چگونه گروه بریکس در پی به چالش کشیدن نظم غربی در خاورمیانه است؟

به گزارش گزارشگر یک، وبگاه میدل ایست آی در مقاله ای نوشت: با دعوت بریکس (گروه کشورهای برزیل، روسیه، هندوستان، چین و آفریقای جنوبی) از عربستان سعودی، مصر، ایران و امارات متحده عربی برای پیوستن به این بلوک، نقش این ائتلافِ کشورهای همدست، در عرصه بین‌المللی به طور چشمگیری تقویت می‌شود. علاوه بر این که عربستان سعودی بزرگترین صادرکننده نفت جهان است، مقدس‌ترین مکان‌های اسلامی نیز در آن قرار دارد. تصمیم به دعوت از این کشور، یک گام مهم اقتصادی، سیاسی و نمادین برای گروهی است که تا به حال، هیچ کشور مسلمانی در جمع اعضای خود نداشته است. عضویت مصر، پرجمعیت ترین کشور عربی نیز، دیگر دستاورد بریکس خواهد بود. حضور مصر در این بلوک، قابی را از گروهی کشورها که نماینده تمدن های مختلف هستند، شکل می دهد. همچنین با توجه به تأثیر اقتصادی و سیاسی روزافزون امارات متحده عربی، به نظر می‌رسد که این کشور با پیوستن به بریکس، جایگاه خود را به عنوان یک دلال و کارگزار قدرت در جهان تثبیت خواهد کرد.

در فراسوی خلیج فارس نیز، اضافه شدن ایران به معنی مدیریت محتاطانه توازن قدرت میان کشورهای عرب و تهران است. چین در حال حاضر یک توافق شراکت جامع راهبردی 25 ساله با ایران دارد که ارزش آن تقریباً ۴۰۰ میلیارد دلار برآورد می شود. همچنین از آغاز جنگ اوکراین، ایران و روسیه به هم نزدیکتر شده‌اند – تا حدی به دلیل تحریم‌های اعمال شده علیه آنها توسط غرب.

عضویت تهران در بریکس نیز نفوذ جهانی اش را تقویت می‌کند، هدفی که در تقلای آن بوده است. با پیوستن اتیوپی و آرژانتین در کنار آن چهار کشور خاورمیانه به بریکس، تلاش آگاهانه‌ای برای سازماندهی دوباره رهبری جهانی جریان می یابد. با عضویت این کشورها، بریکس سرجمع، حدود ۴۵ درصد از جمعیت جهان و بیش از یک سوم تولید ناخالص داخلی آن را نمایندگی می‌کند.

همزمان با گردهم آیی رهبران گروه بریکس در ژوهانسبورگ، صفی از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، علاقه فزاینده‌ خود را برای پیوستن به این گروه، که به عنوان پاسخ جهان در حال توسعه به گروه هفت G7 ارزیابی می‌شود، ابراز کرده اند. الجزایر، بحرین، کویت، مراکش و فلسطین تنها برخی از کشورهایی هستند که آشکارا علاقه خود را به پیوستن به بریکس اعلام کرده‌اند. این بازآرایی، احتمالا برای خاورمیانه و شمال آفریقا، پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت که بطور بالقوه قدرت آمریکا را تضعیف می‌کند.

گام به گام: شواهدی از نقش آفرینی کشورهای غیرغربی در امور دیپلماتیک خاورمیانه، حتی قبل از گسترش بریکس مشاهده می شد. در ماه مارس، چین میانجی‌گر چرخش بزرگی در روابط دیپلماتیک عربستان سعودی و ایران، دو رقیب تلخ منطقه‌ای، بود و نشان داد نفوذ پکن تا چه اندازه در منطقه گسترش یافته، تحولی که واشنگتن را غافلگیر کرد. قابل توجه اینکه تصمیم به دعوت از عربستان سعودی به عنوان عضو دائمی بریکس، بویژه توسط چین پیشنهاد شد و سپس روسیه و برزیل از آن حمایت کردند.

