مقابل، ایران این جزایر را جزو لاینفک قلمرو خود می داند و هرگونه بحثی در مورد مالکیت آن ها را رد می کند. این اختلاف، همواره به عنوان یک زخم کهنه در روابط دو کشور باقی مانده و در دوره های تنش، بیش از پیش برجسته می شود.
نوسانات سیاسی و امنیتی: از تقابل تا تنش زدایی
روابط ایران و امارات، پس از انقلاب اسلامی ایران، شاهد تحولات چشمگیری بود که از یک سو تحت تأثیر تغییرات داخلی ایران و از سوی دیگر، متأثر از تحولات گسترده منطقه ای قرار گرفت. جنگ ایران و عراق، حملات ۱۱ سپتامبر و موج بیداری اسلامی، همگی بر نحوه تعامل این دو کشور با یکدیگر سایه افکندند.
دهه ۲۰۱۰: اوج گیری تنش ها
دهه ۲۰۱۰ میلادی را می توان اوج تنش ها در روابط امارات و ایران دانست. در این دوره، نگرانی های امارات متحده عربی درباره برنامه هسته ای ایران و نفوذ منطقه ای فزاینده آن، به شدت افزایش یافت. این نگرانی ها، به موضع گیری های سخت تر ابوظبی در قبال تهران منجر شد.
- کاهش سطح روابط دیپلماتیک (۲۰۱۶): در پی حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران در ژانویه ۲۰۱۶، امارات متحده عربی در همبستگی با ریاض، سطح روابط دیپلماتیک خود با ایران را به سطح کاردار کاهش داد. این اقدام نشان دهنده عمق تنش و هم سویی امارات با سیاست های منطقه ای عربستان بود.
- پرونده های جاسوسی و قاچاق: در این دوره، مواردی از اتهامات جاسوسی و قاچاق تجهیزات حساس، به بی اعتمادی متقابل دامن زد. برای مثال، در سال ۲۰۱۷، دادگاهی در امارات یک تبعه ایران را به اتهام جاسوسی و تلاش برای قاچاق تجهیزاتی که می توانست در برنامه هسته ای ایران مورد استفاده قرار گیرد، به حبس محکوم کرد. این رویدادها، فضای امنیتی منطقه را پیچیده تر و روابط دو کشور را متشنج تر ساخت.
تغییر پارادایم و حرکت به سوی تنش زدایی (اواخر دهه ۲۰۱۰ و اوایل دهه ۲۰۲۰)
با پایان دهه ۲۰۱۰ و ورود به دهه ۲۰۲۰، نشانه هایی از تغییر در رویکردهای منطقه ای مشاهده شد. تجربه مشترک چالش ها و درک واقع بینانه تر از منافع ملی، مسیر روابط امارات و ایران را به سمت تنش زدایی سوق داد.
- ارسال کمک های بشردوستانه در دوران کرونا: در اوج همه گیری ویروس کرونا، امارات متحده عربی چندین محموله کمک های بشردوستانه به ایران ارسال کرد. این اقدام، نشانه ای از تمایل به کاهش تنش و همکاری در مواقع بحران بود.
- حملات پهپادی حوثی ها به امارات (۲۰۲۲) و درک ضرورت امنیت جمعی: حملات پهپادی و موشکی حوثی ها به اهدافی در امارات در ژانویه ۲۰۲۲، یک نقطه عطف محسوب می شود. این حملات، آسیب پذیری امارات را آشکار ساخت و ضرورت درک امنیت جمعی و گفت وگو با ایران را بیش از پیش ملموس کرد. ابوظبی دریافت که ثبات منطقه ای نیازمند تعامل با همه بازیگران، از جمله ایران است.
- نقش توافقات آبراهام در نیاز به تضمین های امنیتی: امضای توافقات آبراهام (عادی سازی روابط امارات با اسرائیل) و واکنش های ایران به آن، نیاز امارات به دریافت تضمین های امنیتی از سوی ایران را افزایش داد. برخی تحلیلگران معتقدند که امارات برای جلوگیری از تبدیل شدن به هدف مشروعی برای حملات احتمالی، به سمت احیای روابط دیپلماتیک با تهران حرکت کرد و تضمین داد که از خاک خود برای حمله به ایران استفاده نخواهد شد.
- بازگشت سفیر امارات به تهران (۲۰۲۲): پس از حدود هفت سال، در مرداد ۱۴۰۱ (اوت ۲۰۲۲)، سفیر امارات متحده عربی به تهران بازگشت و روابط دیپلماتیک دو کشور به سطح کامل ارتقاء یافت. این رویداد، اوج تلاش های تنش زدایی و نشانه روشنی از تمایل دو طرف برای بهبود تعاملات بود.
- تأثیر سیاست اول همسایگان دولت ایران: سیاست خارجی اول همسایگان دولت سیزدهم ایران نیز در این روند بی تأثیر نبود. این رویکرد بر گسترش روابط با کشورهای همسایه، به ویژه در حاشیه خلیج فارس، تأکید داشت و به ایجاد فضایی مساعد برای گفتگوها کمک کرد.
موتور اقتصادی: پایداری تجارت و سرمایه گذاری
با وجود تمام فراز و نشیب های سیاسی و امنیتی، روابط امارات و ایران همواره یک لایه اقتصادی قدرتمند و انعطاف پذیر داشته است. این بعد اقتصادی، حتی در دوره های اوج تنش نیز به بقا و رشد خود ادامه داده و به عنوان یک عامل ثبات بخش عمل کرده است.
حجم و ابعاد تجارت دوجانبه
امارات متحده عربی، به ویژه دبی، از دیرباز یکی از مهمترین شرکای تجاری ایران و در واقع، دروازه اصلی تجارت ایران با جهان محسوب می شود. آمار و ارقام نشان می دهند که حجم تجارت دوجانبه در بازه های زمانی مختلف، نوسانات زیادی داشته، اما همواره در سطوح قابل توجهی حفظ شده است. برای مثال، بین سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹، حجم دادوستد تجاری بین دو کشور سه برابر شد و به ۱۲ میلیارد دلار رسید که ۱۲ میلیارد دلار آن مربوط به صادرات امارات به ایران و ۳ میلیارد دلار مربوط به صادرات ایران به امارات بود. این ارقام نشان دهنده اهمیت حیاتی امارات به عنوان یک هاب اصلی برای ورود کالاهای مختلف به ایران است.
نقش بندر جبل علی و دبی
بندر جبل علی در دبی، با زیرساخت های پیشرفته و موقعیت استراتژیک خود، نقشی بی بدیل در تجارت ایران ایفا می کند. این بندر، نه تنها به عنوان یک نقطه ترانزیت کلیدی برای واردات کالاهای حیاتی به ایران عمل می کند، بلکه بستری برای صادرات غیرنفتی ایران نیز فراهم می آورد. دبی با ارائه خدمات لجستیکی و مالی متنوع، همواره محلی جذاب برای بازرگانان ایرانی بوده و علی رغم تحریم ها، راهکارهایی برای ادامه فعالیت های تجاری از طریق این مسیر پیدا شده است.
جامعه بزرگ ایرانیان در امارات
حضور چشمگیر جامعه ایرانیان در امارات متحده عربی، یکی دیگر از ستون های پایداری روابط امارات و ایران است. حدود ۴۰۰ هزار ایرانی در امارات زندگی می کنند که ۱۰ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند. آن ها بیش از ۱۰ هزار شرکت بزرگ و کوچک را در این کشور اداره می کنند و سهم قابل توجهی در اقتصاد امارات دارند.
میزان دارایی ۵۰۰ هزار ایرانی ساکن امارات، در حدود ۳۰۰ میلیارد دلار برآورد می شود که این رقم نشان دهنده عمق نفوذ اقتصادی و سرمایه گذاری ایرانیان در این کشور است.
این جامعه فعال، نه تنها در حفظ و توسعه روابط تجاری غیررسمی نقش دارد، بلکه به عنوان یک پل ارتباطی فرهنگی و اجتماعی نیز عمل می کند و پیوندهای انسانی میان دو ملت را تقویت می بخشد.
گردشگری
امارات متحده عربی، به ویژه دبی، یکی از مقاصد اصلی گردشگران ایرانی محسوب می شود. سواحل زیبا، مراکز خرید مدرن و امکانات تفریحی متنوع، هر ساله هزاران ایرانی را به خود جذب می کند. اگرچه در اوایل دهه ۲۰۱۰، به دلیل عواملی نظیر افزایش نرخ ارز، میزان بازدید گردشگران ایرانی افت ۳۲ درصدی را تجربه کرد، اما همچنان این بخش از روابط دو کشور، اهمیت خود را حفظ کرده است. گردشگری، نه تنها به درآمدزایی برای امارات کمک می کند، بلکه به افزایش درک متقابل فرهنگی و اجتماعی نیز یاری می رساند.