آنا یاکوبز Anna Jacobs، تحلیل‌گر ارشد خلیج فارس در گروه بحران بین‌المللی می گوید: “در حالی که نظم جهانی چندقطبی تر می شود، کشورهای خلیج فارس هم در حال تنوع بخشی به روابط سیاسی و اقتصادی خود هستند. تنوع اقتصادی و سیاسی، توازن در روابط با قدرت‌های جهانی و برکنار ماندن از پیامد رقابت قدرت های بزرگ، ستون‌ های پایه سیاست‌ خارجی کشورهای خلیج فارس را شکل می دهند.” صادرات چین به کشورهای در حال توسعه، از سرجمع صادرات اتحادیه اروپایی، ایالات متحده و ژاپن بیشتر است، یعنی یک دگرش مهم در اقتصاد جهانی که همچنین در حال شکل‌دهی سیاست‌های بین‌المللی است. همچنین با گرایش به سمت بریکس، که عربستان سعودی و امارات متحده عربی به عنوان متحدان نزدیک و دیرپای آمریکا را هم در بر می گیرد، کشورهای عربی نشان می‌دهند که بلندپروازی فزاینده ای برای ترسیم مسیر آینده خود در جهان دارند.

یاکوبز می گوید: “ایالات متحده واقعاً کار زیادی در این زمینه نمی تواند انجام دهد. این تحولات، از دگرگونی نظم جهانی چندقطبی سرچشمه می گیرد و کشورهای خلیج فارس به نحوی واکنش نشان می‌دهند که با منافع ملی آن‌ها سازگار باشد.” برای امارات متحده عربی و عربستان سعودی، این به معنای ایجاد روابط نزدیک‌تر با چین و روسیه در جاهایی است که همگرایی منافع دارند، تحولی که به شدت به مذاق ایالات متحده تلخ می آید. بسیاری از کشورهای جنوب جهان معتقدند که نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده منافع غربی را در سراسر جهان حفاظت، ترویج و افزایش می‌دهد. برخی از کشورها، از جمله کشورهای خاورمیانه، اعتقاد دارند که گروه بریکس این نوید را می‌دهد که در نظم چندقطبی نوظهور، منافع خود را دنبال کرده و چه بسا که حتی منطقه نفوذی برای خود دست و پا کنند.

یاکوبز می افزاید: “عربستان سعودی به ویژه در تلاش است تا به یک قدرت نیمه سنگین تبدیل شود و افزایش ارتباطات با شرق و غرب یک سازوکار مهم برای دستیابی به این هدف است. در حالی که کشورهای خلیج فارس “روشن ساخته‌اند که در حال حاضر ایالات متحده شریک اصلی امنیتی خارجی آنهاست، واقعیت این است که منافع اقتصادی شان بطور فزاینده‌ای در شرق و در دنیای در حال توسعه قرار دارد”.

چرخش به سمت بریکس: تلاش برای پیوستن به گروه بریکس همچنین نشان از دل آشوبی کشورهای خاورمیانه از اعمال قدرت آمریکا بر توسعه اقتصادی و سیاسی آنها دارد. در ژوئن گذشته، بزرگترین بانک ایالات متحده، یعنی جی پی مورگان JPMorgan، هشدار داد که “علائمی از دلارزدایی به چشم می خورد”. از سال ۱۹۷۱، سلطه سامانه دلاری ایالات متحده، یک ویژگی فراگیر در سامانه مالی جهانی بوده است که با توافقی میان هنری کسینجر، وزیر امور خارجه وقت آمریکا و ملک فیصل سعودی تقویت شد که نظام پترو دلار را خلق کرد.

ازدواج با دلار به معنی حفظ وابستگی به سیستم‌های اقتصادی است که در نهایت توسط ایالات متحده و به اندازه کمتری توسط دیگر کشورهای غربی کنترل می‌شوند. قدرتی که دلار ایالات متحده به واشنگتن می‌بخشد، در سال‌های اخیر به شکل فزاینده ای خودنمایی می کندبه ویژه در بکارگیری آن بعنوان ابزاری برای تحریم کشورها و جنگ‌های تجاری.

اسلحه کردن weaponisation دلار، هشدار گیتا گوپینات Gita Gopinath، معاون اول صندوق بین‌المللی پول را در پی داشت که گفت چه بسا این کار، در گذر زمان، نقش دلار را در سامانه مالی جهان کمرنگ کند. به همین دلیل اکنون بسیاری از کشورهای جنوب جهان، جذب مفهوم عضویت در باشگاه بریکس می‌شوند. محمد الجدعان، وزیر امور مالی عربستان سعودی، اوایل سال جاری اعلام کرد که این کشور در نظر دارد در کنار دلار آمریکا در کشورهای دیگری نیز تجارت کند، کاری که بیش از نیم قرن است توسط عربستان سعودی انجام نشده است.