تاثیر تحریم های بین المللی بر روابط اقتصادی
تحریم های بین المللی علیه ایران، همواره چالش های بزرگی را برای روابط امارات و ایران ایجاد کرده است. با این حال، به دلیل وابستگی متقابل اقتصادی و موقعیت استراتژیک امارات، این کشور اغلب به عنوان مسیری برای دور زدن تحریم ها و تسهیل تجارت ایران عمل کرده است. البته، این نقش همیشه با احتیاط و در چارچوب قوانین بین المللی دنبال شده است، اما واقعیت این است که امارات، در شرایط دشوار نیز، مسیرهای تجاری خاص خود را با ایران حفظ کرده و اجازه نداده است که این کانال حیاتی کاملاً قطع شود.
عوامل کلیدی در پایداری و تنش زدایی اخیر
تغییر مسیر روابط امارات و ایران از اوج تنش به سمت تنش زدایی، تحت تأثیر مجموعه ای از عوامل واقع بینانه و منافع متقابل شکل گرفته است. این عوامل نشان می دهند که هر دو کشور، با درک شرایط منطقه ای و بین المللی، به این نتیجه رسیده اند که همکاری، بهتر از تقابل است.
واقع گرایی منطقه ای
یکی از مهمترین عوامل، درک متقابل از این واقعیت است که هیچ یک از طرفین نمی توانند دیگری را از صحنه منطقه ای حذف کنند. هم ایران و هم امارات، به این نتیجه رسیده اند که همزیستی مسالمت آمیز و مدیریت اختلافات، راهکار پایدارتری برای تأمین منافع ملی و منطقه ای است. این رویکرد واقع گرایانه، باعث شده تا تمرکز از رقابت های بی پایان به سوی یافتن زمینه های مشترک همکاری تغییر یابد.
منافع اقتصادی متقابل
وابستگی شدید اقتصادی دو کشور، ستون فقرات پایداری روابط بوده است. همانطور که پیشتر اشاره شد، امارات متحده عربی به عنوان یک هاب تجاری و مالی برای ایران عمل می کند و جامعه بزرگ ایرانیان نیز نقش مهمی در اقتصاد امارات ایفا می کند. این منافع اقتصادی متقابل، حتی در اوج تنش ها نیز قطع نشد و همواره به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر وخیم تر شدن بیش از حد روابط عمل کرده است.
نگرانی های امنیتی مشترک
تهدیدات غیردولتی، چالش های زیست محیطی (مانند تغییرات اقلیمی و کمبود آب) و امنیت دریایی در خلیج فارس، همگی مسائلی هستند که نیازمند همکاری های منطقه ای هستند. حملات پهپادی به امارات در سال ۲۰۲۲، این نگرانی ها را برجسته تر کرد و به هر دو کشور نشان داد که امنیت آن ها به یکدیگر گره خورده است و هیچ کشوری نمی تواند به تنهایی با این تهدیدات مقابله کند. این درک مشترک از آسیب پذیری ها، زمینه ای برای گفتگو و همکاری های امنیتی ایجاد کرده است.
نقش قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای
تحولات در سیاست های قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای نیز بر روابط امارات و ایران تأثیرگذار بوده است. میانجی گری کشورهایی مانند چین در آشتی ایران و عربستان سعودی، به ایجاد یک فضای کلی تر برای تنش زدایی در منطقه کمک کرد. علاوه بر این، تغییر رویکرد ایالات متحده در منطقه و تمرکز بیشتر بر سایر نقاط جهان، کشورهای حاشیه خلیج فارس را به سمت خوداتکایی بیشتر و مدیریت اختلافات با همسایگان سوق داده است. این عوامل، شرایط را برای بهبود روابط ایران و امارات فراهم آورد.
ارتقاء کانال های دیپلماتیک و گفتگوی مستقیم
دیدارهای مقامات عالی رتبه و حفظ کانال های ارتباطی مستقیم، نقش مهمی در کاهش سوءتفاهم ها و مدیریت بحران ها ایفا کرده است. گفتگوی رو در رو، به طرفین کمک می کند تا نگرانی های یکدیگر را بهتر درک کنند و راه حل های عملی برای مسائل پیدا کنند. بازگشت سفیر امارات به تهران و افزایش تعاملات دیپلماتیک، گامی مهم در این راستا محسوب می شود و نشان می دهد که دیپلماسی، همچنان بهترین ابزار برای حل و فصل اختلافات است.