جالل هرشاوی Jalel Harchaoui، عضو موسسه خدماتِ رویال یونایتد می گوید: “در میان کشورهای عربی، مصر، الجزایر و اخیراً عربستان سعودی نسبت به ارز بریکس یا سازوکار آن برای مبادله ارز که امکان عبور کامل از دلار را فراهم می کند، علاقه نشان داده اند.” کشورهای بریکس درباره ایجاد یک ارز ذخیره که می تواند از پشتوانه طلا برخوردار شود، بحث کرده‌اند که این می‌تواند به بازگشت تاریخی به استاندارد طلا منجر شود. اینکه عربستان سعودی که ۵۰ سال پیش به سلطه دلار کمک کرد، این بار هم بخشی از فرآیند ایجاد ارز بریکس باشد، یک نشانه اولیه است از این که غربِ تحت رهبری ایالات متحده ممکن است، توان خود برای زدن آنلاین اقتدار بر منطقه را از دست بدهد. با این حال، پیوستن کشورهای عرب به گروه بریکس نشان‌دهنده انتخاب یک نظم خاص نیست.
هرشاوی می گوید: “کشورهای عرب و سایر کشورها نمی خواهند مجبور به انتخاب میان سه قطبی بشوند که در حال حاضر در جهان وجود دارد یعنی ایالات متحده، روسیه و چین. از آنجا که ایالات متحده هنوز یک قدرت فوق العاده است، ترجمه اش می‌شود چرخش به سمت گروه بریکس، اگرچه هنوز این هدف به واقعیت تبدیل نشده باشد. کشورهایی مانند مصر، دلایلی عملی برای جستجوی روش‌های جایگزین انجام تجارت خود با استفاده از ارزها و سیستم‌های مالی غیردلاری دارند.

هرشاوی می افزاید: “کشوری مانند مصر هیچ دلیلی نمی‌بیند که بخواهد به دشواری‌های بزرگی برای خرید گندم از روسیه برخورد کند، فقط به این دلیل که اقدامات پوتین در برابر اوکراین توسط واشنگتن محکوم شده است.” الجزایر هم با معضل مشابهی روبروست و در تجارت با اقتصادهای در حال توسعه دیگر، به دلیل سلطه ایالات متحده بر تجارت بین‌المللی، دچار مشکل می‌شود. هرشاوی می گوید: “الجزایر دوست دارد بدون هیچ مبادله دلاری بتواند سلاح یا نیروگاه اتمی از چین یا روسیه خریداری کند اما در حال حاضر، این کار به هیچ روی آسان نیست”.

نظم پس از جنگ اوکراین: می‌توان گفت که جنگ در اوکراین احتمالا انرژی تازه ای به گروه بریکس داده است. بسیاری از کشورهای جنوب جهان، به خصوص در خاورمیانه، در این منازعه بیطرف مانده‌اند یا حتی در صورت لزوم با روسیه همکاری کرده‌اند. اما جهان عرب نیز دنبال راه‌هایی است تا عدم موافقت خود را با نظم غربی تحت رهبری ایالات متحده به روش هایی نشان دهد تا شاید واشنگتن را ترغیب کند که بنشیند و به علائق این کشورها گوش فرا دهد.

زین قِبولی Zine Ghebouli، همکار برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای اروپایی امور خارجی می گوید:”تشویق کشورهای عرب به پیوستن به گروه بریکس، نشانگر یک تمایل سیاسی به تنوع بخشی شرکای اقتصادی در پی جنگ اوکراین است. کشورهای عرب می‌خواهند مخالفت خود را با جنگ سردِ نوظهور و هژمونی بین‌المللی نشان دهند.” رهبران عربستان سعودی و امارات متحده عربی اعتماد به نفس فزاینده ای را برای تعامل محکم و بازی سخت با ایالات متحده به دست می آورند یا حتی زمانی که مصالح آنها تامین نشود، از موضع واشنگتن فاصله بگیرند. ریاض حتی با روسیه در سال ۲۰۲۲ همکاری کرد تا تولید نفت را به منظور افزایش قیمت‌ها کاهش دهد، گامی که موجب واکنش خشمگینانه واشنگتن شد.

زین قِبولی می گوید: “به نظر می‌رسد نامزدی کشورهای عرب برای پیوستن به گروه بریکس، نشانه روشنی است از گرایش به موازنه روابط با کل غرب و یافتن شرکای دیگری به جای رابطه انحصاری با آمریکا. کشورهای عرب همچنین پیامی به دنیای غرب می‌فرستندک ه ممکن است به معنای رد برخی سیاست‌های توسعه آنان باشد. با این حال، گروه بریکس به احتمال زیاد نمی‌تواند جایگزین شرکای غربی باشد. موقعیت و جایگاه غرب در منطقه عربی، همچنان برقرار خواهد ماند حتی اگر این جایگاه بطور فزاینده ای هدف چالش قرار بگیرد.”

311311

دکمه بازگشت به بالا