چالش ها و شبهات ماندگار در روابط
با وجود روند تنش زدایی و گام های مثبت برداشته شده، روابط امارات و ایران همچنان با چالش ها و شبهاتی ماندگار روبرو است که می توانند در آینده، بر پایداری این روابط تأثیر بگذارند. این مسائل، نشان می دهند که مسیر به سوی یک همکاری کامل و بی دردسر، هنوز طولانی است.
مسئله جزایر سه گانه: اختلافی مدیریت شده؟
موضوع جزایر سه گانه، همچنان به عنوان یک نقطه اختلاف اساسی و حل نشده باقی مانده است. اگرچه در دوره های تنش زدایی، این مسئله کمتر در صدر اخبار قرار می گیرد، اما امارات همچنان بر ادعای مالکیت خود پافشاری می کند. برخی تحلیلگران بر این باورند که این موضوع به یک اختلاف مدیریت شده تبدیل شده است که هر دو کشور فعلاً ترجیح می دهند آن را به عنوان یک پرونده باز نگه دارند تا به طور فعال آن را به یک بحران جدید تبدیل نکنند. با این حال، پتانسیل شعله ور شدن مجدد این اختلاف، همواره وجود دارد و می تواند در صورت تغییر شرایط منطقه ای یا بین المللی، به منبع جدیدی از تنش تبدیل شود.
بی اعتمادی عمیق متقابل
دهه ها رقابت و تنش، بی اعتمادی عمیقی میان ایران و امارات ایجاد کرده است. نگرانی امارات از نفوذ منطقه ای ایران و حمایت تهران از گروه های شبه دولتی در منطقه، همواره به عنوان یک عامل بی ثبات کننده در نظر گرفته می شود. از سوی دیگر، ایران نیز از حضور نظامی آمریکا در منطقه و روابط نزدیک امارات با قدرت های فرامنطقه ای مانند ایالات متحده و اسرائیل، نگران است. این بی اعتمادی متقابل، مدیریت روابط را دشوار می سازد و نیازمند تلاش های مستمر دیپلماتیک برای کاهش سوءتفاهم ها است.
رقابت های منطقه ای و تفاوت دیدگاه ها
ایران و امارات، در مورد آینده منطقه و نقش بازیگران مختلف، دیدگاه های متفاوتی دارند. رقابت بر سر رهبری منطقه ای، نفوذ در کشورهای همسایه و تعریف نظم جدید در خلیج فارس، همواره به عنوان یک عامل تنش زا عمل می کند. این تفاوت دیدگاه ها، می تواند در مواقع بحرانی، به موضع گیری های متقابل و سخت تر شدن روابط منجر شود.
ناپایداری های داخلی و منطقه ای
بحران ها و تحولات غیرقابل پیش بینی در منطقه و حتی در داخل هر یک از دو کشور، می توانند بر روابط امارات و ایران تأثیر منفی بگذارند. ناآرامی های سیاسی، تغییرات رهبری یا بحران های اقتصادی، همگی پتانسیل برهم زدن تعادل ظریف موجود را دارند و می توانند مسیر تنش زدایی را به انحراف بکشانند.
چشم انداز آینده روابط ایران و امارات
آینده روابط امارات و ایران در خلیج فارس، موضوعی است که همواره مورد بحث و گمانه زنی تحلیلگران قرار می گیرد. با توجه به پیچیدگی های تاریخی، سیاسی و اقتصادی، نمی توان به راحتی یک مسیر قطعی را برای آن پیش بینی کرد، اما می توان سناریوهای محتمل و عوامل تعیین کننده را مورد بررسی قرار داد.
سناریوهای احتمالی: از همکاری محدود تا بازگشت به بحران
سناریوی اول: ادامه روند تنش زدایی و همکاری های محدود. این محتمل ترین سناریو است که در آن، دو کشور به حفظ کانال های ارتباطی، تعمیق همکاری های اقتصادی در چارچوب موجود و مدیریت اختلافات از طریق دیپلماسی ادامه خواهند داد. هدف اصلی در این سناریو، جلوگیری از وخیم تر شدن روابط و اجتناب از درگیری مستقیم است. همکاری ها ممکن است در حوزه هایی مانند امنیت دریایی، مبارزه با قاچاق، و چالش های زیست محیطی (مانند ریزگردها) گسترش یابد.
سناریوی دوم: بازگشت به بحران. این سناریو کمتر محتمل، اما غیرقابل تصور نیست. در صورت تشدید تنش های منطقه ای (مانند درگیری گسترده تر در یمن، یا تنش بین ایران و اسرائیل)، یا تغییرات ناگهانی در سیاست های داخلی یکی از دو کشور، امکان بازگشت روابط به دوران تنش های حاد وجود دارد. عدم حل ریشه ای مسئله جزایر سه گانه و بی اعتمادی عمیق متقابل، می تواند در شرایط بحرانی، به کاتالیزوری برای شعله ور شدن مجدد اختلافات تبدیل شود.
عوامل تعیین کننده
- سیاست های داخلی هر دو کشور: تغییرات در دولت ها و رویکردهای سیاسی داخلی در تهران و ابوظبی، می تواند بر روابط خارجی آنها تأثیر بگذارد.
- تحولات ژئوپلیتیکی منطقه: هرگونه تغییر عمده در موازنه قدرت منطقه ای، به ویژه در ارتباط با عربستان سعودی، عراق، یمن و سوریه، می تواند دینامیک روابط ایران و امارات را تغییر دهد.
- رویکرد قدرت های جهانی: سیاست های آمریکا، چین، روسیه و کشورهای اروپایی در قبال منطقه و به ویژه ایران، نقش مهمی در شکل دهی آینده روابط تهران و ابوظبی خواهد داشت.
اهمیت دیپلماسی محتاطانه و حفظ کانال های ارتباطی
برای جلوگیری از سوءتفاهم ها و حفظ ثبات، دیپلماسی محتاطانه و حفظ کانال های ارتباطی، حیاتی است. افزایش دیدارهای مقامات و حفظ خطوط تلفنی مستقیم، می تواند به مدیریت بحران ها و جلوگیری از تشدید ناخواسته تنش ها کمک کند. این رویکرد، اجازه می دهد تا با وجود اختلافات، زمینه های مشترک برای همکاری شناسایی و تقویت شوند.
پتانسیل های همکاری های جدید
با وجود چالش ها، پتانسیل های زیادی برای همکاری های جدید میان روابط امارات و ایران وجود دارد. این همکاری ها می توانند در حوزه های زیر گسترش یابند:
حوزه همکاری | توضیحات |
---|---|
انرژی | همکاری در زمینه انرژی های تجدیدپذیر، تبادل دانش فنی در صنعت نفت و گاز. |
فناوری | تبادل تجربه در زمینه فناوری های نوظهور، هوش مصنوعی و دیجیتالی سازی. |
محیط زیست | مبارزه با آلودگی های دریایی، مدیریت منابع آب، مقابله با ریزگردها. |
امنیت دریایی | تأمین امنیت کشتیرانی در خلیج فارس، مبارزه با دزدی دریایی. |
این زمینه ها، می توانند به عنوان نقاط شروعی برای تعمیق اعتماد و گسترش روابط عمل کنند و منافع مشترک بیشتری را برای هر دو کشور به ارمغان بیاورند.
نتیجه گیری
روابط امارات و ایران، نمادی از پیچیدگی و پویایی در منطقه خلیج فارس است؛ تلفیقی از وابستگی های عمیق اقتصادی، پیوندهای تاریخی و چالش های حل نشده سیاسی. این دو کشور، به عنوان همسایگان قدیمی، در طول تاریخ همواره در کنار یکدیگر زندگی کرده اند و منافع متقابل آن ها، اغلب بر اختلافات غلبه کرده است. از بنادر پررونق دبی که دروازه تجاری ایران به جهان شده اند، تا جامعه بزرگ و فعال ایرانیان در امارات، همواره نشانه هایی از یک همزیستی پایدار دیده می شود.
در سال های اخیر، شاهد بوده ایم که چگونه درک مشترک از تهدیدات منطقه ای و واقع گرایی سیاسی، هر دو کشور را به سمت تنش زدایی و ازسرگیری کامل روابط دیپلماتیک سوق داده است. با وجود پرونده های باز مانند مسئله جزایر سه گانه و بی اعتمادی های ریشه دار، ایران و امارات به این نتیجه رسیده اند که حفظ روابط باثبات و سازنده، برای منافع ملی و امنیت منطقه ای هر دو طرف حیاتی است. این رویکرد محتاطانه، به آن ها اجازه می دهد تا با مدیریت اختلافات، از بازگشت به دوران بحران های حاد جلوگیری کنند و مسیری را در پیش گیرند که تعاملات دوجانبه را حفظ و تقویت می نماید. آینده روابط این دو کشور، اگرچه همواره تحت تأثیر تحولات منطقه ای و جهانی قرار دارد، اما چشم اندازی محتاطانه اما امیدوارکننده را برای ادامه مسیر گفت وگو و همکاری های بیشتر به تصویر می کشد.